نام پژوهشگر: آذرخش معصومی زیولایی
آذرخش معصومی زیولایی ابوالقاسم دادور
چکیده : ایران به لحاظ قدمت تاریخی دارای تنوع آداب و رسوم و عقاید است و به همین لحاظ دارای فولکلوری غنی است . شواهد آن افسانه ها و اساطیری است که از زمان زرتشت و صدها سال قبل از آن در اوستا منعکس شده است . در این پژو هش کنش و واکنش میان عرصه هنر فولکلور و زن روستایی مورد بررسی قرار می گیرد . این روند از معرفی بخشهای مختلف فولکلور و پس از آن عرصه های مشترک فولکلور و هنر زنان روستایی به همراه نمونه های متعدد شروع شده و با بررسی فعالیتهای اقتصادی زنان روستایی در زمان پیش از ورود کارخانجات صنعتی به منطقه و پس از آن مدرن شدن اقتصاد در همه عرصه ها و تاثیر آن بر آن بخش از هنر فولکلور که در ارتباط تنگاتنگ با مبحث اقتصاد است ادامه می یابد . در انتها وجود تفکر مردسالاری به عنوان یکی از بستر های مهم شکل گیری ادبیات شفاهی در بین زنان جامعه روستایی و نمودهای مختلف آن در جامعه روستایی با بررسی نمونه ذکر شده است . قسمت اعظم این پژوهش مبتنی بر تحقیقات میدانی و مصاحبه می باشد و جمع آوری نمونه ها به صورت تصادفی از بین جمعیت آماری زنان روستایی ساکن در روستا در دو بازه سنی 80-50 و 45 -25 سال انجام شده و در مرحله تحلیل ونقد ، نمونه ها با در نظر گرفتن پارامتر هایی چون انطباق با ساختار فولکولور منطقه ، نظرات اهل فن و آرشیو های ثبت شده توسط پژوهشگران دیگر مورد بررسی قرار گرفت . واژگان کلیدی : هنر فولکلور ، زن روستایی مازندرانی ، مردسالاری ، اقتصاد روستایی