نام پژوهشگر: علی عبدالکریمی
علی عبدالکریمی محمدرضا کاباران زاد قدیم
با سوق پیدا کردن فرایندهای تجاری به سمت استفاده از فناوری اطلاعات زمان اجرا فشرده شده و هزینه اجرای فرایند ها حد اقل می شود و شرکتهایی که از قابلیتهای شبکه داخلی و شبکه خارجی استفاده نکنند ظرف مدت کوتاهی حذف خواهند شد. مهمتر از انتخاب تکنولوژی و سخت افزار مناسب، باید فرایندهای تجاری و صنعتی مورد باز طراحی برای تطبیق با فناوری جدید قرار گیرند که به آن مهندسی مجدد فرایندهای سازمان می گویند که رکن اساسی آن بکارگیری فناوری آموزشی و تقویت نیروی انسانی شاغل در سازمان و به طور کلی مدیریت تغییر در سازمان است. فناوری اطلاعات زیر ساختار را برای اجرای برنامه ریزی منابع سازمان (erp) فراهم می آورد. erp باید از طریق ایجاد ارتباط بین اجزای یک فرایند کامل در سازمان به یکپارچگی دست یابد و نه پیشرفته کردن و بهبود تک تک وظیفه ها و این میسر نیست مگر آنکه به همراه آن و یا قبل از آن با انجام مهندسی مجدد فرایندها (bpr) فرایندهای جدید را از نو تعریف و پیاده سازی کرده باشیم که این پیاده سازی نیازمند تغییر رادیکال منابع و تجهیزات و سازگاری و هماهنگی و آموزش منابع انسانی از لحاظ مهارتی و فرهنگی می باشد و این خود در سازمان به وقوع نمی پیوندد مگر اینکه برنامه ریزی استراتژیک سازمان و مدیریت ارشد از این تغییر حمایت کرده و رسیک تغییر را پذیرفته و هزینه های مرتبط با تغییر فرایند ها را بپردازد. معذلک بدون یک سیستم اندازه گیری عملکرد به جرأت می توان گفت نتایج مورد انتظار از سه فاز قبلی که در نسخه aim پیاده سازی erp دیده شده ( برنامه ریزی استراتژیک و تشکیل گروه پروژه پیاده سازی ، bpr بر اساس بهترین تجربیات موجود در بسته ارائه شده erp ، و انتخاب و اجرای آن ) به خوبی حاصل نخواهد شد و این فاز که معمولاً پس از حصول نتایج اولیه از استقرار برنامه ریزی منابع سازمان توسط کاربران به فراموشی سپرده می شود، انتفاع سازمان از کلیّه امکانات نرم افزار بکار برده شده را در دراز مدت با مشکل مواجه خواهد کرد. این رساله سعی بر این دارد تا به صورت کلی ارتباط این چهار عامل ( مفهوم ) را باهم در سه شرکت ایرانی از نوع تولید انبوه پیوسته مورد مطالعه قرار دهد.