نام پژوهشگر: عبدالرزاق احمدی
عبدالرزاق احمدی علی حقی
پیش ازآغاز به کار درزمینه تدوین رساله، به صورت متفرق وگذرا برخی ازآثار علامه صلاح الدین سلجوقی را مطالعه کرده بوده بودم. سابقه ی این مطالعه وعلاقه مندی به دوره های تحصیلی ام در دوره متوسطه برمی گردد و درآن زمان کتاب تجلی خدا در آفاق و انفس، اولین اثری بودکه ذهن مرا با نام وآثارعلامه سلجوقی آشناساخت. مدت مدیدی این ارتباط قطع شد تاآن که دردومین سال تحصیل در مقطع فوق لیسانس دررشته ی فلسفه با مشوره برخی از دوستان وتشویق های این عزیزان به گروه محترم فلسفه و حکمت اسلامی پیشنهاد دادم تا به تبیین آرأ اخلاقی علامه سلجوقی بپردازم که پس از بررسی با اصلاح عنوان، قراربرآن شد تا این موضوع گسترده تر مورد بررسی قرارگیرد و عنوان آرأ فلسفی،کلامی، اخلاقی و عرفانی علامه صلاح الدین سلجوقی را به خود گرفت . از همان آغاز از سنگینی این کار واقف بودم. زیرا از یک طرف تا جایی که آگاه بودم تعداد زیادی از آثارعلامه سلجوقی تجدید چاپ نشده ویافتن چاپ هایی که معمولاً به پنجاه تا شصت سال قبل بر می گردد،آن هم درکشوری چون افغانستان که بسیاری ازآثار علمی یا ازمیان رفته و درکمترجایی می توان آرشیو مناسبی از کتاب ها یافت و یابسیاری از افرادی هم که به صورت خصوصی این کتاب ها را داشته اند اکثراً درپی مهاجرت های پیاپی دچار مشکل شده اند، بسیار دشوار می نمود. از سوی دیگر، هرچند علامه سلجوقی به عنوان چهره ای فکری، سیاسی وعلمی در میان حلقات علمی، فرهنگی کشور شناخته شده است، با این وصف متأسفانه درزمینه ی آثار و افکارایشان،کاری درخورصورت نگرفته واین، بربارمشکلات به دلیل نبود و یاکمبود منابع می افزود. با آغازبه کار مطالعه وکار روی آثار علامه سلجوقی،آن نگرانی ها به حقیقت پیوست . زیرا جز برخی ازآثار، علیرغم جستجوی فراوان ودرحد مقدور و امکانات یا اصلاً یافت نشد و یا به سختی به دست آمد. علاوتاً با توجه به آن که پس از درگذشت علامه صلاح الدین سلجوقی در(1349) دیری نپایید که کودتاها و انقلاب های پیاپی در دهه پنجاه اتفاق افتاد و پس ازآن نیز تاکنون،کم یا بیش این وضعیت ادامه پیداکرد، متأسفانه روی آثار و افکار علامه صلاح الدین سلجوقی کاری شایسته انجام نیافته است. در این میان جز برخی مقالات در بعضی نشریات که معمولاً به مناسبت های خاص، منتشرشده و بیشتر بعدتوصیفی داشته تا تحقیقی، چیزی قابل توجهی نمی توان یافت. شاید تنها کارقابل تأمل، مجموعه مقالات همایشی است که به مناسبت سی وششمین سالروز وفات علامه سلجوقی درشهرهرات توسط انجمن ادبی این ولایت (استان) صورت گرفته و محتوی برخی مقالاتی است که بیشتر به معرفی برخی کتاب های استاد پرداخته است . این وضعیت، بنده را ناچارساخت که در واقع به عنوان اولین بارتلاش نمایم با مطالعه آثار علامه سلجوقی به ویژه آثاری که در راستای عنوان رساله بود ویادداشت برداری از این مطالب، سعی کنم درحد امکان و فرصت موجود برای رساله روی دیدگاه های مهم وی متمرکز شوم وتلاش نمایم با نگاهی توصیفی به دیدگاه های فلسفی، کلامی، اخلاقی و عرفانی مندرج درکتاب های علامه سلجوقی بپردازم. با مطالعه ی آثارعلامه سلجوقی اما این واقعیت آشکارمی گردد که این نویسنده ی پرکاردر راستای سه مورد از موارد مندرج در رساله یعنی فلسفه، کلام و عرفان کمتر به معنی تخصصی کلمه مطلب نوشته است. بدین معنی که اگر ملاک متون فلسفی را متون فلسفی کلاسیک درکشورهای اسلامی که به ترتیب به ارایه مسئله وسپس پاسخ های عقلانی به آن پرداخته می شود بدانیم و یاطرح مسایل کلامی مشخص با فصل بندی و باب بندی خاص یا طرح دیدگاه های عرفان نظری به معنی تخصصی آن و یاتبیین عرفان عملی، نمی توان درآثار باقی مانده از این عارف- فیلسوف نشانی یافت. وی درکتاب ها و نوشته های مختلف خود بنابه تشخیص و علاقه مندی اش به طرح مسایل مختلف پرداخته و معمولاً به نقد دیدگاه های فلاسفه غرب درآن زمینه ها بسنده کرده است. در این میان نوشته ها در زمینه اخلاق و فلسفه ی اخلاق اما دارای تفاوت هایی است. او در زمینه اخلاق و فلسفه ی اخلاق نسبتاً به تفصیل سخن رانده و دراین زمینه مطالبی درخورتوجه نوشته است. سلجوقی هرچند درمجموعه آثارش از ترجمه نیز بهره برده اما جز در مواردی اندک که به ارایه نقل قول ها پرداخته، همچون سنت پیشینیان،کمتر به ذکرمأخد و منبع پرداخته، اماطرح مطالب به نحوی دارای انسجام معنایی و یک دستی از لحاظ نوشتار می باشد که به دشواری می توان تشخیص داد کدام مطلب دقیقاً ترجمه شده است که بررسی در این قسمت، خود مستلزم تحقیقی خاص می باشد . از جمله نوشته های علامه سلجوقی در زمینه اخلاق به ویژه مقدمه علم اخلاق با احتوای نزدیک به هشصد صفحه است که درسال1331 به دست نشرسپرده شده، حایزاهمیت فراوان است که در فصل دوم این کتاب مختصراً به توضیح آن پرداخته خواهد شد و در فصل سوم به برخی از مهم ترین دیدگاه ها و نقد های واردشده درآن خواهیم پرداخت . ازاین روی می توان گفت علامه سلجوقی به خصوص در سه زمینه ی فلسفه،کلام و عرفان به صورت تخصصی کتابی به نگارش درنیاورده اما در اغلب کتاب هایش به طرح برخی از مباحثی پرداخته است که به نحوی می تواند هرکدام به یکی ازاین زمینه ها ارتباط یابد. اگر بخواهیم تعریفی عام تراز فلسفه،کلام و عرفان ارایه کنیم، سلجوقی علیرغم اختلاط در مباحثش، نوعا برخی از کتاب ها یش را بیشتر حول مطالب ویژه ای متمرکز کرده است . بر این اساس ما افکارفلسفی را بیشتر درکتاب های تجلی خدا درآفاق و انفس، تقویم انسان و افسانه ی فردا جسته ایم، مطالب کلامی را نیز در رساله گوشه ای ازپیغام تو. مهم ترین و برجسته ترین اثر ادبی و عرفانی استاد کتاب های نقد بیدل و افکارشاعر است که درذیل توضیح و تبین اشعار برخی عرفا، می توان ردپای دیدگاه های عرفانی استاد را نیز یافت . هرچند به صورت پراکنده در دیگر رسایلش نیز به مباحث و یا مسایل عرفانی پرداخته است. مباحث اخلاقی و فلسفه ی اخلاق را بیشتر درسه کتاب مقدمه علم اخلاق، جبیره و مقدمه ای که برترجمه اخلاق نیکوماخوس نوشته، پی جسته ایم. هرچند به صورت عموم سعی شده است تا مطالب مهمی که به نظرمی رسید به زمینه های مختلف بحث مربوطه بوده علیرغم آن که آن کتاب در زمینه خاصی بیشتر مورد توجه قرارگرفته از انتقال آن بحث در موضوع خاصش غفلت ورزیده نشود. بنا بر این در یک کلام می توان گفت که مهم ترین منابع و سر چشمه ها در بحث مورد نظر،آثاربرجای مانده و به دست آمده از استاد سلجوقی بوده که تماماً به شکل کتاب منتشرشده است. هرچند بسیاری از مقالاتی که در مورد زندگینامه ی استاد، به نگارش درآمده به ایشان مقالاتی نسبت داده اندکه در برخی نشریات منتشرگردیده، اما متأسفانه امکان دسترسی به این مطبوعات فراهم نیامد. نگارنده برآن است که تلاش برای گردآوری و تجدید چاپ آثارعلامه سلجوقی، نیازمند کارگروه ویژه و خاصی است که هم آثارکتابی و هم مقالات و اشعار ایشان را که معمولاً به فارسی و عربی به نگارش درآمده جمع آوری نموده با ویرایش جدید به چاپ برساند و این مهم از توان یک فرد بیرون است . شاید آنچه انجام شده گامی کوچک در مسیرشناخت و طرح دیدگاه های علامه سلجوقی باشد اما به نظر می رسد پرداختن به زمینه های مختلفی که استاد سلجوقی به طرح آن همت گماشته و تحقیق روی این دیدگاه ها؛ کاری است بسیارگسترده تر و مستلزم کاوش فزون تر و در بازه زمانی بیشتر. پیش ازآغاز به کار درزمینه تدوین رساله، به صورت متفرق وگذرا برخی ازآثار علامه صلاح الدین سلجوقی را مطالعه کرده بوده بودم. سابقه ی این مطالعه وعلاقه مندی به دوره های تحصیلی ام در دوره متوسطه برمی گردد و درآن زمان کتاب تجلی خدا در آفاق و انفس، اولین اثری بودکه ذهن مرا با نام وآثارعلامه سلجوقی آشناساخت. مدت مدیدی این ارتباط قطع شد تاآن که دردومین سال تحصیل در مقطع فوق لیسانس دررشته ی فلسفه با مشوره برخی از دوستان وتشویق های این عزیزان به گروه محترم فلسفه و حکمت اسلامی پیشنهاد دادم تا به تبیین آرأ اخلاقی علامه سلجوقی بپردازم که پس از بررسی با اصلاح عنوان، قراربرآن شد تا این موضوع گسترده تر مورد بررسی قرارگیرد و عنوان آرأ فلسفی،کلامی، اخلاقی و عرفانی علامه صلاح الدین سلجوقی را به خود گرفت . از همان آغاز از سنگینی این کار واقف بودم. زیرا از یک طرف تا جایی که آگاه بودم تعداد زیادی از آثارعلامه سلجوقی تجدید چاپ نشده ویافتن چاپ هایی که معمولاً به پنجاه تا شصت سال قبل بر می گردد،آن هم درکشوری چون افغانستان که بسیاری ازآثار علمی یا ازمیان رفته و درکمترجایی می توان آرشیو مناسبی از کتاب ها یافت و یابسیاری از افرادی هم که به صورت خصوصی این کتاب ها را داشته اند اکثراً درپی مهاجرت های پیاپی دچار مشکل شده اند، بسیار دشوار می نمود. از سوی دیگر، هرچند علامه سلجوقی به عنوان چهره ای فکری، سیاسی وعلمی در میان حلقات علمی، فرهنگی کشور شناخته شده است، با این وصف متأسفانه درزمینه ی آثار و افکارایشان،کاری درخورصورت نگرفته واین، بربارمشکلات به دلیل نبود و یاکمبود منابع می افزود. با آغازبه کار مطالعه وکار روی آثار علامه سلجوقی،آن نگرانی ها به حقیقت پیوست . زیرا جز برخی ازآثار، علیرغم جستجوی فراوان ودرحد مقدور و امکانات یا اصلاً یافت نشد و یا به سختی به دست آمد. علاوتاً با توجه به آن که پس از درگذشت علامه صلاح الدین سلجوقی در(1349) دیری نپایید که کودتاها و انقلاب های پیاپی در دهه پنجاه اتفاق افتاد و پس ازآن نیز تاکنون،کم یا بیش این وضعیت ادامه پیداکرد، متأسفانه روی آثار و افکار علامه صلاح الدین سلجوقی کاری شایسته انجام نیافته است. در این میان جز برخی مقالات در بعضی نشریات که معمولاً به مناسبت های خاص، منتشرشده و بیشتر بعدتوصیفی داشته تا تحقیقی، چیزی قابل توجهی نمی توان یافت. شاید تنها کارقابل تأمل، مجموعه مقالات همایشی است که به مناسبت سی وششمین سالروز وفات علامه سلجوقی درشهرهرات توسط انجمن ادبی این ولایت (استان) صورت گرفته و محتوی برخی مقالاتی است که بیشتر به معرفی برخی کتاب های استاد پرداخته است . این وضعیت، بنده را ناچارساخت که در واقع به عنوان اولین بارتلاش نمایم با مطالعه آثار علامه سلجوقی به ویژه آثاری که در راستای عنوان رساله بود ویادداشت برداری از این مطالب، سعی کنم درحد امکان و فرصت موجود برای رساله روی دیدگاه های مهم وی متمرکز شوم وتلاش نمایم با نگاهی توصیفی به دیدگاه های فلسفی، کلامی، اخلاقی و عرفانی مندرج درکتاب های علامه سلجوقی بپردازم. با مطالعه ی آثارعلامه سلجوقی اما این واقعیت آشکارمی گردد که این نویسنده ی پرکاردر راستای سه مورد از موارد مندرج در رساله یعنی فلسفه، کلام و عرفان کمتر به معنی تخصصی کلمه مطلب نوشته است. بدین معنی که اگر ملاک متون فلسفی را متون فلسفی کلاسیک درکشورهای اسلامی که به ترتیب به ارایه مسئله وسپس پاسخ های عقلانی به آن پرداخته می شود بدانیم و یاطرح مسایل کلامی مشخص با فصل بندی و باب بندی خاص یا طرح دیدگاه های عرفان نظری به معنی تخصصی آن و یاتبیین عرفان عملی، نمی توان درآثار باقی مانده از این عارف- فیلسوف نشانی یافت. وی درکتاب ها و نوشته های مختلف خود بنابه تشخیص و علاقه مندی اش به طرح مسایل مختلف پرداخته و معمولاً به نقد دیدگاه های فلاسفه غرب درآن زمینه ها بسنده کرده است. در این میان نوشته ها در زمینه اخلاق و فلسفه ی اخلاق اما دارای تفاوت هایی است. او در زمینه اخلاق و فلسفه ی اخلاق نسبتاً به تفصیل سخن رانده و دراین زمینه مطالبی درخورتوجه نوشته است. سلجوقی هرچند درمجموعه آثارش از ترجمه نیز بهره برده اما جز در مواردی اندک که به ارایه نقل قول ها پرداخته، همچون سنت پیشینیان،کمتر به ذکرمأخد و منبع پرداخته، اماطرح مطالب به نحوی دارای انسجام معنایی و یک دستی از لحاظ نوشتار می باشد که به دشواری می توان تشخیص داد کدام مطلب دقیقاً ترجمه شده است که بررسی در این قسمت، خود مستلزم تحقیقی خاص می باشد . از جمله نوشته های علامه سلجوقی در زمینه اخلاق به ویژه مقدمه علم اخلاق با احتوای نزدیک به هشصد صفحه است که درسال1331 به دست نشرسپرده شده، حایزاهمیت فراوان است که در فصل دوم این کتاب مختصراً به توضیح آن پرداخته خواهد شد و در فصل سوم به برخی از مهم ترین دیدگاه ها و نقد های واردشده درآن خواهیم پرداخت . ازاین روی می توان گفت علامه سلجوقی به خصوص در سه زمینه ی فلسفه،کلام و عرفان به صورت تخصصی کتابی به نگارش درنیاورده اما در اغلب کتاب هایش به طرح برخی از مباحثی پرداخته است که به نحوی می تواند هرکدام به یکی ازاین زمینه ها ارتباط یابد. اگر بخواهیم تعریفی عام تراز فلسفه،کلام و عرفان ارایه کنیم، سلجوقی علیرغم اختلاط در مباحثش، نوعا برخی از کتاب ها یش را بیشتر حول مطالب ویژه ای متمرکز کرده است . بر این اساس ما افکارفلسفی را بیشتر درکتاب های تجلی خدا درآفاق و انفس، تقویم انسان و افسانه ی فردا جسته ایم، مطالب کلامی را نیز در رساله گوشه ای ازپیغام تو. مهم ترین و برجسته ترین اثر ادبی و عرفانی استاد کتاب های نقد بیدل و افکارشاعر است که درذیل توضیح و تبین اشعار برخی عرفا، می توان ردپای دیدگاه های عرفانی استاد را نیز یافت . هرچند به صورت پراکنده در دیگر رسایلش نیز به مباحث و یا مسایل عرفانی پرداخته است. مباحث اخلاقی و فلسفه ی اخلاق را بیشتر درسه کتاب مقدمه علم اخلاق، جبیره و مقدمه ای که برترجمه اخلاق نیکوماخوس نوشته، پی جسته ایم. هرچند به صورت عموم سعی شده است تا مطالب مهمی که به نظرمی رسید به زمینه های مختلف بحث مربوطه بوده علیرغم آن که آن کتاب در زمینه خاصی بیشتر مورد توجه قرارگرفته از انتقال آن بحث در موضوع خاصش غفلت ورزیده نشود. بنا بر این در یک کلام می توان گفت که مهم ترین منابع و سر چشمه ها در بحث مورد نظر،آثاربرجای مانده و به دست آمده از استاد سلجوقی بوده که تماماً به شکل کتاب منتشرشده است. هرچند بسیاری از مقالاتی که در مورد زندگینامه ی استاد، به نگارش درآمده به ایشان مقالاتی نسبت داده اندکه در برخی نشریات منتشرگردیده، اما متأسفانه امکان دسترسی به این مطبوعات فراهم نیامد. نگارنده برآن است که تلاش برای گردآوری و تجدید چاپ آثارعلامه سلجوقی، نیازمند کارگروه ویژه و خاصی است که هم آثارکتابی و هم مقالات و اشعار ایشان را که معمولاً به فارسی و عربی به نگارش درآمده جمع آوری نموده با ویرایش جدید به چاپ برساند و این مهم از توان یک فرد بیرون است . شاید آنچه انجام شده گامی کوچک در مسیرشناخت و طرح دیدگاه های علامه سلجوقی باشد اما به نظر می رسد پرداختن به زمینه های مختلفی که استاد سلجوقی به طرح آن همت گماشته و تحقیق روی این دیدگاه ها؛ کاری است بسیارگسترده تر و مستلزم کاوش فزون تر و در بازه زمانی بیشتر. پیش ازآغاز به کار درزمینه تدوین رساله، به صورت متفرق وگذرا برخی ازآثار علامه صلاح الدین سلجوقی را مطالعه کرده بوده بودم. سابقه ی این مطالعه وعلاقه مندی به دوره های تحصیلی ام در دوره متوسطه برمی گردد و درآن زمان کتاب تجلی خدا در آفاق و انفس، اولین اثری بودکه ذهن مرا با نام وآثارعلامه سلجوقی آشناساخت. مدت مدیدی این ارتباط قطع شد تاآن که دردومین سال تحصیل در مقطع فوق لیسانس دررشته ی فلسفه با مشوره برخی از دوستان وتشویق های این عزیزان به گروه محترم فلسفه و حکمت اسلامی پیشنهاد دادم تا به تبیین آرأ اخلاقی علامه سلجوقی بپردازم که پس از بررسی با اصلاح عنوان، قراربرآن شد تا این موضوع گسترده تر مورد بررسی قرارگیرد و عنوان آرأ فلسفی،کلامی، اخلاقی و عرفانی علامه صلاح الدین سلجوقی را به خود گرفت . از همان آغاز از سنگینی این کار واقف بودم. زیرا از یک طرف تا جایی که آگاه بودم تعداد زیادی از آثارعلامه سلجوقی تجدید چاپ نشده ویافتن چاپ هایی که معمولاً به پنجاه تا شصت سال قبل بر می گردد،آن هم درکشوری چون افغانستان که بسیاری ازآثار علمی یا ازمیان رفته و درکمترجایی می توان آرشیو مناسبی از کتاب ها یافت و یابسیاری از افرادی هم که به صورت خصوصی این کتاب ها را داشته اند اکثراً درپی مهاجرت های پیاپی دچار مشکل شده اند، بسیار دشوار می نمود. از سوی دیگر، هرچند علامه سلجوقی به عنوان چهره ای فکری، سیاسی وعلمی در میان حلقات علمی، فرهنگی کشور شناخته شده است، با این وصف متأسفانه درزمینه ی آثار و افکارایشان،کاری درخورصورت نگرفته واین، بربارمشکلات به دلیل نبود و یاکمبود منابع می افزود. با آغازبه کار مطالعه وکار روی آثار علامه سلجوقی،آن نگرانی ها به حقیقت پیوست . زیرا جز برخی ازآثار، علیرغم جستجوی فراوان ودرحد مقدور و امکانات یا اصلاً یافت نشد و یا به سختی به دست آمد. علاوتاً با توجه به آن که پس از درگذشت علامه صلاح الدین سلجوقی در(1349) دیری نپایید که کودتاها و انقلاب های پیاپی در دهه پنجاه اتفاق افتاد و پس ازآن نیز تاکنون،کم یا بیش این وضعیت ادامه پیداکرد، متأسفانه روی آثار و افکار علامه صلاح الدین سلجوقی کاری شایسته انجام نیافته است. در این میان جز برخی مقالات در بعضی نشریات که معمولاً به مناسبت های خاص، منتشرشده و بیشتر بعدتوصیفی داشته تا تحقیقی، چیزی قابل توجهی نمی توان یافت. شاید تنها کارقابل تأمل، مجموعه مقالات همایشی است که به مناسبت سی وششمین سالروز وفات علامه سلجوقی درشهرهرات توسط انجمن ادبی این ولایت (استان) صورت گرفته و محتوی برخی مقالاتی است که بیشتر به معرفی برخی کتاب های استاد پرداخته است . این وضعیت، بنده را ناچارساخت که در واقع به عنوان اولین بارتلاش نمایم با مطالعه آثار علامه سلجوقی به ویژه آثاری که در راستای عنوان رساله بود ویادداشت برداری از این مطالب، سعی کنم درحد امکان و فرصت موجود برای رساله روی دیدگاه های مهم وی متمرکز شوم وتلاش نمایم با نگاهی توصیفی به دیدگاه های فلسفی، کلامی، اخلاقی و عرفانی مندرج درکتاب های علامه سلجوقی بپردازم. با مطالعه ی آثارعلامه سلجوقی اما این واقعیت آشکارمی گردد که این نویسنده ی پرکاردر راستای سه مورد از موارد مندرج در رساله یعنی فلسفه، کلام و عرفان کمتر به معنی تخصصی کلمه مطلب نوشته است. بدین معنی که اگر ملاک متون فلسفی را متون فلسفی کلاسیک درکشورهای اسلامی که به ترتیب به ارایه مسئله وسپس پاسخ های عقلانی به آن پرداخته می شود بدانیم و یاطرح مسایل کلامی مشخص با فصل بندی و باب بندی خاص یا طرح دیدگاه های عرفان نظری به معنی تخصصی آن و یاتبیین عرفان عملی، نمی توان درآثار باقی مانده از این عارف- فیلسوف نشانی یافت. وی درکتاب ها و نوشته های مختلف خود بنابه تشخیص و علاقه مندی اش به طرح مسایل مختلف پرداخته و معمولاً به نقد دیدگاه های فلاسفه غرب درآن زمینه ها بسنده کرده است. در این میان نوشته ها در زمینه اخلاق و فلسفه ی اخلاق اما دارای تفاوت هایی است. او در زمینه اخلاق و فلسفه ی اخلاق نسبتاً به تفصیل سخن رانده و دراین زمینه مطالبی درخورتوجه نوشته است. سلجوقی هرچند درمجموعه آثارش از ترجمه نیز بهره برده اما جز در مواردی اندک که به ارایه نقل قول ها پرداخته، همچون سنت پیشینیان،کمتر به ذکرمأخد و منبع پرداخته، اماطرح مطالب به نحوی دارای انسجام معنایی و یک دستی از لحاظ نوشتار می باشد که به دشواری می توان تشخیص داد کدام مطلب دقیقاً ترجمه شده است که بررسی در این قسمت، خود مستلزم تحقیقی خاص می باشد . از جمله نوشته های علامه سلجوقی در زمینه اخلاق به ویژه مقدمه علم اخلاق با احتوای نزدیک به هشصد صفحه است که درسال1331 به دست نشرسپرده شده، حایزاهمیت فراوان است که در فصل دوم این کتاب مختصراً به توضیح آن پرداخته خواهد شد و در فصل سوم به برخی از مهم ترین دیدگاه ها و نقد های واردشده درآن خواهیم پرداخت . ازاین روی می توان گفت علامه سلجوقی به خصوص در سه زمینه ی فلسفه،کلام و عرفان به صورت تخصصی کتابی به نگارش درنیاورده اما در اغلب کتاب هایش به طرح برخی از مباحثی پرداخته است که به نحوی می تواند هرکدام به یکی ازاین زمینه ها ارتباط یابد. اگر بخواهیم تعریفی عام تراز فلسفه،کلام و عرفان ارایه کنیم، سلجوقی علیرغم اختلاط در مباحثش، نوعا برخی از کتاب ها یش را بیشتر حول مطالب ویژه ای متمرکز کرده است . بر این اساس ما افکارفلسفی را بیشتر درکتاب های تجلی خدا درآفاق و انفس، تقویم انسان و افسانه ی فردا جسته ایم، مطالب کلامی را نیز در رساله گوشه ای ازپیغام تو. مهم ترین و برجسته ترین اثر ادبی و عرفانی استاد کتاب های نقد بیدل و افکارشاعر است که درذیل توضیح و تبین اشعار برخی عرفا، می توان ردپای دیدگاه های عرفانی استاد را نیز یافت . هرچند به صورت پراکنده در دیگر رسایلش نیز به مباحث و یا مسایل عرفانی پرداخته است. مباحث اخلاقی و فلسفه ی اخلاق را بیشتر درسه کتاب مقدمه علم اخلاق، جبیره و مقدمه ای که برترجمه اخلاق نیکوماخوس نوشته، پی جسته ایم. هرچند به صورت عموم سعی شده است تا مطالب مهمی که به نظرمی رسید به زمینه های مختلف بحث مربوطه بوده علیرغم آن که آن کتاب در زمینه خاصی بیشتر مورد توجه قرارگرفته از انتقال آن بحث در موضوع خاصش غفلت ورزیده نشود. بنا بر این در یک کلام می توان گفت که مهم ترین منابع و سر چشمه ها در بحث مورد نظر،آثاربرجای مانده و به دست آمده از استاد سلجوقی بوده که تماماً به شکل کتاب منتشرشده است. هرچند بسیاری از مقالاتی که در مورد زندگینامه ی استاد، به نگارش درآمده به ایشان مقالاتی نسبت داده اندکه در برخی نشریات منتشرگردیده، اما متأسفانه امکان دسترسی به این مطبوعات فراهم نیامد. نگارنده برآن است که تلاش برای گردآوری و تجدید چاپ آثارعلامه سلجوقی، نیازمند کارگروه ویژه و خاصی است که هم آثارکتابی و هم مقالات و اشعار ایشان را که معمولاً به فارسی و عربی به نگارش درآمده جمع آوری نموده با ویرایش جدید به چاپ برساند و این مهم از توان یک فرد بیرون است . شاید آنچه انجام شده گامی کوچک در مسیرشناخت و طرح دیدگاه های علامه سلجوقی باشد اما به نظر می رسد پرداختن به زمینه های مختلفی که استاد سلجوقی به طرح آن همت گماشته و تحقیق روی این دیدگاه ها؛ کاری است بسیارگسترده تر و مستلزم کاوش فزون تر و در بازه زمانی بیشتر. با مطالعه ی آثارعلامه سلجوقی اما این واقعیت آشکارمی گردد که این نویسنده ی پرکاردر راستای سه مورد از موارد مندرج در رساله یعنی فلسفه، کلام و عرفان کمتر به معنی تخصصی کلمه مطلب نوشته است. بدین معنی که اگر ملاک متون فلسفی را متون فلسفی کلاسیک درکشورهای اسلامی که به ترتیب به ارایه مسئله وسپس پاسخ های عقلانی به آن پرداخته می شود بدانیم و یاطرح مسایل کلامی مشخص با فصل بندی و باب بندی خاص یا طرح دیدگاه های عرفان نظری به معنی تخصصی آن و یاتبیین عرفان عملی، نمی توان درآثار باقی مانده از این عارف- فیلسوف نشانی یافت. وی درکتاب ها و نوشته های مختلف خود بنابه تشخیص و علاقه مندی اش به طرح مسایل مختلف پرداخته و معمولاً به نقد دیدگاه های فلاسفه غرب درآن زمینه ها بسنده کرده است. در این میان نوشته ها در زمینه اخلاق و فلسفه ی اخلاق اما دارای تفاوت هایی است. او در زمینه اخلاق و فلسفه ی اخلاق نسبتاً به تفصیل سخن رانده و دراین زمینه مطالبی درخورتوجه نوشته است. سلجوقی هرچند درمجموعه آثارش از ترجمه نیز بهره برده اما جز در مواردی اندک که به ارایه نقل قول ها پرداخته، همچون سنت پیشینیان،کمتر به ذکرمأخد و منبع پرداخته، اماطرح مطالب به نحوی دارای انسجام معنایی و یک دستی از لحاظ نوشتار می باشد که به دشواری می توان تشخیص داد کدام مطلب دقیقاً ترجمه شده است که بررسی در این قسمت، خود مستلزم تحقیقی خاص می باشد . از جمله نوشته های علامه سلجوقی در زمینه اخلاق به ویژه مقدمه علم اخلاق با احتوای نزدیک به هشصد صفحه است که درسال1331 به دست نشرسپرده شده، حایزاهمیت فراوان است که در فصل دوم این کتاب مختصراً به توضیح آن پرداخته خواهد شد و در فصل سوم به برخی از مهم ترین دیدگاه ها و نقد های واردشده درآن خواهیم پرداخت . ازاین روی می توان گفت علامه سلجوقی به خصوص در سه زمینه ی فلسفه،کلام و عرفان به صورت تخصصی کتابی به نگارش درنیاورده اما در اغلب کتاب هایش به طرح برخی از مباحثی پرداخته است که به نحوی می تواند هرکدام به یکی ازاین زمینه ها ارتباط یابد. اگر بخواهیم تعریفی عام تراز فلسفه،کلام و عرفان ارایه کنیم، سلجوقی علیرغم اختلاط در مباحثش، نوعا برخی از کتاب ها یش را بیشتر حول مطالب ویژه ای متمرکز کرده است . بر این اساس ما افکارفلسفی را بیشتر درکتاب های تجلی خدا درآفاق و انفس، تقویم انسان و افسانه ی فردا جسته ایم، مطالب کلامی را نیز در رساله گوشه ای ازپیغام تو. مهم ترین و برجسته ترین اثر ادبی و عرفانی استاد کتاب های نقد بیدل و افکارشاعر است که درذیل توضیح و تبین اشعار برخی عرفا، می توان ردپای دیدگاه های عرفانی استاد را نیز یافت . هرچند به صورت پراکنده در دیگر رسایلش نیز به مباحث و یا مسایل عرفانی پرداخته است. مباحث اخلاقی و فلسفه ی اخلاق را بیشتر درسه کتاب مقدمه علم اخلاق، جبیره و مقدمه ای که برترجمه اخلاق نیکوماخوس نوشته، پی جسته ایم. هرچند به صورت عموم سعی شده است تا مطالب مهمی که به نظرمی رسید به زمینه های مختلف بحث مربوطه بوده علیرغم آن که آن کتاب در زمینه خاصی بیشتر مورد توجه قرارگرفته از انتقال آن بحث در موضوع خاصش غفلت ورزیده نشود. بنا بر این در یک کلام می توان گفت که مهم ترین منابع و سر چشمه ها در بحث مورد نظر،آثاربرجای مانده و به دست آمده از استاد سلجوقی بوده که تماماً به شکل کتاب منتشرشده است. هرچند بسیاری از مقالاتی که در مورد زندگینامه ی استاد، به نگارش درآمده به ایشان مقالاتی نسبت داده اندکه در برخی نشریات منتشرگردیده، اما متأسفانه امکان دسترسی به این مطبوعات فراهم نیامد. نگارنده برآن است که تلاش برای گردآوری و تجدید چاپ آثارعلامه سلجوقی، نیازمند کارگروه ویژه و خاصی است که هم آثارکتابی و هم مقالات و اشعار ایشان را که معمولاً به فارسی و عربی به نگارش درآمده جمع آوری نموده با ویرایش جدید به چاپ برساند و این مهم از توان یک فرد بیرون است . شاید آنچه انجام شده گامی کوچک در مسیرشناخت و طرح دیدگاه های علامه سلجوقی باشد اما به نظر می رسد پرداختن به زمینه های مختلفی که استاد سلجوقی به طرح آن همت گماشته و تحقیق روی این دیدگاه ها؛ کاری است بسیارگسترده تر و مستلزم کاوش فزون تر و در بازه زمانی بیشتر.