نام پژوهشگر: مهران جوکار

همبودی اختلال دوقطبی نوع یک و اختلال های شخصیت، سیمای بالینی بیماران دو قطبی نوع یک با و بدون اختلال شخصیت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 1390
  مهران جوکار   پروانه محمدخانی

هدف: این پژوهش به منظور تعیین میزان شیوع اختلال های شخصیت در بین بیماران دوقطبی نوع یک و مقایسه سیمای بالینی بیماران دوقطبی نوع یک با اختلال شخصیت همبود و بیماران دوقطبی نوع یک بدون اختلال شخصیت صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات همه گیرشناسی توصیفی و تحلیلی بود. جامعه مورد مطالعه، شامل تمام بیماران دوقطبی نوع یک بود که در سال 1389در بیمارستان های روانپزشکی تهران بستری بودند. نمونه این پژوهش را 60 بیمار مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک (30 مرد و 30 زن) بستری در بیمارستان تشکیل می داد که به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. سن افراد گروه نمونه بین 18 تا 70 سال بود و هیچ کدام از آنها دارای اختلال محور i، عقب ماندگی ذهنی یا اختلال نورولوژیک نبودند. برای گردآوری اطلاعات از scid-cv، scid-ii ومقیاس اندیشه پردازی خودکشی استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها شاخص های آمار توصیفی، آزمون خی دو و آزمون t مستقل مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها: یافته های این پژوهش حاکی از آن بود که 56.7 درصد از بیماران گروه نمونه به طور همزمان حداقل به یک نوع اختلال شخصیت نیز مبتلا بودند. اختلال های شخصیت nos و کلاستر b بیشترین فراوانی را داشتند در مجموع، شایع ترین اختلال شخصیت همبود، اختلال شخصیت مرزی و پس از آن اختلال شخصیت منفعل پرخاشگر بود. به علاوه، وجود اختلال شخصیت همبود ارتباط معناداری با جنسیت، اقدام به خودکشی و اندیشه پردازی در مورد خودکشی نداشت. در حالی که، سابقه مصرف مواد، سابقه بستری شدن، سن شروع بیماری و ارزیابی کلی عملکرد در بیماران دوقطبی نوع یک با و بدون اختلال شخصیت به طور معناداری متفاوت بود. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان دهنده شیوع بالای همبودی اختلال شخصیت در بیماران دوقطبی نوع یک و اهمیت قابل ملاحظه در نظر گرفتن سهم آن در بروز و تداوم اختلال دوقطبی و پیچیده کردن فرایند درمان می باشد. با توجه به شیوع بالای اختلال های شخصیت در بیماران دوقطبی، متخصصان بالینی باید همواره هنگام ارزیابی این دسته از بیماران به سهم احتمالی اختلال های شخصیت توجه داشته باشند و ارزیابی آنها را جزو اولویت های خود قرار دهند و در صورت وجود چنین اختلال هایی در فرد راهکارهای مناسب را به کار گیرند.