نام پژوهشگر: پدرام آثاری اردکانی
پدرام آثاری اردکانی حمید آماده
امروزه حوزه انرژی یکی از مهم ترین مسایل کشورها به شمار می آید. انرژی به عنوان یکی از ابزارهای کلیدی در رشد و توسعه نقش مهمی را ایفا می کند. بر همین مبنا کشورهایی که دارای منابع طبیعی زیادی می باشند، باید در راستای استفاده بهینه از این سرمایه های ملی برآیند. اما همواره استفاده از انرژی ها خصوصاً فراورده های نفتی علاوه بر سودمند بودن ، آثار و تبعات زیان باری را به همراه دارند. از مهم ترین این آثار آلودگی محیط زیست و افزایش بی رویه ی گرمای زمین را می توان مطرح نمود. در نتیجه اصلاح الگوی مصرف انرژی امری ضروری به شمار می رود. از طرف دیگر نیز با رشد بالای مصرف انرژی در عرصه جهانی و کاهش منابع انرژی که اکثراً تجدیدناپذیر می باشند، باید تحقیقات لازم در جهت دستیابی به سوخت های جدید و جایگزین نمودن سوخت های پاک و ارزان اقدام نمود. اما در طرف تقاضا، علاوه بر موارد فوق، افزایش روز افزون جمعیت و تغییرات الگوی مصرفی مردم، اهمیت تقاضای انرژی را بسیار حایز اهمیت می سازد. در حال حاضر مصرف انرژی را بیشتر متأثر از قیمت، درآمد، تکنولوژی و جمعیت می دانند. در این پزوهش تلاش نموده ایم تا علاوه بر متغیر های فوق تأثیر سرمایه اجتماعی را در کنار شاخص های دیگر بر مصرف انرژی بسنجیم. سرمایه اجتماعی با شاخص های همچون اعتماد، ارزش ها و هنجارها و شبکه های اجتماعی بر روی اصلاحات قیمتی و تکنولوژی اثر گذاشته و منجر به تغییرات الگوی مصرف انرژی می شوند. برای بررسی وجود رابطه میان سرمایه اجتماعی و مصرف انرژی، از علیت در اقتصاد استفاده شده است. برای دستیابی به نتایج دقیق تر و اطمینان بیشتر از وجود چنین رابطه ای، دو آزمون علیت گرنجر و علیت تودا و یاماموتو به کار گرفته شده اند. آزمون علیت گرنجر از معتبر ترین آزمون های علیت در اقتصاد می باشد و همچنین آزمون علیت تودا و یاماموتو به دلیل عدم نیاز به اطلاع داشتن از همجمعی سیستم مورد استفاده قرار گرفته اند. در نهایت مدل طراحی شده در این تحقیق سرمایه اجتماعی را در کنار شاخص های دیگر مانند درآمد، قیمت و جمعیت به عنوان متغیرهای برون زای موثر بر مصرف انرژی قرار داده است. نتایج نشان داد که هر دو آزمون علیت مطرح شده، رابطه علی یکطرفه از سرمایه اجتماعی بر مصرف انرژی را تأیید می نمایند. به بیان دیگر در ایران طی سال های 1350 تا 1385 سرمایه اجتماعی از علت های مصرف انرژی بوده است و مسایل اجتماعی نقش به سزایی را در افزایش مصرف انرژی ایفا کرده اند. تغییرات سرمایه اجتماعی بعد از سه وقفه توزیعی مصرف انرژی را تحت تأثیر خود قرار داده است. همچنین نتایج مدل حاکی از پرکشش بودن سرمایه اجتماعی بر مصرف انرژی می باشد. جمعیت به مانند سرمایه اجتماعی پرکشش بوده است اما درآمد و قیمت کم کشش بوده اند. این نکته را نباید از یاد برد که کم کشش بودن قیمت بر مصرف انرژی در ایران ناشی از غیر واقعی بودن آن ها می باشد، زیرا قیمت ها در ایران ثابت و بر آن ها یارانه تعلق می گیرد. در نهایت با توجه به نتایج موجود می توان بیان داشت مصرف انرژی در ایران از سرمایه اجتماعی تأثیر می پذیرد. بر همین مبنا اتخاذ سیاست هایی در جهت افزایش سرمایه اجتماعی، کاملاً در جهت کاهش مصرف انرژی و دستیابی به یک الگوی بهینه مصرفی، امری موثر خواهد بود