نام پژوهشگر: عبدالرضا حسناتی نجف آبادی
عبدالرضا حسناتی نجف آبادی رضا حاجی ابراهیم
دکتر سروش مطالبی درباب وحی،مطرح کرده و وحی را بشری و مانند شعرمعرفی نمودند ،به گونه ای که می توان برای فهم مقوله ی وحی از پدیده ی شعر کمک گرفت، همچنین ایشان قائل به بسط تجربه نبوی هستند به این معنا که اولاً وحی ،تجربه ی نبوی است وثانیاً این تجربه پس از رحلت پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله)برای دیگران هم واقع می شود. متفکرانی همچون آیت الله سبحانی این نظریه رامردود دانسته واینگونه بیان داشتند که این نظریه،لوازم وپیامدهای باطلی داشته وبا متن وحی یعنی قرآن سازگاری ندارد. حال دراین پایان نامه درصددآن هستیم که بررسی کنیم: -مدعای دکتر سروش وآیت الله سبحانی درباب ماهیت وحی چیست؟ -روش بحث این دو متفکر درون دینی است،یا برون دینی؟وآیا نسبت به روش بحث خودتقیددارند؟ -آیا اساساً سرشت وحی می تواند،تجربی باشد یا اینکه ماهیتاً متفاوت با تجربه است؟ -تجربی بودن وحی چه لوازم وپیامدهایی دارد؟ -آیا پیامدهای تجربی بودن وحی با قرآن سازگار است؟ -برخورد دکتر سروش با لوازم وپیامد های دیدگاهش در مورد ماهیت وحی چگونه است؟ - استشهاد دکتر سروش به کلمات عرفا،فلاسفه و متکلمین تا چه اندازه صحیح و مطابق مرادآنهاست؟ آیا مدعای آیت الله سبحانی در مورد وحی صحیح وقابل دفاع است؟ -جوابهای آیت الله سبحانی به دکتر سروش چگونه ارزیابی می شود ؟ فرضیه های این تحقیق عبارتند از اینکه : -دکتر سروش برخلاف آیت الله سبحانی وحی را امری تجربی می داند. -روش بحث دکتر سروش برون دینی وروش بحث آیت الله سبحانی درون دینی است.البته دکتر سروش در دفاع از بیانات خود گاهی روش بحث را فراموش کرده،از بحث درون دینی واردبحث برون دینی می شوند وبالعکس. -وحی ماهیتی کاملاً متفاوت نسبت یه تجربه دارد. -لازمه ی تجربی بودن وحی تکامل ،خطا پذیری وبشری بودن آن است. - لوازم وپیامد های وحی تجربی با قرآن سازگاری ندارد. -لازمه ی تفسیر دکتر سروش از وحی امور باطلی است که ایشان به آنها ملتزم شده ودرصدد توجیهاتی برمی آیند . -دکتر سروش برای اثبات مطلب خود از بیان متکلمین،فلاسفه وعرفا مطالبی را استفاده می کنند که قطعاً مراد و مقصود آنها نبوده است. -اصل مدعای آیت الله سبحانی صحیح است ولکن جواب هایی که به دکتر سروش می دهند بعضاً جدلی است.وگاهی هم نیاز به تکمیل دارد.