نام پژوهشگر: مختار برزگرفرد

بررسی فلسفه اجتماعی و فلسفه تربیت از دیدگاه امیل دورکهایم و جان دیویی
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1390
  مختار برزگرفرد   یحیی قایدی

اصولا ً موضوع مورد بحث تربیت به طور اعم شامل موجوداتی است که نشو و نمو یا رشد می کنند و بالقوه استعداد بالندگی را دارند و بطور اخص شامل انسان کمال پذیری است که در صدد تغییر مطلوب حیات و زندگی خود می باشد و بالقوه قابلیت رسیدن به عالیترین مراحل کمال را دارد.همانطور که دیویی گفته فلسفه تربیت نه شاخه ای از فلسفه بلکه خود فلسفه است. آنچه بیش از هر چیزی حائز اهمیت است این است که فیلسوفان نگریستن به کل یا با هم نگری و تکیه بر خرد ،نقادی و سنجش خردمندانه را در اولویت قرار داده و در پرداختن به انسان و تربیت از دست آوردهای گوناگون علمی و تجربی و تاریخی بهره برده و به پهنه گسترده زندگانی آدمی از چگونگی های زیستی گرفته تا باورهای متافیزیکی و دینی و عرفانی نظر داشته و همه آنها را در نظامی از اندیشه سازمان داده که بنیادی ترین بنیاد آن همانا خرد و اندیشه و سنجش خردمندانه بوده است . رفتار انسانی و رفتار فردی ناشی از مجموعه ی پیچیده ای از عواملی است که در راس آن فرد و نیازهای او قرار دارد و منظور از جامعه نیز مطالعه یک ساختار منتزع شده از فرد نیست بلکه اجتماعی است که در آن تعامل پیچیده ای با فرد و نیازهای او برقرار می کند از اینرو فرد و جامعه ای که در آن زندگی می کند تعاملی پیچیده و چند جانبه با یکدیگر دارند چنانچه در تعریف فلسفه اجتماعی مطالعه ی فلسفی سوال هایی درباره ی رفتاری اجتماعی (مثل رفتار اجتماعی انسان) مورد بررسی قرار گرفته شده است . در این مقوله به بیان دیدگاههای تربیتی و فلسفی یکی از فیلسوفان و یکی از جامعه شناسان در زمینه تربیت فردی و اجتماعی و نقش و تاثیر فرد بر اجتماع یا اجتماع بر فرد پرداخته شده است .ضمن بیان طرح کلی تحقیق در فصل اول و بیان پیشینه و تاریحچه در فصل دوم ، در فصول سوم و چهارم به بیان افکار و آرای جان دیویی در زمینه تربیت و فلسفه تربیت و نقش کودک در اجتماع پرداخته و سپس دیدگاه جامعه شناسی امیل دورکیم را در راستای نقش اجتماع و تقدم و تاخر فرد یا جامعه بررسی شده و در ادامه در فصل پنجم با مقایسه و تطبیق این دو دیدگاه بر اساس روش "بردی" و رعایت مراحل 4 گانه (توصیف،تفسیر،همجواری،مقایسه) جمعبندی کلی صورت گرفته و تعامل فرد و جامعه در شکل گیری تربیت مورد مداقه قرار گرفته شده است.نتایج بدست آمده در فصل ششم در مورد هستی و زندگی ، بیش ازهر چیزی تحت تأثیر تربیتی است که اعمال شده یا کسب شده است. بطور کلی طرز برخورد هرکسی با جهان،چه از لحاظ نگرش و چه از لحاظ کنش گرایشهای او را بازگو می کند.این مسئله در تربیت از اهمیت خاصی برخوردار است . ارتباط تعاملی و دو جانبه تربیت و اجتماع و توجه به تربیت فرد اولی تر از تربیت اجتماع معرفی شده و با اصلاح فرد جامعه مطلوب هم ممکن می گردد .توجه به سلامت فرد و فراهم کردن بستر مناسب به منظور اصلاح جامعه مهمترین رسالت آدمیان است . واژگان کلیدی : فلسفه اجتماعی ، فلسفه تربیت ، دورکهایم ، دیویی