نام پژوهشگر: محمدعلی حکیم آرا

تبیین مبانی روان شناختی استدلال های رای دهندگان در انتخابات ریاست جمهوری: الگوپردازی استدلال ها بر پایه مولفه های مفهوم درگیری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1390
  محمدعلی حکیم آرا   حسین اسکندری

چکیده رای دادن به عنوان یک رفتار سیاسی، همچون دیگر رفتارهای اجتماعی، مبتنی بر نگرش هایی است که ارزیابی های سیاسی و اجتماعی رای دهنده را در قالب استدلال های انتخاباتی به نمایش می گذارد. هدف این پژوهش بررسی رابطه میان درگیری های مبتنی بر نگرش با انتخابات و تأثیر آن بر سوگیری های استدلالی چهارگانه ای است که از تعامل میان سطح و نوع درگیری پدید می آید. به این منظور، مطالعه ای در میان 479 رای دهندگان تهرانی واجد شرایط در دو مرحله انجام شد. در مرحله نخست، با الگوگیری از نظریه داده مبنا با کمک 26 نفر از کارشناسان آموزش دیده با مراجعه مستقیم به 10 تا 15 نفر (در مجموع بیش از 345 نفر) از کسانی که دست کم یکبار رای داده بودند، پیرامون اهمیت و انگیزه های مشارکت آنان در انتخابات ریاست جمهوری و انتظاراتشان از منتخب خود، مصاحبه ای انجام شد. ابتدا بیش از 3000 استدلال جمع آوری گردید که پس از عملیات پالایشی، تعداد آن به 609 گویه استدلالی کاهش یافت. به کمک کارشناسان، استدلال ها در چهار طبقه بر پایه مفاهیم درگیری (بالا-پیامدی، بالا-ارزشی، پایین-پیامدی، و پایین-ارزشی) در قالب یک جدول 2×2 مرتب شدند تا ملاک طبقه بندی سوگیری های استدلالی 152 شرکت کننده ای قرار گیرند که در مرحله دوم مصاحبه شدند. هدف مرحله دوم گردآوری و تحلیل یافته هایی بود که الگوی چهارگانه ای را از سوگیری های استدلالی افراد برحسب سطح و نوع درگیری (پیامدی/ارزشی) نشان دهد. سوگیری های استدلالی به ترتیب، سوگیری نخبگان (درگیری بالا-پیامدی)، متعهدان (درگیری بالا-ارزشی)، نیاز -محور (درگیری پایین-پیامدی)، و شخص-محور (درگیری پایین-ارزشی) نام گذاری شدند. مقیاس های اندازه گیری یکی شامل سیاهه درگیری شخصی (pii) ژیاکوسکی (1985) برای اندازه گیری سطح درگیری، و دیگری گویه های تحلیل شده چو و بوستر (2005) برای اندازگیری نوع درگیری بودند. تحلیل رگرسیون لجستیک چندمتغیره یافته ها نشان داد که سطح و نوع درگیری افراد الگوی استدلالی آنان را رقم می زند. همین طور، نشان داد نخبگان در مقایسه با متعهدان به این گرایش دارند که از منابع متکثر استفاده، و تصمیم گیری خود را به روز های پایانی مهلت انتخابات موکول کنند. مطالعه بیشتر پیرامون این الگوی رای دهی و به ویژه دسته-بندی دقیق تر استدلال ها مورد نیاز است. کشف روابط میان این متغیرها، بهره گیری از راهبردهای متقاعدگرانه ویژه ای را در تبلیغات رسانه ای برای جلب حداکثری مشارکت در انتخابات توصیه می کند.