نام پژوهشگر: سعیده مظلومیان
سعیده مظلومیان محمود دارم
پژوهش حاضر قصد دارد به بررسی کلیسای کاتولیک به عنوان ابزار برتر ایدئولوژی در دو اثر جیمز جویس با عنوان دوبلینی ها و چهره مرد هنرمند در جوانی بپردازد که در آن ها کلیسای کاتولیک کارکرد بعضی از ابزارهای ایدئولوژیکی قدرت را به سود منافع اش به اختصاص خود در آورده است. این پژوهش در سایه ی نظرگاهی آلتوسری، به مطالعه هژمونی قدرت و حضور کاتولیکی کلیسا در ابزارهای ایدئولوژیکی قدرت از جمله مذهب، آموزش، خانواده، و سیاست می پردازد. ترس هر یک از شخصیت ها از زیستن بدون پدر، پدر زمینی یا پدر معنوی (کشیش های کاتولیک)، با استفاده از نظریه لکان درباره ترس هر سوژه از روانپریشی? حاصل از طرد شدن پدر از قلمرو نمادین، مورد مطالعه قرار می گیرد. این پژوهش همچنین با کمک نظریه فوکو درباره ساختار قدرت و امکان همیشگی مقاومت، لحظات ویژه مقاومت و رهایی از خودآگاه مقتدر کاتولیک را به دقت بررسی می نماید. به طور خلاصه این پژوهش بتفصیل بشرح تمامی رویدادها، لحظات، و باورهایی می پردازد که پرده از فرآیند کاتولیکی فراخوانی، افسون سازی، و مقهور سازی سوژه ها بر می دارد. وانگهی دست به کاوشی دقیق در لحظات افسون زدایی، و رهایی از اوهام می زند. بطور کل، این پژوهش بتفصیل توجه خود را متمرکز بر راههایی می کند که کلیسای کاتولیک از طریق آن ها در قلمرو نهادهای متفاوت دخالت می کند و با ایدئولوژی ها و سیاست های مختلف هم پیمان می شود تا بر دوام خود با وجود تمام مشکلات و تغییرات در ایرلند بیفزاید. یافته های حاصل از این پژوهش، بینشی جدید از نقد دوبلینی ها و چهره مرد هنرمند در جوانی ارائه می دهند و همچنین به ما یاری می دهند تا به درک این مسئله نائل شویم که در برخی شرایط تاریخی، یک نهاد، در اینجا کلیسای کاتولیک، قدرت برتر را بدست می آورد تا وظایف دیگر نهادها را به انقیاد خود در آورد، واقعیت واقعی را برای سوژه ها افسون نماید، و آن ها را وادارد تا اصول عقایدش را در خود نهادینه کنند، و خودآگاه کاذبش را بپذیرند. بهرحال، امکان حقیقی? مقاومت حتا در سرکوب آمیزترین شرایط تاریخی نیز موجب می گردد تا سوژه های بالقوه و از پیش سوژه گشته ی ایدئولوژی مقاومت کنند، و رابطه واقعی خودشان را با واقعیت واقعی و روزمره جهان دریابند.