نام پژوهشگر: معصومه شجاعی
سارا ولی زاده پروانه نظرعلی
بیماریهای قلبی و عروقی اولین عامل مرگ و میر در کشورهای صنعتی و در برخی از کشورهای در حال توسعه است (5،6،18). بر اساس آمار منتشره در سال 1990 بیشترین مرگ ومیر ناشی از cvd مربوط به افرادی است که از فعالیت جسمانی کمتری برخوردارند . احتمال مرگ ناشی از cvd افراد کم تحرک وغیر فعال سه برابر بیشتر از افراد فعال گزارش شده است . امروزه عوامل خطرزای قلبی وعروقی مانند میزان بالای چربی سرم ، چاقی ، فشارخون ، استعمال دخانیات ، دیابت وعدم فعالیت بدنی باعث افزایش مرگ ومیر و نزول سطح کیفی زندگی شده است(26،155). عدم فعالیت جسمانی به عنوان یک عامل خطرزا میتواند به اندازه بالا بودن سطح کلسترول پلاسما وفشار خون در بروز بیماریهای قلبی وعروقی نقش داشته باشد. تحقیقات نشان داده اند که مرگ های ناشی از بیماریهای قلبی وعروقی بیشتر در ارتباط با عدم تحرک است تا بالا بود فشار خون وکلسترول واستعمال سیگار(26). بررسی ها نشان می دهد که علائم کلینیکی بیماری عروق کرونری ، تا مدتها آشکار نمی گردد. و امکان وجود عوامل خطرزا در دوران نوجوانی وجوانی نیز وجود دارد و فرزندان چاق یا مبتلا به فشار خون بالا ، از لحاظ داشتن عوامل خطرزای قلبی وعروقی مشابه بزرگسالان هستند(150،113،26). توجه به موارد فوق الذکر، ضرورت پرداختن به ورزش و فعالیت بدنی را توصیه می کند، و طبعاً اقدامات پژوهشی بیشتری را در این زمینه می طلبد. خصوصاً اینکه اثرات مفید فعالیت بدنی در بزرگسالان بر عوامل خطرزای قلبی وعروقی به طور گسترده تاثیردارد . لیکن یافته های پژوهشی در زمینه تاثیر فعالیت بدنی در بیماری های قلبی وعروقی در نوجوانان اندک است . لذا انجام تحقیقات بیشتر در این باره ضروری می باشد.
سارا باقری عباس بهرام
هدف این تحقیق، بررسی ارتباط بین عوامل انگیزش شرکت (دلایل شرکت در فعالیت) با هدف گرایی (چگونگی تفسیر موفقیت) و توانایی درک شده (احساس فرد از توانایی انجام کار) در محیط تربیت بدنی مدارس دخترانه شهر قدس بود. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بود. نتایج همبستگی دو سویه چند متغیره نشان داد بین تکلیف مداری، توانایی ادراک شده و الگوهای انگیزشی ارتباط معنی داری وجود دارد درصورتی که خود مداری با انگیزه های بیرونی (مثل مقام) ارتباط داشت (05 /0?p). از آنجا که هدف گرایی و توانایی درک شده به عنوان عوامل پیشگو کنند? انگیزش شرکت در فعالیت های بدنی مدارس بودند احتمالاً انگیزش شرکت با توسعه تکلیف مداری و توانایی درک شده افزایش می یابد.
رضوان سلماسی نادر فرهپور
چکیده: طراحی شیوه های آموزشی مهارت های حرکتی پیچیده از جمله تکنیک های کاراته ، یکی از دغدغه های اصلی متخصصین علوم ورزشی است. هر چند نتیجه نهایی یک اجرای ورزشی در قالب متغیر های کینماتیکی و کینتیکی ( دامنه حرکتی ، سرعت ، شتاب ، ضربه ، گشتاور عضلانی ... ) سنجیده می شود ، اما این متغیر ها به شدت با عوامل مهم و موثر یادگیری و پردازش ذهن در تعامل هستند. از این رو، این مطالعه با هدف مقایسه اثر روش های مختلف آموزشی ( تمرینهای ثابت ، مسدود و تصادفی ) با استفاده از کانون های توجه درونی و بیرونی در یادگیری مهارت زوکی در کاراته انجام شد. روش اجرا و ابزار: تعداد 52 دختر نوجوان 13 تا 17 ساله دانش آموز مدارس ناحیه 2 همدان که هیچ تجربه ای در ورزش کاراته نداشتند ، به طور در دسترس انتخاب شدند. همه آنها در 12 تا 13 سالگی به سن منارک رسیده و بر اساس تست ادین برگ همگی راست دست بودند.از والدین آنها رضایت نامه اخذ شد. این افراد به طور تصادفی ، به 4 گروه تجربی تمرین ثابت با کانون توجه درونی ، تمرین ثابت با کانون توجه بیرونی ، تمرین مسدود کانون توجه و تمرین تصادفی کانون توجه تقسیم شدند. میانگین سن ، قد و وزن آنها به ترتیب (170/0±58/15 سال) و ( cm16/1±33/159) و kg)17/1±01/50) بود . آموزش اجرای تکنیک زوکی در اولین جلسه انجام شد ونکات اساسی آن بیان گردید.آزمودنی ها به طور تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند. آزمودنی ها در جلسات بعدی صرفا به تمرین پرداختند.گروه اول، تمرین ثابت با کانون توجه درونی، گروه دوم تمرین ثابت با کانون توجه بیرونی، گروه سوم تمرین مسدود کانون توجه و گروه چهارم تمرین تصادفی کانون توجه را انجام دادند. مدت تمرین 2 هفته و مجموعا 6 جلسه 80 دقیقه ای بود. تمرین هر گروه متفاوت بوده و آزمودنی ها از نحوه تمرین سایر گروه ها اطلاعی نداشتند .دو روز بعد از پایان دوره تمرین آزمون اکتساب و بعد از یک هفته بی تمرینی آزمون یادداری انجام شد. برای بررسی پارامترهای کینماتیکی اجرای تکنیک زوکی در دو آزمون اکتساب و یادداری از دستگاه h-rez motion analysis 3d با دو دوربین falcon 240 hz سرعت بالا (240 هرتز) استفاده شد . ابتدا یک فضای (270×70× 120 سانتی متر) با استفاده از 10 مارکر کروی ( به قطر 3 سانتی متر) تعریف شد و دوربین ها کالیبره شدند . خطای کالیبره کمتر از 06/0 محاسبه شد .سپس 16مارکر کروی (با قطر 2 سانتی متر) پوشیده شده از نوار منعکس کننده نور، به اندام های سر و بازو ، ساعد ، مچ دست ، ران ، ساق ، مچ و انگشت پا، در سمت راست بدن متصل شدند . یک مارکر نیز روی پاشنه پای چپ قرار گرفت . آزمودنی تکنیک خود را در فضای کالیبره شده انجام دادند. تصاویر مارکرها با فرکانس 240 هرتز توسط دوربین ها ضبط و به کامپیوتر انتقال می یافت . سپس با نرم افزار eva70 مختصات سه بعدی مارکرها بازسازی شد و متغیرهای کنیماتیکی اجرای تکنیک شامل تغییر ارتفاع تنه ، اختلاف طول دوداچی متوالی ، سرعت و شتاب متوسط ، سرعت زاویه ای و دامنه حرکتی فلکشن بازو و اکستنشن آرنج ، مدت زمان فلکشن بازو و اکستنشن آرنج ، مدت زمان چرخش ساعد ، سرعت ماکزیمم و مدت زمان حرکت مچ دست ، همزمانی پایان چرخش ساعد با پایان حرکت و راستای مچ با سطح افق محاسبه شدند . هر آزمودنی تکنیک را 5 بار اجرا و میانگین نمره پنج تکرار بعنوان نمره آن متغیر در نظر گرفته شد . قبل از اجرای تست ها آزمودنی ها با وظایف و با محیط کار آشنایی کافی پیدا کردند . برای تحلیل اطلاعات از روش آماری multivariate analysis of variance به کمک نرم افزار spss 16 استفاده شد . نتایج: نتایج نشان داد که در آزمون اکتساب ، در هنگام اجرای تکنیک زوکی گروه 2 ، 18/5% بیشتر از گروه 1 بین طول دوداچی متوالی خود اختلاف داشته است (004/0=p). همچنین گروه 4 ،37/16% بیشتر از گروه 1 وگروه 2 ، 22/24% بیشتر از گروه3 (004/0=( p ونیز گروه 4 ، 43/21% بیشتر از گروه 3، (002/0=p) بین دو داچی متوالی اختلاف داشتند. در آزمون یادداری اختلاف بین طول این دوداچی ، برای گروه 2 نسبت به گروه 1 ، 34/2% ، (049/0=p) و برای گروه 3 نسبت به 2 ، 78/26% ، (008/0=p) بیشتر بوده است . افزایش سرعت اکستنشن آرنج در گروه 1 ، 54/50% بیشتر از گروه 4 بدست آمد (043/0=p) . همچنین گروه 1 نسبت به گروه 2 ، 91/85% کاهش در مدت زمان حرکت (033/0=p) و 79/63% کاهش در مدت زمان اکستنشن آرنج (034/0=p) و گروه 3 نسبت به گروه 2 ، 72/83% ، کاهش در مدت زمان حرکت مچ دست (023%=p) و 50/66% کاهش در مدت زمان پرونیشن ساعد (026/0=p) داشت . در هر دو مرحله آزمون اکتساب و یادداری ، درگروه تمرین ثابت با کانون توجه درونی هنگام اجرای تکنیک زوکی،میانگین نمرات متغیر های تغییر ارتفاع تنه ، اختلاف بین طول دوداچی متوالی ، مدت زمان فلکشن بازو واکستنشن آرنج کمتر و سرعت و شتاب متوسط و سرعت زاویه ای فلکش بازو و اکستنشن آرنج ونیز دامنه حرکتی آکستنشن آرنج بیشتر ازسه گروه دیگر بود. تمرین ثابت با کانون توجه بیرونی ، همراستایی بیشتری را بین امتداد مچ دست و سطح افق در زمان اکتساب و یادداری نشان داد. همچنین در این شیوه تمرینی، در آزمون یادداری ، مدت زمان بین پایان چرخش ساعد و پایان حرکت نسبت به شیوه های دیگر تمرینی کمترین مقدار را به خود اختصاص داد. این نتیجه بیانگر آن است که این شیوه تمرینی تنها در این دو متغیر اثر مثبت داشته است. تمرین مسدود کانون توجه ، در افزایش سرعت ماکزیمم حرکت مچ دست و دامنه حرکتی فلکشن بازو و کاهش مدت زمان حرکت مچ دست و مدت زمان چرخش ساعد در آزمون یادداری و اکتساب موثرتر بود. و گروه تمرین تصادفی کانون توجه روی کاهش زمان بین پایان چرخش ساعد و انتهای حرکت در آزمون اکتساب و ایجاد بیشترین سرعت زاویه ای اکستنشن بازو در آزمون یادداری اثر مثبت داشت . نتایج کسب شده نشان داد که در هر دو آزمون اکتساب و یادداری، شیوه تمرین ثابت با بکار گیری یک کانون توجه درونی نسبت به سه شیوه دیگر اثرات مثبت بیشتری بر اجرا و یادگیری مهارت زوکی داشته و همچنین اثر تمرین مسدود کانون توجه از تمرین تصادفی کانون توجه بیشتر بود. نهایی: تحقیق اخیر نشان داد که برای آموزش تکنیک های کاراته در افراد مبتدی، به علت پیچیدگی تکنیک و عدم تبحر آنها نسبت به اجرای تکنیک، استفاده از کانون توجه درونی با تمرینات ثابت نسبت به سه گروه دیگر اثرات بیشتر و مطلوبتری را در اجرا و یادگیری ایجاد کرده است . بنابراین توصیه می شود مربیان این رشته برای کسب نتایج مطلوب از تمرینات ثابت با کانون توجه درونی استفاده نمایند تا به این وسیله ورزشکاران بتوانند بهتر و موفق تر ظاهر شوند
مجتبی خادم مظفری معصومه شجاعی
پس از جمع آوری اطلاعات وتجزیه وتحلیل نمرات با روش آنووا نتایج زیر بدست آمد : 1. بازخورد انگیزشی بر اکتساب مهارت آبشار والیبال تاثیر معنی دار دارد. 2. بازخورد انگیزشی بر انتقال مهارت آبشار والیبال تاثیر معنی دار دارد. 3. بازخورد انگیزشی بر یادداری مهارت آبشار والیبال تاثیر معنی دار دارد. 4. بازخورد تکلیفی بر اکتساب مهارت آبشار والیبال تاثیر معنی دار دارد. 5. بازخورد تکلیفی بر انتقال مهارت آبشار والیبال تاثیر معنی دار دارد. 6. بازخورد تکلیفی بر یادداری مهارت آبشار والیبال تاثیر معنی دار دارد. 7. بازخورد ترکیبی بر اکتساب مهارت آبشار والیبال تاثیر معنی دار دارد. 8. بازخورد ترکیبی بر یادداری مهارت آبشار والیبال تاثییر معنی دار دارد. 9. بازخورد ترکیبی بر انتقال مهارت آبشار والیبال تاثیر معنی دار دارد. 10. بازخورد انگیزشی بر ادراک فرد از توانایی خود در اجرای مهارت آبشار والیبال تاثیر معنی دار ندارد. 11. بازخورد تکلیفی بر ادراک فرد از توانایی خود در اجرای مهارت آبشار والیبال تاثیر معنی دار ندارد. 12. بازخورد ترکیبی بر ادراک فرد از توانایی خود در اجرای مهارت آبشار والیبال تاثیر معنی دار ندارد. 13. نوع بازخورد افزوده بر انتفال مهارت آبشار والیبال تاثیر معنی دار دارد. 14. نوع بازخورد افزوده بر یادداری مهارت آبشار والیبال تاثیر معنی دار دارد. 15. نوع بازخورد افزوده بر اکتساب مهارت آبشار والیبال تاثیر معنی دار دارد. نوع بازخورد افزوده بر ادراک فرد از توانایی خود در اجرای مهارت آبشار والیبال تاثیر معنی دار ندارد.
فرشته جلالی حمید رجبی
زمینه و هدف: از آنجا که بیماری های قلبی عروقی روز به روز در حال پیشرفت بوده و مسئول مرگ و میر و ناراحتی های فراوان در جامعه بزرگسالان است، پیشگیری از این بیماری ها آسان تر، کم هزینه تر و حتی مطمئن تر از درمان آنها به نظر می رسد. همچنین با توجه به اینکه پژوهشگران به این نتیجه دست یافتند که تلاش های پیشگیرانه باید در کودکی و خصوصاً دهه اول زندگی آغاز گردد، پژوهش پیرامون این موضوع در کودکی، ضروری به نظر می رسد. این پژوهش با هدف ارزیابی منتخبی از عوامل خطرزای قلبی عروقی جدید و قدیم در کودکان فعال و غیرفعال سالم شهر کرمان صورت گرفت تا اثر فعالیت بدنی در سنین کودکی بر سلامت قلب و عروق را بررسی نماید. مواد و روش ها: میزان فعالیت بدنی 64 کودک داوطلب (26 پسر و 38 دختر) 10-9 ساله (48/0 ± 51/9 سال) با شاخص توده بدنی 98/0 ± 53/15 کیلوگرم بر متر مربع، از طریق پرسشنامه paq-c، پرسشنامه فعالیت جسمانی در سال گذشته و پرسشنامه فعالیت های کم تحرک در هفته ارزیابی شد و کودکان به دو گروه فعال (33 نفر) و غیر فعال (31 نفر) تقسیم شدند. پس از 12 ساعت پرهیز از غذا و 24 ساعت اجتناب از فعالیت سنگین، نمونه خون آزمودنی ها گرفته شده و متغیرهای crp، tg، ldl، hdl و tc/hdl سرمی و fg پلاسمایی اندازه گیری شد. سپس نتایج با استفاده از t-test مستقل توسط نرم افزار 18spss در سطح معنی داری 05/0 p?، در گروه کودکان فعال و غیرفعال مقایسه گردید. یافته ها: تجزیه و تحلیل آماری در مقایسه کودکان فعال و غیرفعال نشان داد تفاوت معناداری در هیچ یک از متغیرهای crp، fg، tg، ldl، hdl و tc/hdl بین دو گروه وجود ندارد (05/0p>). نتیجه گیری: اگرچه فعالیت بدنی عامل مهمی در سلامت عمومی و قلبی عروقی بزرگسالان است، با توجه به فعالیت ذاتی کودکان، میزان کل فعالیت در کودکان در کاهش عوامل خطرزای قلبی عروقی موثر واقع نگردید. لیکن عوامل مهمی که در این سنین به نظر می رسد احتمالاً بتوانند سودمند باشند شدت، مدت و نوع فعالیت جسمانی و آمادگی قلبی تنفسی می باشند. بنابراین بهتر است تحقیقات آتی با تمرکز بر این موارد انجام شود تا اثرات مطلوب احتمالی را در کودکان بررسی نمایند. واژه های کلیدی: عوامل خطرزای قلبی عروقی، پروتئین های فاز حاد، نیمرخ لیپیدی، کودکان، فعالیت بدنی
شهاب شهیدی مرجان دامن کشیده
با توجه به اهمیت حفظ کیفیت محیط زیست همگام با رشد اقتصادی، در این مطالعه رابطه آلودگی آب در صنعت کاغذسازی و رشد اقتصادی در کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته طی سال های 2007-1995، بر اساس مبانی نظری منحنی زیست محیطی کوزنتس، مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستابه براوردالگوی مورد نظر از روش داده های تلفیقی استفاده شده است. نتایج نشان داده است که شرایط اقتصادی حاکم بر هر دو گروه از کشورها منطبق با منحنی کوزنتس بوده و از آن پیروی می کند. بیان دیگر کشورهای مورد بررسی در گروه کشورهای توسعه یافته،در قسمت نزولی منحنی کوزنتس قراردارند به عبارت دیگر همراه با افزایش درآمد سرانه، کیفیت آب افزایش یافته و از روند تخریب آن نسبت به سال های قبل کاسته می شود.این روند بر عکس می باشد
آرش سعدی پور مرجان دامن کشیده
نگاهی گذرا به وضعیت محیط زیست جهان بیانگر این واقعیت است که در چند دهه اخیر فعالیت های بشر، کره زمین را متحمل صدمات جبران ناپذیری کرده است. ایجاد شکاف در لایه ازن، گرم شدن کره زمین، آلودگی هوای شهرها و ... معضلاتی هستند که امروزه کلیه جوامع، اعم از توسعه یافته و در حال توسعه را تحت تاثیر خود قرار داده است. حال از آنجا که ما در عصر ارتباطات و اطلاعات به سر می بریم یکی از مولفه هایی که در این دوره هم از جهت مثبت (مجازی شدن بسیاری از محصولات، غیر فیزیکی شدن انتقالات و کوتاه شدن زنجیره عرضه) و هم منفی (ورود مواد مضر و غیر قابل جذب تجهیزات ict به محیط) بر محیط زیست تاثیرگذار است، فناوری اطلاعات و ارتباطات است که تعیین اثر این متغیر بر آلودگی هوا نیازمند مطالعه تجربی می باشد. بر این اساس در این مطالعه به بررسی نظری و تجربی اثر فناوری اطلاعات و ارتباطات (ict) (که با متغیرهایی همچون تعداد خطوط تلفن ثابت و همراه و کاربران اینترنت اندازه گیری می شود) بر انتشار گاز دی اکسید کربن به عنوان شاخص آلودگی هوا در میان 26 کشور منتخب در حال توسعه از جمله ایران و همچنین 26 کشور منتخب oecd با استفاده از روش داده های تابلویی (panel data) و طی دوره زمانی 1999 تا 2008 پرداخته ایم. عوامل موثر بر انتشار گاز دی اکسید کربن در الگوی برآورد شده عبارتند از: تولید ناخالص داخلی سرانه، درجه باز بودن اقتصاد، تعداد خطوط تلفن ثابت و تعداد خطوط تلفن همراه. لازم به تذکر است که تعداد کاربران اینترنت به دلیل داشتن اثرات تقاطعی با سایر متغیرها از مدل خارج شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که تولید ناخالص داخلی سرانه و تعداد خطوط تلفن ثابت در هر دو گروه از کشورها اثر مثبت و معنی داری بر انتشار و تعداد خطوط تلفن همراه در هر دو گروه از کشورهای مورد بررسی اثر منفی و معنی داری بر انتشار داشته است. اما اثر درجه باز بودن اقتصاد بر انتشار در کشورهای oecd منفی ولی در کشورهای در حال توسعه مثبت و معنی دار است
مسعود غیاثی خسروشاهی محمد علی خطیب سمنانی
امروزه نفت، از یک سو یکی از جمله مهمترین منابع تأمین انرژی در سطح جهان بوده و از سوی دیگر یکی از اساسی ترین اقلام صادراتی ایران می باشد که بخش قابل توجهی از تولید ناخالص ملی آن را تشکیل می دهد. بنابراین، در یک اقتصاد متکی به نفت (همچون ایران)، نوسانات قیمت نفت می تواند آثار شدیدی را بر پیکره ی آن اقتصاد وارد نماید. همچنین، از بورس اوراق بهادار، به عنوان نبض اقتصاد کشورها یاد شده که هرگونه تحرک و رونق در آن میتواند معیاری جهت بررسی سلامت و پویایی اقتصاد کشورها شناخته شود. از این رو، آنچه در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفته است، بررسی اثرات نوسانات قیمت نفت خام ایران بر شاخص بازدهی بورس اوراق بهادار تهران می باشد. داده های مورد استفاده در این پژوهش از نوع داده های سری زمانی هفتگی طی دوره هفته اول 1380:2 الی هفته چهارم 1390:4 می باشد. به همین منظور، ابتدا به مدل سازی نوسانات قیمت نفت خام سنگین ایران با استفاده از مدل egarch پرداخته شده و سپس از طریق یک مدل vecm، اثرات کوتاه مدت و بلندمدت نوسانات قیمت نفت خام ایران بر شاخص بازدهی بورس تهران بررسی خواهد شد. نتایج به دست آمده از این پژوهش، از یک سو بیانگر عدم وجود مثبت و معنادار در بلندمدت و کوتاه مدت میان متغیرهای نوسانات قیمت نفت خام سنگین ایران و شاخص بازدهی بورس اوراق بهادار تهران بوده و از سوی دیگر بر اساس نتایج مدل vecm، وجود رابطه بلندمدت و معکوس بین متغییرهای نامبرده می باشد. در حقیقت با توجه به رابطه بلندمدت بدست آمده از مدل vecm، در بلندمدت با افزایش نوسانات قیمت نفت خام سنگین ایران، شاخص بازدهی بورس اوراق بهادار تهران کاهش می یابد. همچنین کشش قیمتی شاخص بازدهی بورس اوراق بهادار تهران نسبت به نوسانات قیمت نفت خام، 54/9 درصد بوده، بنابراین اگر نوسانات قیمت نفت خام یک درصد افزایش یابد، آنگاه در بلندمدت شاخص بازدهی بورس اوراق بهادار تهران 54/9 درصد کاهش خواهد یافت. در نهایت اینکه، وجود همگرایی بین نوسانات قیمت نفت خام سنگین ایران و شاخص بازدهی بورس اوراق بهادار تهران مورد تأیید واقع شده و ضریب متغییر ect(-1) به دست آمده، نشان می دهد که اگر در کوتاه مدت شوکی از جانب قیمت نفت خام سنگین ایران به شاخص بازدهی بورس اوراق بهادار تهران وارد شود، در هر دوره به میزان 36/0 از اثر این شوک در مسیر بازگشت به تعادل بلندمدت کاسته شده و شاخص بازدهی بورس اوراق بهادار تهران پس از حدود سه دوره به تعادل بلندمدت می رسد.
بهزاد خداداد کنجوبه معصومه شجاعی
چکیده هدف اصلی این تحقیق، پیش بینی عملکرد امتیازی و نتیجه انتخابی تکواندوکاران نخبه براساس منتخبی از متغیرهای روان شناختی، فیزیولوژیکی، و ادراکی- حرکتی بود. 48تکواندوکار(24 مرد و 24 زن؛ از شش وزن و از هر وزن چهار مبارز) با سن 08/4±27/25 سال، سابقه تکواندو 01/4±48/9 سال، سابقه رقابتی 82/3±75/7 سال که در سال 1388 به اردوی تیم ملّی تکواندو دعوت شده بودند، پرسشنامه های اعتباریابی شده ی مربوط به ارزیابی خودکفایی، هوش هیجانی، مهارت های روانی، انگیزه های رقابتی، هدف-گرایی و هویت ورزشی را تکمیل کرده و در اندازه گیری های مربوط به توان هوازی، توان بی هوازیو زمان عکس العمل ساده و انتخابی در مرکز سنجش قابلیت های جسمانی آکادمی ملّی المپیک شرکت کردند. برای ارزیابی عملکرد از امتیازهای سه بازی انتخابی درون اردویی استفاده شد. تحلیل داده های گردآوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، مدل رگرسیون چند متغیره و تحلیل ممیزی و آزمون t برای گروه های مستقل در سطح 05/0?pانجام شد. براساس قدرت ارتباط به ترتیب زمان عکس العمل انتخابی، توان بی-هوازی، خودکفایی، انگیزش رقابتی، زمان عکس العمل ساده، مهارت های روانی، هدف گرایی، توان هوازی و هوش هیجانی ارتباط معنی داری با عملکرد امتیازی داشتند (05/0?p). تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای خودکفایی، مهارت های روانی، انگیزش رقابتی، توان بی هوازی، زمان عکس العمل ساده و زمان عکس العمل انتخابی پیش بینی کننده-های معنی دار عملکرد امتیازی تکواندو به شمار می آیند که قادر به تبیین 54 درصد از واریانس عملکرد امتیازی می باشند. همچنین تحلیل ممیزی گام به گام نشان می دهد که شش متغیر زمان عکس العمل انتخابی، توان بی هوازی، خودکفایی، انگیزش رقابتی، زمان عکس-العمل ساده و مهارت های روانی به ترتیب بیشترین قدرت تمییز تکواندوکاران انتخاب شده از حذف شده را دارند، طوری که در حدود 75 درصد از پیش بینی ها و تفکیک شرکت کننده ها براساس متغیرهای روان شناختی، فیزیولوژیکی، و آمادگی حرکتی صحیح است. یافته های تحقیق بر ضرورت تأکید بر متغیرهای تعیین کننده عملکرد برای آماده سازی تکواندوکاران نخبهتأکید دارد. لغات کلیدی: آمادگی روانی، آمادگی فیزیولوژیکی، عملکرد، تکواندو
فهیمه تقی زاده افخم دانشفر
هدف این تحقیق بررسی اثر الگوی ترجیح جانبی چشم و دست، تکلیف و سطح مهارت بر عملکرد بازیکنان تنیس روی میز بود. بدین منظور 48 بازیکن تنیس روی میز ماهر و مبتدی (به ترتیب با سابقه بیش از 5 سال و کمتر از 2 سال) باشگاه های تهران با میانگین سن (3/08±) 23/85 در 4 گروه همسوی ماهر و مبتدی و دگرسوی ماهر و مبتدی به طور تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. پرسشنامه دست برتری آنت و کارت سوراخ دار برای تعیین چشم و دست برتر بازیکنان استفاده شد. عملکرد مهارت فورهند و بکهند بازیکنان از طریق بررسی الگو و دقت 5 ضربه میانی از 15 ضربه انجام شده اندازه گیری شد. دقت ضربات از طریق امتیازدهی به محل فرود توپ در مناطق هدف و الگوی حرکات با استفاده از یک مقیاس محقق ساخته اندازه گیری و ثبت شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس سه عاملی ترکیبی در سطح 05/0p< انجام شد. نتایج نشان داد که اثر اصلی الگوی ترجیح جانبی و اثر متقابل الگوی ترجیح جانبی ، تکلیف و سطح مهارت بر عملکرد بازیکنان تنیس روی میز معنی دار نبود. بنابراین، براساس عدم تفاوت معنادار بین عملکرد بازیکنان تنیس روی میز (ماهر و مبتدی) با الگوی ترجیح جانبی همسو و دگرسو در دو مهارت فورهند و بکهند، به نظر می رسد الگوی ترجیح جانبی چشم و دست، معیار مناسبی برای استعدادیابی در این رشته ورزشی نیست.
جاوید دیداری فرشاد تجاری
هدف اصلی این تحقیق ساخت و هنجاریابی مقیاس ارزیابی تصمیم کناره گیری در ورزش براساس الگوی ارزیابی تصمیم کناره گیری ورزشکاران (فرناندز و همکاران، 2006) بود. در این تحقیق زمینه یابی هنجاری، پس از مرور ادبیات پژوهش و انجام مطالعات کیفی، 187 عبارت برای مقیاس طراحی شد و طی آزمایش مقدماتی به 109 عبارت تقلیل یافت. برای اجرای مرحله اصلی، مقیاس 109 عبارتی توسط 405 ورزشکار مرد و زن از رشته های تیمی و انفرادی مختلف (سن 4.9±22.82 سال، سابقه ورزشی 4.7±9.9 سال و سابقه ورزش قهرمانی 4.03±6.9 سال) که در تیم های ملّی و استانی برای رقابت در مسابقات قهرمانی بین المللی و کشوری در سال 1388 مشغول تمرین بودند تکمیل شد. پس از تحلیل عاملی، عبارت های مقیاس به 57 عبارت روی چهار عامل شامل ضددافعه (26 عبارت، 0.93=?)، دافعه (13 عبارت، 0.91=?)، جاذبه (10 عبارت، 0.909=?) و ضدجاذبه (8 عبارت، 0.896=?) کاهش یافت که در مجموع 42.2 درصد واریانس کل را توضیح دادند. آماره های برازش مدل نشان داد که مدل اندازه گیری چهار عاملی، برازش قابل قبولی با داده های گردآوری شده دارد. تحلیل ممیزی برای تعیین روایی همزمان نشان داد که عوامل مقیاس، در 57.4 درصد از پیش بینی های خود قادرند ورزشکاران در آستانه کناره گیری را دو سال قبل از کناره گیری از ورزشکاران درگیر در ورزش قهرمانی تمیز دهند. همسانی درونی برای مقیاس نهایی 0.893 و پایایی بازآزمایی 0.874 بدست آمد. در ادامه، هنجارهای کلی، سنی، جنسیتی و ورزشی ارائه گردید. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون های تعقیبی مربوطه نشان داد، با وجود اینکه اثر اصلی وضعیت اشتغال و نوع رشته ورزشی بر عوامل مقیاس تصمیم کنارگیری از لحاظ آماری معنی دار نیست (0.05<p)، اما اثر اصلی رده سنی، جنسیت، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات، وضعیت اقتصادی ادراک شده، سابقه مشارکت رسمی در ورزش، سابقه رقابتی، سابقه عضویت در تیم ملّی، سابقه قهرمانی معنی دار است (0.05>p). همچنین مشخص گردید که 84.4 درصد از شرکت کننده ها برای کناره گیری موفق از ورزش زمان بندی دارند. ارتباط زمان برنامه ریزی شده بجز با وضعیت اقتصادی ادراک شده (0.05<p)، با تصمیم کناره گیری، سن، سطح تحصیلات، سابقه ورزشی، سابقه رقابتی، سابقه قهرمانی ملّی و سابقه قهرمانی بین المللی از لحاظ آماری معنی دار بود (0.05>p). تحلیل رگرسیون نشان داد که تصمیم کناره گیری (0.13-=?) و سن تقویمی (0.588-=?) قادر هستند 39.2 درصد از واریانس زمان برنامه ریزی شده برای کناره گیری موفق را توضیح دهند. براساس تحقیق حاضر، مقیاس اندازه گیری تصمیم کناره گیری در ورزش از ویژگی های روان سنجی مطلوبی برخوردار است.
سمیه کاظمی افخم دانشفر
هدف تحقیق حاضر بررسی نقش برخی ویژگی های خانوادگی، سطح فعالیت بدنی والدین، وضعیت اجتماعی- اقتصادی (ses)، تعداد خواهران و برادران و ویژگی فردی شاخص توده بدن کودکان (bmi) در پیش بینی تبحر حرکتی و سطح فعالیت بدنی دختران 7 ساله شهر کامیاران بود. بدین منظور 100 دانش آموز پایه اول از مدارس ابتدایی دخترانه شهرستان کامیاران به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه سطح فعالیت بدنی والدین شارکی، پرسشنامه وضعیت اجتماعی اقتصادی، پرسشنامه سطح فعالیت بدنی کودکان، ویرایش دوم فرم کوتاه آزمون تبحر حرکتی بروینینکس ـ ازرتسکی (bot-2) جمع آوری و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره با سطح معنی داری p<0.05 تجزیه و تحلیل شد. نتایج ضریب همبستگی ارتباط مثبت معنی داری را بین سطح فعالیت بدنی کودکان و والدین، تعداد خواهران و برادران و ses با تبحر حرکتی و ارتباط مثبت معنی داری را بین تبحر حرکتی، سطح فعالیت بدنی والدین و ses با سطح فعالیت بدنی کودکان نشان داد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه مهم ترین پیشگو در تغییرات سطح فعالیت بدنی کودکان را تبحر حرکتی و مهم ترین پیشگوها در تغییرات تبحر حرکتی را سطح فعالیت بدنی کودکان و تعداد خواهران و برادران معرفی کرد. بنابراین، به نظر می رسد تعداد فرزندان بیشتر نقش موثری در رشد حرکتی کودکان دارد و استفاده از مداخلات مناسب برای افزایش تبحر حرکتی دختران 7 ساله با افزایش سطح فعالیت بدنی آن ها همراه خواهد بود.
زهرا نیلی احمدآبادی معصومه شجاعی
چکیده هدف از پژوهش حاضر توصیف تغییرات هویت ورزشی ورزشکاران تیم ملی قایقرانی طی فصول مختلف (ورود به اردو، نیمه فصل تمرینات، انتهای فصل تمرینات، درحین مسابقات، 1 هفته بعد از مسابقات و 1 ماه بعد از مسابقات) و بررسی نقش واسطه ای خودپنداره جسمانی در ارتباط بین هویت ورزشی و عملکرد ورزشکاران بود. شرکت کننده های این پژوهش را 40 ورزشکار (20 زن و 20 مرد) عضو تیم ملی قایقرانی کشور در رشته کانوپلو با میانگین سن (71/3 ±) 67/23 سال تشکیل دادند. نمونه آماری این پژوهش به صورت هدف مند انتخاب شد. هویت ورزشی و خودپنداره جسمانی به ترتیب با استفاده از پرسشنامه هویت ورزشی بروور (1993) و مقیاس آمادگی جسمانی ادراک شده عبادی (1988) در شش مرحله (ابتدای ورود به اردو، نیمه فصل تمرینات، انتهای فصل تمرینات، درحین مسابقات،1 هفته بعد از مسابقات و 1ماه بعد از مسابقات) اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند متغیره با تکرار سنجش، تحلیل رگرسیون چند متغیره و همبستگی پیرسون و جزئی در سطح معناداری 05/0? pاستفاده شد. مطابق نتایج، هویت ورزشی از ابتدای ورود به اردو تا قبل از مسابقات روند رو به رشدی داشت و در حین مسابقات دچار افت شد، اما در فصل بعد از مسابقات روند صعودی پیدا کرد. همچنین نتایج نشان داد که بین هویت ورزشی، عملکرد و خودپنداره جسمانی رابطه مثبت معنی داری وجود داشت. هویت ورزشی و خود پنداره جسمانی به ترتیب 487/0 و436/0 درصد از واریانس عملکرد ورزشکاران در فصل مسابقه را پیش بینی می کنند. علاوه بر این، خودپنداره جسمانی دارای نقش واسطه ای در ارتباط بین هویت ورزشی و عملکرد نبود.
محسن ادبی فیروزجاه نادر فرهپور
آزمودنی ها بعد از نصب مارکرها بر روی دسته جناغ، زائد? خنجری، مهره های هفتم گردنی و دهم پشتی، مفصل آخرومی-ترقوه ای، بازو (سه مارکر)، اپی کوندیل خارجی و داخلی آرنج، ساعد، زائده های نیزه ای زند زبرینی و زند زیرینی، متاکارپال سوم وهمچنین بعد ازنصب الکترودها بر روی عضلاتی چون سه سر بازویی (سر خارجی)، دو سر بازویی (سر داخلی)، دلتوئیدهای قدامی، میانی و خلفی، ذوزنقه فوقانی و میانی، سینه ای بزرگ بخش جناغی و بخش ترقوه ای، شروع به اجرای سرویس بر اساس عامل کانون توجه کردند. 6 سرویس اول بدون دستورالعمل کانون توجه و دو دسته 6تایی سرویس بعدی بر اساس کانون توجه درونی و بیرونی به صورت تصادفی انجام گرفت. ترتیب سرویس ها هم به صورت تصادفی بود. زمین بدمینتون بر اساس سختی دریافت توپ، به سه قسمت تقسیم شد تا به سرویس ها امتیاز داده شود. از فیلتر میان گذر 10 تا 500 هرتز برای تحلیل داده های الکترومایوگرافی واز نرم افزار spss نسخه 20 برای تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که کانون توجه باعث تفاوت معنی دار در میزانrms peak، rms average، mpf mean و mpf median در سرویس های فورهند کوتاه، فورهند بلند و بک هند کوتاه نشد. از منظر امتیازات کسب شده در هر نوع سرویس و نیز از منظر مجموع امتیازات کسب شده در مجموع سرویس های بدمینتون بین سه نوع کانون توجه تفاوت معنی داری یافت نشد.بین تعداد سرویس های صحیح و خطا در سه نوع کانون توجه و همچنین بین مجموع تعداد سرویس های صحیح و خطا در مجموع سه سرویس تفاوت معنی داری یافت نشد
غزال محمدی معصومه شجاعی
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر تغییرپذیری فاصله کانون توجه با استفاده از خودگویی آموزشی بر اجرا و یادگیری فورهند تنیس روی میز در دختران دبیرستانی بود. بدین منظور 80 دختر دبیرستانی با میانگین سن (62/0 ±) 16 سال به طور تصادفی از دانش آموزان هنرستان ورزش سنندج انتخاب و به پنج گروه تقسیم شدند. شرکت کننده ها پس از پیش آزمون، طی 6 جلسه به تمرین 180 ضربه فورهند با تکرار کلمات "کمی چرخش" در گروه کانون توجه درونی، "کمی باز" در گروه کانون توجه بیرونی نزدیک، "بالای تور" در گروه توجه بیرونی دور و هر یک از کلمات "کمی چرخش، کمی باز و بالای تور" به ترتیب در هر دو جلسه درگروه افزایش فاصله ی کانون توجه پرداختند. گروه کنترل طی دوره اکتساب، بدون خودگویی تمرین کرد. دو روز پس از آزمون اکتساب، آزمون یادداری در شرایط مشابه و بعد از نیم ساعت استراحت آزمون انتقال با تغییر جهت هدف (فورهند موازی) و هر دو بدون خودگویی انجام شد. دقت اجرای فورهند تنیس روی میز با یک مقیاس 5 ارزشی (لیائو و مسترز، 2001) و الگوی ضربه با استفاده از مقیاسی محقق ساخته مورد سنجش قرار گرفت. شرکت کننده ها در انتهای دوره اکتساب پرسشنامه فراوانی و اعتقاد به خودگویی را تکمیل کردند. نتایج تحلیل واریانس یک طرفه تفاوت معنی داری را بین فراوانی و اعتقاد به خودگویی گروه های تجربی نشان نداد (05/0p>). مطابق نتایج تحلیل واریانس دو عاملی ترکیبی، اکتساب، یادداری و انتقال دقت فورهند گروه کانون توجه درونی به طور معنی داری کمتر از سایر گروه ها بود(05/0p<). علاوه بر این، اثر افزایش فاصله کانون توجه بر اکتساب و یادداری الگوی فورهند معنی دار بود. اثر کانون توجه بیرونی نزدیک بر یادداری الگو نیز معنی دار بود. ولی انتقال الگوی ضربه در گروه کنترل به طور معنی داری بیشتر از کانون توجه بیرونی دور بود (05/0p<). بنابراین برای آموزش فورهند به نوجوانان مبتدی استفاده از خودگویی با افزایش فاصله کانون توجه و کانون توجه بیرونی نزدیک و عدم استفاده از کانون توجه درونی توصیه می شود.
الهام پناهی بروجنی معصومه شجاعی
: هدف از تحقیق حاضر، مقایسه اثر بازخورد به کوشش های موفق، هنجاری و خودکنترل بر انگیزش، اکتساب، یادداری و انتقال مهارت سرویس کوتاه بدمینتون در دختران نوجوان بود. شرکت کننده های این تحقیق نیمه تجربی 60 دختر دانش آموز مقطع ابتدایی با میانگین سن 58/0±82/10 سال بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در 4 گروه تجربی بازخورد به کوشش های موفق، هنجاری منفی، هنجاری مثبت، خودکنترل و یک گروه کنترل قرار گرفتند. همه شرکت کننده ها در ورزش بدمینتون مبتدی بودند. تکلیف مورد بررسی سرویس فورهند بدمینتون بود. هر دانش آموز در پیش آزمون، دوره اکتساب دو جلسه ای (هر جلسه 2 دسته 10 کوششی) و پس از دو روز در آزمون یادداری و انتقال شرکت کرد. دقت سرویس شرکت کننده ها با استفاده از آزمون سرویس کوتاه بدمینتون فرانسوی اندازه گیری شد. شرکت کننده های گروه بازخورد به کوشش های موفق، پس از هر دسته کوشش در مورد دو کوشش بهتر خود و اعضای گروه بازخورد خودکنترل در مورد دو کوشش به درخواست خودشان آگاهی از نتیجه دریافت کردند. شرکت کننده های گروه هنجاری منفی و مثبت علاوه بر میانگین امتیاز هر دسته کوشش، به ترتیب 10%بیشتر و کمتر از میانگین امتیاز خود را به عنوان میانگین گروه مورد مطالعه دریافت کردند. به اعضای گروه کنترل هیچ نوع بازخوردی ارائه نشد. دو روز پس از جلسه آخر دوره اکتساب، آزمون یادداری سرویس کوتاه فورهند بدمینتون (10 کوشش) از سمت راست زمین و 15 دقیقه بعد، آزمون انتقال سرویس کوتاه فورهند بدمینتون (10 کوشش) از سمت چپ زمین به عمل آمد. هر شرکت کننده پس از پیش آزمون، اکتساب و آزمون انتقال نسخه کوتاه پرسشنامه انگیزش درونی را تکمیل کرد. جهت تجزیه و تحلیل داده های مرحله اکتساب از تحلیل واریانس دو عاملی ترکیبی و آزمون تعقیبی بونفرونی، برای داده های مراحل یادداری و انتقال به طور جداگانه از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. سطح معناداری 05/0p< در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که بین اثر انواع بازخوردهای مورد بررسی بر اکتساب تفاوت معنی داری وجود نداشت. بازخورد به کوشش های موفق اثر معنی داری بر یادداری مهارت سرویس بدمینتون داشت و این اثر به طور معنی داری بیشتر از بازخورد هنجاری منفی بود. اثر بازخورد هنجاری مثبت بر انتقال به طور معنی داری بیشتر از بازخورد هنجاری منفی و خودکنترل بود. علاوه بر این، نتایج تحلیل واریانس دو عاملی ترکیبی نشان داد که گروه هنجاری مثبت بیشترین و گروه هنجاری منفی کمترین انگیزش را در مراحل اکتساب و یادگیری داشتند. بنابراین به نظر می رسد مکانیسم اثر این بازخوردها بر اجرا و یادگیری، فقط نقش انگیزشی آنها نیست. کلید واژه ها: بازخورد اجتماعی ـ مقایسه ای، بازخورد مثبت و منفی، خودتنظیمی، دبستان.
زهرا لطفی حیدر صادقی
زمین خوردن یکی از مشکلات شایع دوران سالمندی است که به سبب بروز تغییراتی در ساز و کار دستگاه های اسکلتی- عضلانی، دهلیزی، حسی-پیکری، بینایی و دستگاه های فیزیولوژیک درگیر تعادل، رخ می دهد.توانایی افراد در حفظ تعادل برای انجام موفقیت آمیز کلیه حرکات روزمره امری ضروری است. توجه یکی از عوامل اثرگذار بر عملکرد است که کانونی کردن آن روشی برای افزایش بازدهی و یادگیری است. اگر توجه کافی نباشد اجرای فرد خدشه دار می شود. هدف از انجام این تحقیق تاثیر و ماندگاری یک دوره تمرین دارت بر تعادل سالمندان فعال و غیرفعال 65-50 سال با تاکید بر نوع کانون توجه بود. 85 مرد و زن سالمند با میانگین سنی (55)سال، میانگین قد(7/161) و میانگین وزن(3/73) در این پژوهش شرکت نمودند. تست رومبرگ برای ارزیابی تعادل ایستا و تست سبت برای تعادل پویا استفاده شد. شرکت کننده های فعال و غیرفعال به دو گروه توجه درونی و توجه بیرونی تقسیم شدند. پس از یک دوره تمرین دارت به مدت هشت هفته، پس آزمون به عمل آمد. پس از گذشت یک ماه بی تمرینی، آزمون یادداری انجام شد. از روش آماری t همبسته و تحلیل واریانس برای آزمودن فرضیه های تحقیق در سطح معناداری p‹0/05 استفاده شد. نتایج نشان داد که تمرین دارت با تاکید بر نوع کانون توجه موجب بهبود تعادل ایستا و پویای سالمندان در پس آزمون و یاد داری می شود. از نتایج دیگر تحقیق این بود که در مردان فعال کانون توجه درونی بیشترین اثر و در زنان غیرفعال کانون توجه درونی کمترین اثر را داشته است. با توجه به نتایج تحقیق، تمرین دارت برای بهبود تعادل سالمندان توصیه می شود. واژه های کلیدی:تعادل، توجه، فعال و غیرفعال، سالمند
فریبا رشیدی نادر فرهپور
هدف از تحقیق حاضر، مقایسه اثر بازخورد هنجاری مثبت و منفی بر دقت عملکرد، الکترومیوگرافی عضلات شانه و بازو وکینماتیک مفصل آرنج در پرتاب دارت بود. بدین منظور 12 دانشجوی دختر مبتدی راست دست با دامنه سنی 20 تا 25 سال به صورت داوطلبانه در یک طرح تحقیق درون گروهی شرکت کردند و در هر وضعیت 21 کوشش انجام دادند. در وضعیت های بازخورد هنجاری، شرکت کننده ها پس از هر کوشش امتیاز واقعی و پس از هر دسته کوشش میانگین امتیاز گروه را به طور غیر واقعی (20% کمتر از امتیاز خود در وضعیت مثبت و 20% بیشتر از امتیاز خود در وضعیت منفی) دریافت نمودند. در وضعیت کنترل نیز شرکت کننده ها فقط بعد از هر کوشش، امتیاز واقعی خود را دریافت کردند. دقت عملکرد پرتاب دارت با استفاده از روش امتیازگذاری استاندارد اندازه گیری و میانگین امتیاز تمام پرتاب ها ثبت شد. علاوه بر این، کینماتیک مفصل آرنج (حداکثر فلکشن آرنج، زاویه آرنج هنگام رهایی دارت و حداکثر سرعت زاویه ای آرنج) و rms عضلات شانه و بازو در 2 دسته کوشش آخر هر وضعیت توسط دستگاه vicon nexus و emg اندازه گیری و ثبت شد. نتایج تحلیل واریانس سنجش های تکراری در سطح معنی داری 05/0p? نشان داد که بازخورد هنجاری مثبت دارای اثر معنی داری بر دقت اجرا بود؛ اما بازخورد هنجاری روی شدت فعالیت عضلات در هنگام اجرای پرتاب دارت تاثیری نداشت. علاوه بر این، بازخورد هنجاری اثر معنی داری بر سرعت زاویه ای و بیشترین فلکشن آرنج نداشت؛ اما در زاویه آرنج هنگام رها کردن دارت اختلاف معنی دار بین بازخورد هنجاری مثبت و کنترل دیده شد. بنابراین به نظر می رسد اثر بازخورد هنجاری مثبت بر دقت عملکرد مربوط به انگیختگی بدنی نیست و از طریق کاهش زاویه آرنج هنگام رها کردن دارت باعث بهبود عملکرد می گردد.
فهیمه شریعتی نژاد معصومه شجاعی
زمینه و هدف : یکی از مراحل مهم زندگی زنان، یائسگی است، زنان با ورود به این دوره با مشکلات جسمی و روحی زیادی روبه رو می شوند و فعالیت بدنی به عنوان یکی از راههای بهبود وکاهش این عوارض می تواند مورداستفاده قرار گیرد. براین اساس پژوهشی با هدف بررسی و مقایسه اثر دو نوع برنامه تمرینی مقاومتی و استقامتی بر برخی شاخص های فیزیولوژیکی و روانی زنان یائسه صورت گرفت. مواد و روش ها: سی زن یائسه بالای 45 سال داوطلب به طور تصادفی در دو گروه تجربی و یک گروه کنترل تقسیم شدند. گروه های تجربی به مدت 8 هفته و هفته ای 3جلسه و هر جلسه به مدت 60 دقیقه به فعالیت پرداختند. گروه استقامتی با 55 تا 75 درصد ضربان قلب هدف به فعالیت پیاده روی و ایروبیک پرداختند. گروه مقاومتی 9 حرکت استاندارد راروی دستگاه بدنسازی به مدت40 دقیقه و استراحت 3 دقیقه بین ست ها ,و شدت 50 تا 65 درصد یک تکرار بیشینه انجام دادند. قبل و بعد از تمرینات bmi با فرمول وزن بر حسب کیلوگرم تقسیم بر مجذور قد، whr، vo2max با تست میدانی یک مایل دویدن، ضریب دوگانه، درصد چربی با کالیپر و در دو نقطه از بدن و میزان افسردگی با پرسشنامه بک و اضطراب به کمک پرسشنامه کتل مورد ارزیابی قرار گرفت.تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه بررسی و در صورت معناداری از آزمون تعقیبی بونفرونی برای مشخص کردن تفاوت ها استفاده شد،تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار spss نسخه 16 و در سطح p?0/05 انجام گرفت. یافته ها: هشت هفته تمرین مقاومتی و استقامتی باعث کاهش bmi،whr، درصد چربی بدن، ضریب دوگانه، افسردگی و اضطراب و افزایش vo2maxدر زنان یائسه شد اما این تمرینات بر وزن ، فشار خون دیاستولیک و توده بدون چربی اثر معناداری نداشت. ازطرفی در مقایسه اثر دونوع تمرین مقاومتی و استقامتی، تمرینات استقامتی بر فشار خون سیستولی، ضریب دوگانه، و درصد چربی بدن اثر بیشتری نسبت به تمرینات مقاوتی داشته اند. نتیجه گیری: هشت هفته تمرین مقاومتی و استقامتی باعث بهبود قابل توجهی در فاکتورهای فیزیولوژیکی و روانی زنان یائسه می شود.که این بهبود درتمرینات استقامتی بیشتر بوده است. کلمات کلیدی: زنان یائسه، تمرینات مقاومتی، تمرینات استقامتی، فاکتورهای فیزیولوژیکی، فاکتورهای روانی.
معصومه شجاعی جمیل الدین فاطمی
آهن از اهمیت بنیادی برای رشد، تکوین و زندگی همه موجودات زنده برخوردار است. سیستم¬های بیولوژیکی متعددی برای جذب، استفاده، ذخیره سازی و تعادل حیاتی آهن در میکروب ها، گیاهان و پستانداران توسعه یافته اند. جذب آهن به طور کلی محدود است و در گونه¬های عالی¬تر اغلب کمبود آهن دیده می شود، اما ممکن است اضافه بار آهن نیز رخ می دهد. از لحاظ کمی، آهن مهمترین عنصر کمیاب ضروری و مهمترین ماده معدنی است که برای تغذیه ضروری می باشد. در تحقیق حاضر اثرات اضافه بار آهن در موش¬های بالغ نر مطالعه شد. 28سر موش، در محدوده¬ی وزن 7/8 ± 214/5گرم مورد استفاده قرار گرفت. موش ها به طور اتفاقی به هفت گروه چهارتایی تقسیم شدند. یک گروه فقط آب و غذا دریافت و شش گروه دیگر 5 دوز (هردو روز دریافت یک دوز) 100 میلی گرم / کیلوگرم ونوفر (آهن سوکروز) دریافت کردند.در پایان این دوره¬، علائم سستی در حرکات وتجمع آهن در طحال مشاهده گردید. از روش¬های درمان اضافه بار آهن، کیلیت درمانی به توسط کیلیتورهای بیولوژیکی می¬باشد. به منظور بررسی توانایی کیلیتور های دفراسیروکس(exjade)، دفریپرون(l1) و دزفری اکسامین(dfo) در مقایسه با کتچین(کیلیتور گیاهی) جهت دفع آهن از بدن و سنجش توانایی آنتی اکسیدانی کتچین، آزمایش¬های متعددی بر روی موش¬های آزمایشگاهی، به عنوان مدل بیولوژیکی انجام گرفت.کیلیت درمانی به مدت چهارهفته به صورت تزریقی (دزفری اکسامین) و خوراکی (دفریپرون، دفراسیروکس و کتچین) انجام شد. در پایان دوره درمان حیوانات تشریح شدند، سپس نمونه¬های کبد، کلیه و طحال حیوانات جهت اندازه¬گیری آهن جدا گردید و پس از توزین وهضم در اسید نیتریک غلیظ به مدت سه روز در آون 60 سانتی گراد قرار داده شد،در نهایت غلظت آهن به روش جذب اتمی با شعله (faas) انداز¬گیری شد.به علاوه، قسمتی از بافت کبد برای اندازه گیری مالون دی آلدهید(mda)، آنزیم سوپر اکسید دسموتاز(sod)، آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز(gpx) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که exjade و دوز بالای گیاهی بیشترین تاثیر در دفع آهن را داشته اند.نتایج بررسی خواص آنتی اکسیدانی نشان داد که کیلیتور شیمیایی l1 عملکرد بهتری داشته است اما کیلیتورهای گیاهی خواص آنتی اکسیدانی بهتری نسبت به تمامی کیلیتورهای شیمیایی دارا هستند.
رضوان عظیمی افخم دانشفر
هدف از مطالعه¬ی حاضر بررسی اثر کانون توجه، سطح مهارت و پیچیدگی تکلیف بر مبادله سرعت – دقت در دختران جوان بود. روش تحقیق: شرکت کننده ها 60 نفر از دانشجویان دانشگاه الزهرا که واحد تربیت بدنی عمومی اخذ نموده و راست دست بودند. شرکت کننده ها بصورت تصادفی به دو گروه تکلیف ساده و پیچیده تقسیم شدند و از طریق همترازسازی متقابل با استفاده از جدول مربع لاتین، تحت سه شرایط کانون توجه (درونی، بیرونی و خود توجه)، دستورالعمل توجهی را دریافت کردند و داده های متغیر دقت و زمان حرکت به عنوان اطلاعات افراد مبتدی ثبت شد، بعد از انجام 432 کوشش برای ماهر شدن، تحت سه شرایط کانون توجه قرار گرفته و داده ها ثبت شد. تمام شرکت کننده ها در هر دو سطح مبتدی و ماهر قبل از شروع هر دسته، دستورالعمل توجهی دریافت و در پایان هر دسته کوشش در خصوص اعمال کانون توجه در یک مقیاس 10 ارزشی، مورد سوال قرار گرفتند. نتایج: نتایج تحلیل واریانس ترکیبی 2×2×3 نشان داد در دو سطح تبحر و پیچیدگی تکلیف، گروه خودتوجه بهترین سرعت را داشت (05/0p<). همچنین تحلیل داده¬های دقت با آزمون فریدمن نشان داد که در دو سطح تبحر و پیچیدگی تکلیف، گروه خود توجه کمترین خطای کلیک را داشت (05/0p<)، اما در خطای نشانگر تفاوت معناداری دیده نشد (05/0p>). مبادله سرعت- دقت نیز با ضریب همبستگی اسپیرمن بررسی شد و نتایج نشان داد در سه شرایط کانون توجه، دو سطح تبحر و پیچیدگی تکلیف، مبادله سرعت با خطای نشانگر (05/0p<) و عدم مبادله با خطای کلیک رخ داد (05/0p>). بحث و نتیجه گیری: یافته های تحقیق حاضر از این فرضیه حمایت می کند که کنترل برنامه تمرینی توسط خود فرد، به یادگیری موثرتری می¬انجامد. عدم مبادله سرعت با خطای کلیک با نظریه سلسله مراتبی کنترل حرکتی و برنامه ریزی پارامتر اندام قبل از پارامتر مسافت و مبادله سرعت ـ دقت در سطوح پایین تر قابل توجیه است. همچنین در تحقیقات گذشته مبادله سرعت – دقت برای خطای فضایی بررسی و مفهوم سازی شده و برای خطای تصمیم گیری در زمان واکنش انتخابی تحقیقی انجام نشده که به نظر می رسد از استثناهای قانون فیتز باشد.
فریده سیدزاده افخم دانشفر
چکیده هدف از تحقیق حاضر مقایسه اثر تمرین کم خطا و پر خطا بر اکتساب، یادداری، انتقال مهارت بنیادی ضربه با پا، خودکارآمدی و خودپنداره در دختران 10ساله بود. شرکت کننده های این تحقیق نیمه تجربی 30 دختر دانش آموز کلاس چهارم ابتدایی با میانگین سنی 53/0±92/9 سال بودند که به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در2 گروه 15 نفری کم خطا و پر خطا قرار گرفتند. همه ی شرکت کنندگان در مهارت بنیادی ضربه با پا مبتدی بودند. دقت ضربات به هدف با استفاده از یک مقیاس 5 امتیازی و الگوی مهارت بر اساس شاخص های ضربه با پا در آزمون رشد حرکات درشت الریخ ارزیابی شد.مرحله اکتساب شامل 3 جلسه (یک جلسه در هفته و هر جلسه 3 دسته 10 کوششی) تمرینی بود. در جلسه اول اکتساب، قبل از شروع تمرینات، پرسشنامه خودپنداره و پس از نمایش هدف متوسط به شرکت کنندگان پرسشنامه خودکارآمدی مربوط به تکلیف مهارت بنیادی ضربه با پا توسط کودکان تکمیل گردید. در طی جلسات اکتساب به هیچ کدام از گروه ها دستورالعمل نحوه ی ضربه و یا بازخورد افزوده داده نشد. گروه کم خطا ابتدا تمرین را با ضربه به هدفی با شعاع بزرگ تر (100سانتی متری) شروع کردند، در جلسه دوم تمرین ضربه با پا به هدف متوسط (80 سانتی متری) و در جلسه سوم ضربه با پا به هدف کوچک تر (60 سانتی متری) انجام گرفت. گروه پرخطا برعکس گروه کم خطا عمل کردند؛ به صورتی که در جلسه اول تمرین را با ضربه به هدف کوچک شروع کردندو در طی جلسات دوم و سوم هدف بزرگ تر می شد. در جلسه آخر اکتساب پرسشنامه خودپنداره بین همه ی شرکت کننده ها توزیع شد. همچنین پرسشنامه خودکارآمدی با مشاهده ی هدف متوسط توسط شرکت کننده ها تکمیل گردید. در هفته چهارم آزمون یادداری با انجام 10 ضربه به هدف متوسط و هفته پنجم آزمون های انتقال تحت تکلیف ثانویه شناختی شمارش معکوس اعداد (96،98،100و ...) و با فاصله ی یک ساعت استراحت، آزمون انتقال تحت خستگی جسمانی از شرکت کنندگان به عمل آمد. جهت شرکت در آزمون انتقال تحت خستگی جسمانی ابتدا کودکان در آزمون یک مایل دویدن/ راه رفتن شرکت کردند و بعد از گزارش نمره ی بالای 7 در مقیاس درک فشار امنی کودکان، در آزمون انتقال تحت خستگی جسمانی با اجرای 10 ضربه به هدف متوسط شرکت کردند. جهت تجزیه و تحلیل داده های مراحل اکتساب از تحلیل واریانس 2گروه در3جلسه با تکرار سنجش عامل جلسه و جهت مقایسه ی اثر تمرین کم خطا و پر خطا بر دقت و الگوی اجرا در آزمون های یادداری، انتقال تحت تکلیف ثانویه و انتقال تحت خستگی جسمانی از تحلیل واریانس 2گروه در3 آزمون با تکرار سنجش عامل آزمون در سطح 05/0p< استفاده شد. نتایج نشان داد گروه کم خطا در طی سه مرحله اکتساب به صورت معناداری نمرات بهتری را کسب کردند. همچنین الگوی حرکت گروه کم خطا در آزمون یادداری و دقت و الگوی گروه کم خطا در آزمون های انتقال تحت تکلیف ثانویه و انتقال تحت خستگی جسمانی به طور معنی داری بهتر از گروه پر خطا بود، اما گروه پرخطا بر خلاف گروه کم خطا افت شدیدی در اجرا نشان داد. علاوه بر این، تمرین کم خطا باعث افزایش معنی دار خودکارآمدی شد، اما بر خودپنداره اثر معنی داری نداشت. با توجه به عدم تاثیر تکلیف ثانویه بر عملکرد گروه کم خطا در آزمون های انتقال، وقوع یادگیری پنهان در این الگوی تمرینی تایید شده و به عنوان روشی کارآمد در امر آموزش مهارت بنیادی ضربه با پا به کودکان پیشنهاد می شود. کلید واژه ها: حافظه پنهان، ، خودپنداره، خودکارآمدی، کاهش خطا، کودکان
فاطمه عسکری بشکانی افخم دانشفر
هدف این تحقیق بررسی اثر دست برتری، سطح تبحر و پیچیدگی تکلیف بر عدم تقارن کارکردی در مهارت دریبل بازیکنان دختر بسکتبال بود. بدین منظور 60 بازیکن بسکتبال ماهر و مبتدی باشگاه های تهران (به ترتیب با سابقه بیش از 5 سال و کمتر از 2 سال) با میانگین سن 63/22 (95/2±) در 4 گروه راست دست ماهر و مبتدی و چپ دست ماهر و مبتدی به طور تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. پرسشنامه دست برتری ادینبرگ برای تعیین دست برتر بازیکنان استفاده شد. زمان اجرای مهارت دریبل سرعتی با دست در خط مستقیم، برای مهارت با پیچیدگی کم و زمان دریبل یک دست به صورت مارپیچ از بین موانع و برگشت در خط مستقیم برای مهارت با پیچیدگی زیاد اندازه گیری شد. عدم تقارن کارکردی با استفاده از فرمول شاخص عدم تقارن عملکرد دریبل اندازه گیری شد. نتایج تحلیل واریانس سه عاملی ترکیبی در سطح 05/0p< نشان داد که عدم تقارن کارکردی در افراد چپ دست به طور معنی داری کمتر از افراد راست دست و در بازیکنان دختر ماهر به طور معنی داری کمتر از مبتدی بود. علاوه بر این، اثر پیچیدگی تکلیف برعدم تقارن کارکردی و اثرات متقابل بین دست برتری و سطح مهارت و پیچیدگی تکلیف بر عدم تقارن کارکردی معنی دار نبود. بر این اساس، نظریه های زیستی و محیطی عدم تقارن حرکتی تایید می شود و به نظر می رسد که دست برتری، معیار مناسبی برای استعدادیابی در این رشته ورزشی باشد.
سمیرا قوهستانی حسن عشایری
هدف از تحقیق حاضر، مقایسه اثر بازخورد به کوشش های بهتر و کوشش های ضعیف تر بر اکتساب، یادداری و انتقال مهارت حالت گیری خطی پا در بیماران مبتلا به تصلب چندگانه بود. شرکت کننده های این تحقیق نیمه تجربی 20 زن مبتلا به تصلب چندگانه بودند که به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند و به طور تصادفی در 2 گروه تجربی بازخورد مثبت و بازخورد منفی و دو گروه جفت شده کنترل قرار گرفتند. تکلیف مورد بررسی حالت گیری خطی پا بود. هر شرکت کننده در پیش آزمون، دوره اکتساب (13 دسته 6 کوششی) و سپس در آزمون یادداری فوری، یک ساعته، 24 ساعته، 7 روزه و دو آزمون انتقال شامل تغییر مسافت و تغییر مکان اولیه (هرکدام شامل 1 دسته 6 کوششی) شرکت کردند. عملکرد شرکت کنندگان به امتیازات خطای ثابت، خطای متغیر و خطای کلی تبدیل شد. شرکت کننده های گروه بازخورد مثبت، پس از هر دسته کوشش در مورد سه کوشش بهتر خود و گروه بازخورد منفی در مورد سه کوشش ضعیف تر خود، بازخورد آگاهی از نتیجه دریافت کردند. شرکت کننده های گروه های کنترل یک به یک با هر یک از نفرات گروه های تجربی جفت شدند و در همان کوشش هایی که آن ها بازخورد گرفتند، بازخورد خودشان را دریافت کردند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس دوعاملی 4(گروه) در 7(آزمون) با تکرار سنجش عامل آزمون استفاده شد. سطح معناداری 05/0p< در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که بین اثر انواع بازخوردهای مورد بررسی بر اکتساب، آزمون های یادداری و آزمون های انتقال تفاوت معنی داری وجود دارد. با توجه به نتایج این تحقیق چنین بر می آید که بازخورد مثبت و منفی بر حافظه حرکتی درون خط و برون خط در آزمون های یادداری و انتقال تأثیر مثبت دارد و این تأثیر در گروه بازخورد مثبت بیشتر از گروه بازخورد منفی بود، که می توان دلیل آن را به اثرات انگیزشی و تشویقی بازخورد مثبت و شکل گیری طرحواره و ثبات رد ادراکی به دلیل کاهش تغییرپذیری پاسخ نسبت داد.
الهام دانشیار افخم دانشفر
به دلیل اهمیت عدم تقارن حرکتی در اجرای مهارت هایی مانند شوت فوتبال که با دو سمت بدن قابل اجرا هستند باید جلسات تمرین طوری برنامه¬ریزی شوند که عدم تقارن حرکتی در مهارت¬های دوطرفه را کاهش دهد. از این رو پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر سازماندهی تمرین بر عدم تقارن حرکتی پای کودکان 10-7 ساله در مهارت شوت فوتبال انجام شد.بدین منظور تعداد 50 پسراز3 مدرسه فوتبال با میانگین سنی 10/1 ± 26/8 سال (5چپ پا و بقیه راست پا) با روش نمونه¬گیری تصادفی خوشه¬ای انتخاب شدند و به طور تصادفی به پنج گروه تمرینی دسته¬ای پای برتر-غیربرتر، دسته¬ای پای غیربرتر-برتر، زنجیره¬ای،افزایشی وکنترل تقسیم شدند. به منظورتعیین پای برتر از آزمون پا برتری کورن،برای ارزیابی الگوی مهارت از مقیاس ارزیابی الگوی شوت روی پای امیرفخریان وبرای سنجش دقت شوت ازآزمون شوت مور-کریستین تعدیل شده برای کودکان استفاده شد.آزمون¬هادر3مرحله پیش¬آزمون، یادداری وانتقال برگزارشد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درآزمون یادداری و انتقال شاخص عدم تقارن حرکتی در دقت شوت در گروه کنترل بیشترین مقدار و در گروه تمرینی افزایشی کمترین مقدار را داشت. از طرف دیگر در آزمون یادداری میانگین شاخص عدم¬تقارن¬حرکتی در الگوی شوت درگروه تمرینی افزایشی¬ کمترین مقدار و در گروه دسته¬ای¬ پای غیربرتر-برتر بیشترین مقدار را داشت ولی در آزمون انتقال بین گروهها در این شاخص تفاوت معنی داری مشاهده نشد.در نهایت اینکه تمرین افزایش سطح تداخل زمینه¬ای سبب کاهش عدم¬تقارن حرکتی پای کودکان در شوت فوتبال شد.
مهرنوش شمیری حسن عشایری
اصطلاح در خود مانده به افرادی گفته می شود که در آنها مجموعه ای از اختلالات رشدی وابسته به سیستم اعصاب مرکزی دیده می شود. این کودکان با نقص در تعامل اجتماعی، حرکت و ارتباطات شناخته می شوند. این پژوهش از نوع نیمه تجربی و طرح تحقیق به صورت پیش آزمون- پس آزمون با انتساب تصادفی بود. هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر تمرینات ادراکی – حرکتی بر فعالیت نورون های آیینه ای، اختلالات رفتاری و رشد اجتماعی در کودکان دارای اختلال اتیسم 7-11 ساله با عملکرد بالا بود. بدین منظور 12 کودک اتیسمی به روش نمونه گیری در دسترس و از بین مدارس استثنایی کودکان دارای اختلالات رفتاری شهر تهران در این پژوهش شرکت کردند که به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. قبل از انجام مداخلات، از والدین کودکان خواسته شد تا پرسشنامه های اختلالات رفتاری و رشد اجتماعی را در ارتباط با کودکان خود تکمیل نمایند. همچنین به عنوان ارزیابی اولیه ( پیش آزمون)، از کلیه کودکان گروه کنترل و آزمایشی الکتروانسفالوگرافی جهت بررسی فعالیت نورون های آیینه ای گرفته شد. سپس گروه آزمایشی طی 8 هفته که شامل ? جلسه 45 دقیقه ای در هفته و به مدت ?? جلسه آموزشی برای هر شرکت کننده بود، تحت انجام مداخلات(تمرینات ادراکی – حرکتی) قرار گرفت. بعد از اتمام دوره مداخلات و به منظور بررسی تغییرات حاصل، الکتروانسفالوگرافی به عنوان پس آزمون از کودکان به عمل آمد. همچنین از والدین خواسته شد تا پرسشنامه¬های اختلالات رفتاری و رشد اجتماعی را مجددا تکمیل نمایند. جهت تحلیل داده¬های سرکوب مو، اختلالات رفتاری و رشد اجتماعی به ترتیب از تحلیل واریانس چهار عاملی 3*2*2*2 با تکرار سنجش سه عامل آخر، تحلیل واریانس چند متغیره برای نمرات اختلاف اختلالات رفتاری و تحلیل واریانس دو عاملی ترکیبی در سطح معنی داری 05/0p< استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که فعالیت نورون های آیینه ای در شرایط اجرا و مشاهده بهبود معناداری داشت. همچنین اختلالات رفتاری( درونی و بینابینی) و رشد اجتماعی کودکان نیز بهبود معناداری پیدا کرد. این نتایج می تواند جهت بهبود کودکان دارای اختلالات اتیسم با تاکید بر نقش مهارت های حرکتی و در برنامه ریزی مدارس مربوط به این کودکان موثر باشد.
معصومه شجاعی احسان ترکاشوند
چکیده تحقیق: هدف از این تحقیق بررسی و تحلیل تطبیقی دیدگاه علامه طباطبایی و فردریک شلایرماخر در باب مسئله وحی و تجربه دینی است. شلایرماخر با طرح نظریه تجربه دینی قصد داشت به دین اصالت بخشد و آن را از فروکاستن به حوزه اخلاق نجات دهد. از نظر او دین از سنخ شهود و احساس است، احساسی که نه معرفت بخش و نه قابل تعلیم و تعلم است، او معتقد است همه انسان¬ها می¬توانند شهودهای اصیل و جدید داشته باشند و دین را بسط دهند. شلایرماخر با طرح این نظریه دین را به احساس شخصی فروکاست و دست بشر را از حقایق وحیانی کوتاه کرد. به عقیده علامه طباطبایی الفاظ و عبارات قرآن عیناً از جانب خداوند متعال نازل شده و پیامبر و فرشته وحی هیچ دخل و تصرفی در آن ندارند. از نظر علامه، دلایل الهی بودن قرآن، وجوه اعجاز قرآن، از جهت فصاحت و بلاغت آن و اُمی بودن آورنده آن و دلیل دیگر بیانات ضمنی قرآن کریم است. اما این¬که وحی حاصل ارتباط وحیانی پیامبران است یا تجلی نفس آنهاست، در صورتی که وحی تجلی نفس پیامبران باشد باز هم می¬تواند مصون از خطا باشد و تفاوت¬های وحی و تجربه دینی کدام¬اند، پرسش¬هایی است که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است.
نرجس یاوری معصومه شجاعی
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر بازخورد ویدیویی مقایسه اجتماعی مثبت، منفی و واقعی بر میزان یادگیری پات گلف ،فعالیت نورون های آینه ای در مغز و فعالیت الکتریکی عضله و همچنین بررسی ارتباط بین میزان فعالیت نورون های آینه ای و میزان فعالیت الکتریکی عضله بود. بدین منظور 18 دانشجوی دختر 20- 30 ساله غیر ورزشکار دانشگاه الزهرا (س) انتخاب و به طور تصادفی در3 گروه بازخورد ویدیویی مقایسه اجتماعی مثبت، منفی و بازخورد ویدیویی واقعی قرار گرفتند. آزمایش در سه روز متوالی انجام شد. با استفاده از دستگاه بازخورد زیستی دو کاناله و دو سنسور eegو emgمتصل به آن، میزان فعالیت نورون های آینه ای مغز و فعالیت الکتریکی عضله دو سر بازویی در سه شرایط پایه، اجرا و مشاهده ثبت گردید. در وضعیت بازخورد مقایسه اجتماعی،شرکت کننده ها، سه فیلم اجرای قوی خود را به همراه سه فیلم اجرای ضعیف تر فرد دیگر در وضعیت مثبت ؛ سه فیلم اجرای ضعیف تر خود را به همراه سه فیلم اجرای قوی تر فرد دیگر در وضعیت منفی به عنوان بازخورد مشاهده نمودند. در گروه بازخورد واقعی فرد، تمام فیلم های مربوط به اجرای خود را مشاهده می کرد. روز اول 6 کوشش، روز دوم 60 کوشش و روز سوم نیز 6 کوشش را اجرا می کردند. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق تحلیل واریانس یک سویه و ترکیبی و همچنین از ضریب همبستگی پیرسون در سطح معناداری کمتر از 05/0 انجام شد. نتایج نشان داد اثرات انگیزشی ناشی از بازخورد ویدئویی مقایسه اجتماعی نسبت به بازخورد ویدئویی واقعی در یادگیری مهارت ضربه پات گلف برتری ایجاد نمی کند. نتایج دقت ضربات، اثر بازخورد مقایسه اجتماعی را بر روی یادگیری نشان نداد، اما در ثبت فعالیت مغز و عضله، بین میزان فعالیت نورون های آینه ای و میزان فعالیت الکتریکی عضله در دو شرایط مشاهده و اجرا تفاوت معنی داری وجود داشت. فعالیت این نورون ها در زمان مشاهده بیشتر از زمان اجرا بود. در حالیکه میزان فعالیت عضله در زمان اجرا بیشتر از مشاهده بود. بین سه گروه، در میزان فعالیت الکتریکی مغز و عضله دو سر بازویی، چه در زمان اجرا و چه در زمان مشاهده، تفاوت معنی داری دیده نشد. همچنین بین فعالیت الکتریکی عضله و نورون های آینه ای در حین اجرا ارتباط مثبت معنی داری وجود داشت.
ندا دکامئی معصومه شجاعی
هدف تحقیق حاضر مقایسه اثربخشی الگودهی دامنه ای و بازخورد دامنه ای بر اجرا و یادگیری یک تکلیف زمان بندی متوالی حرکات پا بود. به این منظور 40 دانشجوی سالم داوطلب دانشگاه الزهرا در دامنه سنی 20 تا 24 سال به صورت تصادفی به 4 گروه الگودهی دامنه ای و بازخورد دامنه ای و جفت با هر یک تقسیم شدند. تکلیف شرکت کننده ها پرش جفت پا در خانه های 3، 2، 1 و 8 دستگاه سنجش زمان بندی حرکات پا با حفظ زمان بندی نسبی هدف بود. در صورت خارج شدن زمان هر بخش از حرکت از دامنه 15% به گروه الگودهی الگوی صحیح و به گروه بازخورد آگاهی از اجرای عددی ارائه شد. هر یک از اعضای گروه های جفت شده با یک فرد از گروه های تجربی جفت شده و در کوشش های مشابه الگو یا بازخورد دریافت کرد. آزمایش 4 روز به طول انجامید و شامل مراحل اکتساب، یادداری و انتقال بود. آزمون یادداری پس از 24 ساعت در شرایط کاملاً مشابه بدون الگو و بازخورد و پس از آن، آزمون انتقال با تغییر توالی پرش بدون تغییر زمان بندی نسبی و مطلق انجام شد. برای سنجش دقت زمانی عملکرد از خطای زمان بندی نسبی و مطلق استفاده شد. بر اساس نتایج تحلیل واریانس 4 گروه در 6 دسته کوشش با تکرار سنجش دسته کوشش در مرحله اکتساب، اثرات اصلی و متقابل گروه و دسته کوشش معنا دار نبود (05/0p>). نتایج تحلیل واریانس یک راهه در آزمون های یادداری و انتقال نیز اثر معنا داری را نشان نداد (05/0p>). بنابراین، کنترل اثر بازخورد، اثرات مثبت الگودهی دامنه ای را از بین برد و طبق چارچوب نقطه چالش، الگودهی و بازخورد دامنه ای نتوانست چالش بهینه ای را جهت یادگیری تکلیف زمان بندی حرکات پا ایجاد کند. کلید واژه های فارسی: بازخورد افزوده، چارچوب نقطه چالش، رویکرد دامنه ای، فرضیه هدایت، یادگیری مشاهده ای
فرزانه نارمنجی افخم دانشفر
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر نوع تمرین تکلیف تحریک دوگانه و پیچیدگی محرک اول بر دوره بی پاسخی روانشناختی اجتماعی (sprp) دختران جوان بود. بدین منظور 32 نفر از دانشجویان دختر غیرتربیت بدنی دانشگاه الزهرا با میانگین سنی 0/9±21/28سال، با ویژگی های نیم کره چپ برتر، راست دست و دارای بهره هوشی هم سطح (متوسط) و بینایی همه طبیعی، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در یک طرح پژوهش پیش آزمون- پس آزمون گروه های تصادفی شرکت کردند. شرکت کننده ها به طور تصادفی در دو گروه تمرین انفرادی و اجتماعی و سپس در 2 زیر گروه تکلیف تحریک دوگانه با محرک اول ساده و پیچیده تقسیم شدند. ابتدا همه زیرگروه ها طی یک دسته 16 کوششی با تکلیف آشنا شدند. در پیش آزمون، تکلیف را در دو نوبت با محرک اول ساده و محرک اول پیچیده طی 2 دسته 32 کوششی برای هر نوبت، اجرا کردند. پس از 2 دقیقه استراحت، گروه ها براساس نوع تمرین کوشش های تمرینی را طی 4 دسته 16 کوششی به انجام رساندند؛ در انتها، پس از 2 دقیقه استراحت، در پس آزمون تکلیف آزمایشی را مشابه با پیش آزمون طی 2 دسته 32 کوششی برای هر نوبت انجام دادند. طول soa همواره طی اجرا ثابت بود. زمان واکنش دوم و میزان خطای تصمیم گیری به وسیله نرم افزار دوره بی پاسخی روانشناختی مورد سنجش قرار گرفت. براساس نتایج تحلیل واریانس 4 عاملی ترکیبی (2 نوع تمرین*2 آزمون*2 پیچیدگی محرک آزمون*2 پیچیدگی محرک تمرین) با تکرارسنجش عامل آزمون و پیچیدگی محرک آزمون، پیچیدگی محرک اول بر دوره بی پاسخی روانشناختی اجتماعی اثر معنی داری نداشت، در حالی که تمرین اثر معنی داری بر sprp با محرک اول ساده و پیچیده داشت. تمرین اجتماعی به طور معنی داری اثر sprp را کاهش داد اما تمرین انفرادی اثر معنی داری نداشت. در نتیجه، پیچیدگی محرک اول بر sprp اثر ندارد، اما تمرین اجتماعی اثر sprp را کاهش می دهد.
طاهره غفاری افخم دانشفر
هدف از تحقیق نیمه تجربی حاضر مقایسه اثر تشبیه، کانون توجه بیرونی و تمرین کم خطا بر یادگیری پنهان مهارت پرتاب آزاد بسکتبال در دختران 10تا11 ساله بود. به این منظور پ 60 دختر دانش آموز مدارس ابتدایی با میانگین سنی (53/0±)92/10 سال به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در4 گروه 15 نفری تشبیه ، کانون توجه بیرونی و تمرین کم خطا و کنترل قرار گرفتند. همه ی شرکت کننده ها راست دست و در مهارت پرتاب آزاد مبتدی بودند. دقت و الگوی پرتاب های آزاد به ترتیب با استفاده از مقیاس 4 ارزشی آریاس و چک لیست سنجش الگوی مهارت شوت ثابت ارزیابی شد. دوره اکتساب شامل 180 پرتاب آزاد طی 6 جلسه (سه جلسه در هفته و هر جلسه 3 دسته 10 کوششی) بود. به شرکت کننده های گروه تشبیه گفته شد که «توپ را طوری پرتاب کن که انگار می خواهی یک شیرینی را توی ظرف بالای قفسه بگذاری».برای گروه کانون توجه بیرونی از کلمه نشانه «قوس» استفاده شد. آزمونگر، تشبیه و نشانه توجهی را یک بار قبل از هر دسته کوشش یادآوری کرد. در گروه های تشبیه، کانون توجه بیرونی و کنترل (بدون دستورالعمل یا نشانه آموزشی)، پرتاب از فاصله 4 متری انجام شد. گروه تمرین کم خطا به ترتیب در جلسه اول تا ششم از فواصل 2، 40/2، 80/2، 20/3، 60/3 و 4 متری پرتاب کرد. در پایان دوره اکتساب از شرکت کننده ها خواسته شد تا تمام قواعد و تکنیک هایی را که در حین اجرا به کار بردند با حداکثر جزئیات بنویسند. یک هفته بعد از مرحله اکتساب، آزمون یادداری با اجرای یک دسته 10 کوششی بدون دستورالعمل یا نشانه آموزشی از فاصله 4 متری و آزمون انتقال 24 ساعت بعد از آزمون یادداری شامل یک دسته 10 کوششی تحت تکلیف ثانویه شناختی شمارش معکوس دوتایی از عدد 100 انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های دوره اکتساب از تحلیل واریانس 4 گروه در 6 جلسه با تکرار سنجش عامل جلسه و برای آزمون های یادداری و انتقال از تحلیل واریانس یک طرفه در سطح معنی داری کمتر از 05/0 استفاده شد. مطابق نتایج، گروه تشبیه تعداد قواعد کلامی کمتر و در نتیجه یادگیری پنهان بیشتری را نسبت به سایر گروه ها نشان داد. علاوه بر این، دقت و الگوی گروه تشبیه در دوره اکتساب به طور معنی داری بهتر از سایر گروه ها بود؛ ولی در آزمون یادداری و انتقال، گروه تشبیه فقط از برتری در دقت پرتاب برخوردار بود. بنابراین، تشبیه «گذاشتن شیرینی در ظرف بالای قفسه» برای آموزش شوت بسکتبال به دختران 10 تا 11 ساله قابل فهم و مناسب است و به آن ها اجازه می دهد که با دانش محدود اخباری قوانین زیربنایی حرکت را استنتاج کنند.
مرضیه اردهی افخم دانشفر
اختلال یادگیری به عنوان یک اختلال نوروبیولوژیکی در پردازش شناختی و زبانی تعریف می شود که به علت کارکرد نابهنجار مغز به وجود می آید. از طرفی مطالعات مختلف نشان داده که این کودکان در ادراک بینایی هم ضعف هایی دارند. بنابراین هدف از این مطالعه مقایسه اثر الگوسازی ترکیبی و تصویرسازی تشبیهی بر یادگیری مهارت غلت جلو و ادراک بینایی کودکان دارای اختلال یادگیری بود. بدین منظور 21 دانش آموز پایه اول ابتدایی دارای اختلال یادگیری با میانگین سنی (5/0±) 7 از بین دانش آموزانی که به مراکز اختلال یادگیری مراجعه کرده بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کننده ها به صورت تصادفی به سه گروه الگوسازی ترکیبی، تصویرسازی تشبیهی و کنترل تقسیم شدند و در یک طرح تحقیق پیش آزمون- پس آزمون گروه های تصادفی شرکت کردند. تحقیق در 4 مرحله پیش آزمون، اکتساب، یادداری و انتقال تحت تکلیف ثانویه شمارش معکوس انجام شد. در روز اول از همه گروه ها آزمون مهارت های ادراک بینایی گرفته شد. در دوره اکتساب که 6 جلسه به طول انجامید 120 غلت انجام شد (هر جلسه 4 دسته 5 کوششی) و میانگین امتیاز دسته کوشش آخر به عنوان امتیاز اکتساب در نظر گرفته شد. در گروه الگوسازی، قبل از هر دسته کوشش، مربی یکبار الگوی مبتدی غلت جلو و یکبار الگوی ماهر را نمایش می داد. در گروه تصویرسازی باید مهارت غلت جلو را به شکل توپی که روی زمین غل می خورد در ذهن شان تصویرسازی می کردند. گروه کنترل نه الگویی مشاهده می-کردند، نه تصویرسازی انجام می دادند. الگوی مهارت غلت جلو با استفاده از یک آزمون محقق ساخته 5 ارزشی نمره گذاری شد. آزمون یادداری 48 ساعت بعد از دوره اکتساب شامل 5 غلت جلو و آزمون انتقال شامل 5 غلت همراه با تکلیف ثانویه شمارش معکوس از عدد 30 و در نهایت آزمون ادراک بینایی مجددا انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های غلت جلو از تحلیل واریانس 3 (گروه) در 4 (آزمون) با تکرار سنجش عامل آزمون و جهت تجزیه و تحلیل داده های ادراک بینایی از تحلیل واریانس چند متغیره در سطح 05/0 p< استفاده شد. نتایج نشان داد در مهارت غلت جلو گروه های آزمایشی در آزمون اکتساب، یادداری و انتقال نسبت به پیش آزمون به طور معنی داری بهتر از گروه کنترل بودند. در آزمون انتقال با تکلیف ثانویه، عملکرد گروه تصویرسازی تشبیهی بر خلاف دو گروه دیگر نسبت به عملکردشان در آزمون یادداری افت نکرد که این می-تواند نشان دهنده وقوع یادگیری پنهان باشد. نتایج مربوط به ادراک بینایی نشان داد هر سه گروه در پس آزمون پیشرفت معنی داری داشتند، اما تفاوت بین گروه ها معنی دار نبود. بنابراین برای آموزش غلت جلو به دانش آموزان دارای اختلال یادگیری روش تصویرسازی تشبیهی به دلیل یادگیری پنهان از مزایای بیشتری برخوردار است. کلید واژه ها: تمرین ذهنی، ژیمناستیک، یادگیری پنهان، یادگیری تشبیهی، یادگیری مشاهده ای
نباء انصاری رضا رستمی
هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر تحریک مکرر مغناطیسی قشر مغز ( منطقه قشر اولیه بینایی) از روی جمجمه(rtms) بر عملکرد حافظه کوتاه مدت بینایی و حافظه بازشناسی فضایی بازیکنان نخبه تیم ملی والیبال بانوان بود. به این منظور 10 بازیکن تیم ملی والیبال بانوان با میانگین سنی(2/6+) 25 سال به طور هدف دار انتخاب شدند و در یک طرح تحقیق درون گروهی دو سو کور شرکت کردند. شرکت کننده ها در دو جلسه به فاصله یک هفته میان جلسات، تحت دو شرایط تحریک مکرر مغناطیسی با فرکانس 10 هرتز بر منطقه قشر اولیه بینایی به عنوان وضعیت تجربی و منطقه حسی cz به عنوان وضعیت کنترل ساختگی قرار گرفتند. به منظور سنجش عملکرد حافظه کوتاه مدت بینایی و حافظه بازشناسی فضایی بازیکنان از دو آزمون تطابق تاخیری نمونه و حافظه بازشناسی فضایی از مجموعه آزمون های کانتب برای اندازه گیری حافظه کوتاه مدت بینایی و حافظه بازشناسی فضایی استفاده شد. پیش آزمون و پس آزمونی با هدف سنجش دو نوع حافظه با فاصله 10 دقیقه قبل و پس از تحریک گرفته شد. با توجه به نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر دو عاملی 2(وضعیت) ? 2(آزمون) با تکرار سنجش عامل آزمون اثر متقابل عوامل وضعیت و آزمون (0/042=p) معنی دار بود. نتایج آزمون تعقیبی lsd نیز تفاوت معنی داری را بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون شرکت کننده ها تحت شرایط تجربی (0/048=p) و همچنین تفاوت معنی داری را بین نمرات پس آزمون شرکت کننده ها تحت دو شرایط تجربی و کنترل(0/007=p) نشان داد. در حالیکه تفاوت معنی داری بین نمرات پس آزمون حافظه بازشناسی فضایی شرکت کننده ها تحت دو شرایط rtms نشان داده نشد(916/0=p). این یافته ها شواهدی را برای تایید درگیری قشر اولیه بینایی در حافظه کوتاه مدت بینایی و همچنین اثرگذاری تسهیلی rtms بر حافظه کوتاه مدت بینایی بازیکنان نخبه والیبال بانوان فراهم می کند.
طیبه خدانه آرانی معصومه شجاعی
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر تشبیه بر یادگیری درون خط و برون خط سرویس بلند بدمینتون در افراد کم توان ذهنی آموزش پذیر بود. به این منظور، 20 دختر کم توان ذهنی آموزش پذیر راست دست در دامنه سنی 25-17 سال انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی تشبیه و دستورالعمل آموزشی آشکار تقسیم شدند. به گروه آموزش آشکار دستورالعمل پنج مرحله ای سرویس بلند بدمینتون و به گروه تشبیه، تشبیه رها کردن زباله و جارو زدن آن ارائه شد. در دوره اکتساب سرویس (روز اول)، 8 دسته ی 15 کوششی با فاصله ی بین کوششی 2 دقیقه، در آزمون یادگیری درون خط (یادداری فوری) یک دسته ی 15 کوششی و پس از آن در آزمون انتقال یک دسته ی 15 کوششی با تکلیف ثانویه انجام شد. در روز دوم، آزمون یادگیری برون خط (یادداری تاخیری) در یک دسته ی 15کوششی اجرا گردید. شکل اجرا با استفاده از چک لیست زارعی و دقت اجرا با استفاده از آزمون اسکات و فاکس ارزیابی شد. نتایج تحلیل واریانس 2 (گروه) در 8 (دسته کوشش) با تکرار سنجش عامل دسته کوشش نشان داد که بین اثر دستورالعمل آموزشی آشکار و تشبیه بر اکتساب سرویس بلند بدمینتون در دختران کم توان ذهنی آموزش پذیر تفاوت معنی داری به نفع دستورالعمل آشکار برای دقت سرویس و به نفع تشبیه برای شکل اجرا وجود داشت (05/0p<). همچنین نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد یادگیری درون خط دقت سرویس گروه دستورالعمل آشکار به طور معنی داری بیشتر از گروه تشبیه و یادگیری برون خط شکل اجرای گروه تشبیه به طور معنی داری بیشتر از گروه دستورالعمل آشکار بود. اما بین اثر دو گروه بر یادگیری درون خط شکل اجرا، انتقال دقت و شکل اجرا و یادگیری برون خط دقت اجرا تفاوت معنی داری وجود نداشت. بنابراین، علی رغم عدم وقوع یادگیری پنهان شکل اجرای گروه تشبیه، با توجه به برتری گروه تشبیه در شکل اجرا در مرحله اکتساب و یادگیری برون خط، تشبیه رها کردن زباله و جارو زدن آن برای آموزش سرویس بلند بدمینتون به دختران کم توان ذهنی آموزش پذیر تشبیه مناسبی است.
معصومه احمدی معصومه شجاعی
حافظه به عنوان توانایی حفظ و نگهداری تجربیات آموخته شده برای اجرای مجدد مهارت و سازگاری با نیازهای موقعیت جدید از موضوعات مهم در یادگیری و کنترل حرکتی است . هدف مطالعه حاضر بررسی اثر سرعت تصویرسازی¬ حرکتی (سریع تر، آهسته تر و برابر با اجرای واقعی) بر انواع حافظه ¬حرکتی کاری، کوتاه مدت، درون¬خط و برون¬خط بود. شرکت-کننده¬ها 48 دانشجوی دانشگاه الزهرا با میانگین سنی 1/2±9/23 سال بودند که به طور تصادفی در 3 گروه آزمایشی تصویرسازی و یک گروه کنترل قرار گرفتند. برای بررسی برنامه حرکتی تعمیم یافته (gmp) خطای نسبی و برای پارامتر، خطای مطلق تکلیف زمان¬بندی حرکات متوالی پا محاسبه گردید. شرکت¬کننده¬ها 6دسته 10کوششی تکلیف را با سرعت تعیین شده تصویرسازی¬ کردند. آزمون حافظه کوتاه¬مدت، درون¬خط و کاری بلافاصله بعد از تمرین تصویرسازی حرکتی و آزمون حافظه برون¬خط در3مرحله با فواصل12ساعت انجام گرفت. طبق نتایج تحلیل واریانس یک¬طرفه در سطح معنی¬داری 05/0>p، سرعت تصویرسازی اثر معناداری بر حافظه کوتاه¬مدت gmp و پارامتر و هم¬چنین بر حافظه کاری gmpو پارامتر نداشت. نتایج تحلیل واریانس 4(گروه)×4(آزمون) با¬¬ تکرار سنجش عامل آزمون برایgmp در سطح معنی¬داری 05/0>p نشان داد که تصویرسازی حرکتی سریع، واقعی و آهسته بر حافظه درون¬خط، برون¬خط 12 ساعته بدون¬خواب، برون¬خط 12 ساعته باخواب و برون¬خط24ساعته اثر مثبت معنادار داشت. درمورد پارامتر تنها تصویرسازی حرکتی با سرعت واقعی اثری مثبت معناداری بر حافظه برون¬خط24ساعته داشت. حافظه gmp گروه تصویرسازی واقعی با گذشت زمان بهبود معناداری نشان داد. علاوه بر این، بین حافظه برون خط 12 ساعت بدون خواب و همراه با خواب تفاوت معنی داری وجود نداشت. بنابراین به نظر می رسد که تصویرسازی حرکتی موجب بهبود حافظه بلندمدت gmp شده، اما فقط تصویرسازی حرکتی با سرعت واقعی بر حافظه پارامتر موثر است و فعال¬سازی مجدد و تعاملات کارکردی بین سطوح بالاتر و پایین¬تر مغزی هنگام خواب باعث تثبیت حافظه حرکتی می گردد.
عاطفه رضایی معصومه شجاعی
با توجه به اهمیت حافظه ی توالی حرکتی در فعالیت ها ی روزمره ، اهمیت رابطه ی بین حافظه ومصرف مواد مخدر و وجود تحقیقات حداقلی در این زمینه ، در این تحقیق به بررسی انواع حافظه ی حرکتی پنهان وآشکار در افراد معتاد در حال ترک پرداخته است .
مریم نقابی معصومه شجاعی
چکیده هدف از پژوهش حاضر مقایسه راهبردهای جستجوی بینایی و فراوانی ندیدن ناشی از بیتوجهی ) ib ( در بازیکنان ماهر و مبتدی بسکتبال بود. شرکت کننده های این طرح دو عاملی بین گروهی 42 بازیکن دختر با 44 سال در دوگروه مبتدی )دانشجویان تربیت بدنی که واحد بسکتبال را گذرانده بودند( /9)±1/ میانگین سن ) 7 و ماهر )بازیکنان باشگاههای لیگ دسته اول بسکتبال دختران کشور( بودند که به صورت دردسترس انتخاب شدند. یک فیلم ویدئویی از موقعیت 5 علیه 5 بسکتبال به شرکت کنندگان نشان داده شد. آنها باید در نقش یکی از مهاجمین که با لباس رنگ متفاوت مشخص شد، دو تکلیف همزمان نیازمند توجه را اجرا میکردند؛ به عبارت دیگر، بازیکنان باید ضمن تخصیص توجه برای شناسایی موقعیت بازیکن مدافع مستقیم خود )تکلیف نیازمند توجه(، در لحظهای که فیلم قطع میشد یک تصمیم تاکتیکی اتخاذ میکردند که منجر به گل شود )تکلیف عملکردی(. تصمیم شرکتکنندهها و حرکات چشم آنها توسط دستگاه ردیاب چشم ثبت شد. در تحلیل ib در گروه ماهر 7 نفر از 11 شرکتکننده ) 71 %( و در گروه مبتدی 2 نفر از 11 شرکتکننده موضوع غیر منتظره یعنی بازیکن آزاد را تشخیص دادند ) 21 %(. به عبارت دیگر، افراد در حیطهی تخصصی خود نسبت به افراد با تجربه کمتر ib پایینتری را نشان دادند. بنابراین تکلیف نیازمند توجه حتی میتواند موجب اختلال درعملکرد تکالیفی با تمرین زیاد شود. مطابق نتایج تحلیل واریانس دو سویه بین میانگین مدت زمان تثبیتها و تعداد تثبیتها و تعداد ساکادها در مناطق مختلف صفحه نمایش در افراد ماهر و مبتدی تفاوت معناداری وجود داشت؛ ولی بین میانگین مدت زمان تثبیتها و تعداد تثبیتها و تعداد ساکادها در مناطق مختلف صفحه نمایش در افراد با و بدون تجربه ib تفاوت معناداری وجود نداشت. بنابراین به نظر می رسد که برتری بازیکنان ماهر در توجه بینایی و تصمیم گیری، علاوه بر مهارتهای بینایی مربوط به عوامل شناختی است.
محدثه باقرزاده نرجس صدیق پور
هدف: تمرین در آب به دلیل مزایای فیزیکی آب، یکی از روش های مناسب برای بهبود کنترل تعادل افراد مبتلا به آرتروز یا مشکلات مفصلی، اضافه وزن، آسیب دیده (در دوره ی نقاهت)، سالخورده و همچنین زنان باردار است. لذا هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر تمرینات در آب بر تعادل و اضطراب زنان باردار و برخی شاخص های رشدی نوزاد بود. روش: روش تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی و کاربردی با طرح پیش آزمون، پس آزمون بود. بدین منظور 10 زن باردار در دامنه ی سنی 36-21 سال، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور داوطلبانه در دو گروه کنترل و تجربی قرار گرفتند. تعادل ایستا و پویای هر دو گروه قبل و پس از دوره ی تمرینی چهار هفته ای (هر هفته 3 جلسه و هر جلسه 45 دقیقه) تمرینات تعادلی در آب (گرم کردن عمومی، تمرینات تعادلی اختصاصی و سرد کردن)، با دستگاه های تعادل سنج ایستا و پویا و اضطراب آن ها با استفاده از پرسشنامه اضطراب دوران بارداری (poq) اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل کوواریانس (ancova) و آزمون t مستقل در سطح معنی داری (05/0 p?) استفاده شد. نتایج: یافته ها نشان داد تمرینات در آب به طور معنی داری باعث افزایش تعادل پویا و کاهش اضطراب زنان باردار (01/0 p?)، افزایش نمره آپگار (05/0 p?) و اندازه محیط دور سر نوزادان (01/0 p?) شد؛ ولی بر تعادل ایستای زنان باردار و قد و وزن نوزادان اثر معنی داری نداشت (05/0? p). نتیجه گیری: به طور کلی تمرینات در آب به منظور کاهش اضطراب و استرس روانی مادران و افزایش تعادل و بهبود برخی شاخص های رشدی نوزادان می تواند در مسیر اصلی درمان های پزشکی در بارداری مورد استفاده قرار گیرد. واژه های کلیدی: بارداری، تمرینات در آب، تعادل ایستا، تعادل پویا، اضطراب، نمره آپگار.
معصومه مهدی نژاد مکاری رضا رستمی
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر مداخله های روانشناختی عصبی و تمرینات بدنی بر عملکرد حرکتی و خرده آزمونهای تبحر حرکتی کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی است.بنابراین 16کودک بااختلال هماهنگی رشدی در دامنه سنی 2±10سال به طور تصادفی در4 گروه ( تمرین بدنی،تمرین بدنی-بازخوردعصبی ،تمرین بدنی-تحریک الکتریکی و کنترل)قرار گرفتندو طول مدت تمرین برای هرسه گروه تجربی 12جلسه بود که زمان هرجلسه 1ساعت درنظر گرفته شده بود. از آزمون های پیوسته دیداری و شنیداری(iva)و تبحر حرکتی به ترتیب برای اندازه گیری توجه ،عملکرد حرکتی،مهارت های درشت وظریف استفاده شد.
معصومه اسکندری طاسکوه افخم دانشفر
دنیای پیرامون ما دارای ریتم های منظم و گوناگونی است که هر یک از آن ها از قانون ویژه ای پیروی می کنند. ازجمله ریتم های موجود در دنیا، چرخش زمین به دور خود و خورشید هست که ریتم شبانه روز و سالانه را شکل می دهد. بدون شک ریتم شبانه روزی در بسیاری از کارکردهای انسانی اثر می گذارد و محققان نیز به دلیل اهمیت این مسئله تلاش های زیادی را برای درک تقابل ریتم شبانه روزی با کارکردهای فیزیولوژیک و رفتاری انجام داده اند. با توجه به اینکه شواهد موجود حاکی از این امر است که ریتم شبانه روزی بر عملکردهای فیزیولوژیک و روانی موثر است، این سوال پیش می آید که آیا این مولفه می تواند بر یادگیری مهارت های ورزشی جدید در دوره تمرین و آزمون یادداری و انتقال تأثیرگذار باشد.
ریحانه رادکفترودی افخم دانشفر
حفظ تعادل شامل کنترل موقعیت بدن در فضا به منظور دستیابی به دو هدف ثبات وجهت گیری است. جهت گیری بدن به معنای توانایی حفظ یک ارتباط مناسب بین اجزای بدن و ارتباط بدن با محیط اطراف در زمان اجرای یک تکلیف است.با توجه به پیشینه پژوهش اندک و نامعلوم بودن اثر انتقال تمرینات تعادلی تخصصی بر تعادل عادی? پژوهش در این زمینه و روشن نمودن نقاط مبهم این مقوله ضروری به نظر می رسد. همچنین با توجه به تحقیقات انجام شده اکثر پژوهش ها تأثیر سیستم های حسی بر تعادل را به شکل لحظه ای، غیرفعال و بین ورزشکاران بررسی کرده اند که لزوم انجام تحقیقات طولانی مدت و اکتیو و انجام آن در بین افراد غیر ورزشکار را توصیه می کند.
فائزه محمدی سنجانی معصومه شجاعی
هدف از تحقیق حاضر، مقایسه اثر تمرین ثابت و متغیر تصادفی بر کنترل پیش بینانه وضعیت بدن در پیش آزمون، اکتساب، یادداری وانتقال بود. بدین منظور 16 دانشجوی دختر راست دست با میانگین سنی 18/3 ±18/27m= در یک طرح تحقیق پیش آزمون_پس آزمون گروه های تصادفی شرکت کردند. شرکت کنندگان به طور تصادفی به دو گروه تمرین ثابت و متغیر تصادفی تقسیم شدند و 300 کوشش تمرینی را طی 3 روز انجام دادند.گروه ثابت تحت تکلیف زمان واکنش ساده و گروه تصادفی تحت تکلیف زمان واکنش انتخابی تمرین کردند. زمان شروع فعالیت الکتریکی عضله توسط دستگاه الکتریومایوگرافی و مقدار نوسان آن بر اساس جا به جایی مرکز فشار (cop)، سرعت متوسط جا به جایی مرکز فشار توسط دستگاه صفحه نیرو سنجیده شد. نتایج تحلیل واریانس ترکیبی 4*2 با سنجش های تکراری عامل آزمون در سطح معنی داری 05/0p? نشان داد که تمرین تصادفی اثر معنی داری بر شروع فعالیت الکتریکی عضله در آزمون اکتساب و یادداری داشت، اما تمرین ثابت اثر معنی داری در آزمون های مختلف نشان نداده است. هم چنین در تمرین ثابت افزایش معنی داری در سرعت متوسط جا به جایی مرکز فشار در آزمون انتقال مشاهده شد. بنابر این می توان نتیجه گرفت مطابق با نظریه طرحواره اشمیت تمرین متغیر تصادفی تنها منجر به توسعه طرحواره در شروع فعالیت الکتریکی عضله شده است و در مقدار جا به جایی و سرعت جا به جایی اثر نداشته است. نتایج این تحقیق می تواند چارچوبی برای یادگیری کنترل پیش بینانه وضعیت بدن در حین اجرای تکلیف دسترسی در افرادی که دچار نقص در این فرایند کنترل وضعیت بدن هستند و هم چنین تعیین پارامتر های تمرینی مناسب در توانبخشی شود.
مدیحه سلطان بیگی معصومه شجاعی
هدف تحقیق حاضر بررسی اثر تکلیف ثانویه و پیچیدگی تکلیف بر عدم تقارن حرکتی دختران جوان غیرورزشکار بود. مطابق نتایج، عدم تقارن حرکتی زمان در هیچکدام از شرایط معنادار نشد و تفاوت عدم تقارن حرکتی مربوط به تعداد خطای با و بدون تکلیف ثانویه در مهارت ساده غیرمعنادار و در مهارت پیچیده معنادار بوده و عدم تقارن با تکلیف ثانویه بیشتر بود. اختلاف بین عدم تقارن حرکتی مربوط به تعداد خطا در دو مهارت ساده و پیچیده در شرایط با تکلیف ثانویه معنادار و در مهارت ساده کمتر بود، ولی بدون تکلیف ثانویه غیر معنادار بود. تفاوت خطای تکلیف ثانویه در دو تکلیف ساده و پیچیده برای دست برتر و غیربرتر معنادار نبود. با افزایش پیچیدگی شناختی و حرکتی تکلیف، عدم تقارن حرکتی زمان کاهش و عدم تقارن خطا افزایش یافت و به عبارتی به شکل وارونه یکدیگر تغییر می کنند که می توان گفت تا حدودی تغییرات یکی، دیگری را جبران می کند.
ذبیح الله بابایی حسن خلجی
چکیده ندارد.
لیلا انوشه پروانه نظرعلی
چکیده ندارد.
اعظم حسینی محمدعلی اصلانخانی
چکیده ندارد.
مریم شیرافکن محمدرضا کردی
چکیده ندارد.
لیلا عیدی ابرغانی عباس بهرام
چکیده ندارد.
محترم مطلبی ورکانی معصومه شجاعی
اگر چه هدف واضح تمرین ورزشی، افزایش عملکرد ورزشکار می باشد؛ اما چنانچه متخصصان علم تمرین در تعیین شدت و مدت تمرین و فواصل استراحتی بین آن ها توجه لازم را نداشته باشند ممکن است ورزشکاران با خطر بیش تمرینی روبرو شوند. برخی از عوامل موثر و متاثر از بیش تمرینی شناسایی شده، ولی تلاش برای آگاهی بیشتر در این زمینه هنوز ادامه دارد. بنابراین تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط بین غلظت تستوسترون و کورتیزول بزاقی، نسبت بین آن ها، عملکرد رقابتی و انگیزش رقابت (انگیزش توان، انگیزش دستیابی به موفقیت، انگیزش اجتناب از شکست) با علائم اولیه روانی بیش تمرینی انجام شد. بدین منظور 24 کشتی گیر ملی ایران (14 کشتی گیر جوان در آخرین اردوی آمادگی برای مسابقات جام جهانی جوانان 2008 استانبول و 10 کشتی گیر بزرگسال در آخرین اردوی آمادگی برای مسابقات المپیک پکن) از بین مردان کشتی گیر نخبه آزاد و فرنگی ایران به طور هدفدار انتخاب شدند و سه نوبت در روز (ساعت 8،11 و 17) از آن ها نمونه های بزاق جمع آوری شد و غلظت کورتیزول و تستوسترون بزاق آن ها در هر ساعت و میانگین آن در کل روز تعیین گردید. همچنین به منظور ارزیابی انگیزش رقابت (انگیزش توان، انگیزش دستیابی به موفقیت و انگیزش اجتناب از شکست) و بیش تمرینی، در همان روز شرکت کننده ها به پرسشنامه ی نگرش ورزشی (ویلیس، 1982) و پرسشنامه ی استاندارد علائم اولیه روانی بیش تمرینی (جامعه ی پزشکی ورزشی فرانسه،1993) پاسخ دادند. و سپس رتبه ورزشی هر یک از کشتی گیران در مسابقات ذکر شده به عنوان معیاری برای ارزیابی عملکرد رقابتی در نظر گرفته شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و فقط در مورد ارتباط عملکرد رقابتی و بیش تمرینی با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن و در سطح معنی داری 05/0 >p مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین شاخص روانی بیش تمرینی و غلظت کورتیزول بزاقی کشتی گیران جوان در ساعت 8، کشتی گیران بزرگسال در ساعات 11 و 17 و در کل در ساعت 8 و 17 ارتباط مثبت معنی داری وجود دارد و همچنین بین شاخص روانی بیش تمرینی و میانگین غلظت کورتیزول بزاقی در دو گروه جوانان و بزرگسالان و در کل ارتباط مثبت معنی داری وجود دارد (05/0 p<). از طرفی بین شاخص روانی بیش تمرینی و نسبتt/c رابطه ای معکوس و معنی دار در دو گروه جوانان و بزرگسالان مشاهده شد (05/0 p<). در حالی که در کل رابطه معنی دار نبود. اما بین تستوسترون بزاقی، عملکرد رقابتی و انگیزش رقابت و خرده مقیاس های آن با شاخص روانی بیش تمرینی رابطه ای یافت نشد (05/0p>). در این مطالعه غلظت تستوسترون بزاقی در ساعت 8، 11 و میانگین در گروه جوانان به طور معنی-دار بیشتر از بزرگسالان بود و عملکرد رقابتی جوانان به طور معنی دار بهتر از بزرگسالان بود. در نهایت نتیجه گیری شد که پرسشنامه علائم اولیه روانی بیش تمرینی می تواند به خوبی میزان فشار ناشی از تمرینات سنگین را ارزیابی کند. از این رو مربیان ورزش برای جلوگیری از مشکلات ناشی از بیش تمرینی و کنترل فشار وارده بر ورزشکاران می توانند از این ابزار که راحت و در دسترس می باشد، استفاده کنند.
سپیده حیدریان معصومه شجاعی
هدف از انجام این پژوهش تعیین میزان تمرین پذیری اوج و میانگین توان بی هوازی مطلق و نسبی (نسبت به وزن بدن) و مقایسه ی تمرین پذیری آن ها در دختران نوجوان با وضعیت بالیدگی پیشرفته، طبیعی و تأخیری می باشد. بدین منظور، 48 نفراز جامعه دختران نوجوان سالم و غیرورزشکار 13 ساله شهر شیراز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. این افراد به صورت تصادفی از بین سه گروه دختران نوجوان با وضعیت های بالیدگی پیشرفته، طبیعی و تأخیری براساس سن شروع قاعدگی انتخاب شدند. و در فاصله زمانی پیش آزمون و پس آزمون در یک دوره هشت هفته ای و هر هفته 3 جلسه در تمرینات بی هوازی شرکت کردند. پس از جمع آوری اطلاعات با استفاده از آزمون بوسکو، داده ها در دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی و در سطح آماری 05/0 مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون تی وابسته نشان داد که اوج توان بی هوازی مطلق، در گروه دختران با وضعیت بالیدگی پیشرفته و طبیعی تمرین پذیر می باشد. اما در گروه دختران نوجوان با وضعیت بالیدگی تأخیری تمرین پذیری نشان نداد. میانگین توان بی هوازی مطلق نیز در هر سه گروه مورد مطالعه، تمرین پذیری معنی داری را نشان داد. هم چنین اوج توان بی هوازی نسبی در دو گروه دختران نوجوان با وضعیت بالیدگی پیشرفته و طبیعی و میانگین توان بی هوازی نسبی در هر سه گروه تمرین پذیر می باشد. اما در مورد اوج توان بی هوازی نسبی در گروه تأخیری نتایج، تمرین پذیری معنی داری را نشان ندادند. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس جهت مقایسه اثر وضعیت های متفاوت بالیدگی بر تمرین پذیری اوج و میانگین توان بی هوازی در دو سطح مطلق و نسبی (نسبت به وزن بدن) نشان داد که دختران نوجوان با وضعیت بالیدگی متفاوت، دارای اختلاف معنی داری در اوج توان بی هوازی مطلق، میانگین توان بی هوازی مطلق و میانگین توان بی هوازی نسبی هستند که این تفاوتها در دو گروه پیشرفته و تأخیری معنی دار می باشد. و در نهایت نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که اوج توان بی هوازی نسبی در بین سه گروه مورد بررسی، تفاوت معنی داری در میزان تمرین پذیری آن ها ندارد. به طور کلی با توجه به نتایج بدست امده از این تحقیق، می توان نتیجه گرفت که توان بی هوازی میانگین و اوج در دو سطح مطلق و نسبی در گروه های مختلف بالیدگی تمرین پذیر می باشد و بین وضعیت های متفاوت بالیدگی با توجه به سن شروع اولین قاعدگی (پیشرفته، طبیعی و تأخیری) درمیزان این تمرین پذیری تفاوت وجود دارد.