نام پژوهشگر: فرزانه خسروانی
فرزانه خسروانی عادل آذر
یکی از مفاهیم مهم دهه های اخیر، زنجیره تأمین است. شرایطی که باعث تعریف و طراحی این مفهوم شده است، افزایش روزافزون رقابت پذیری و تلاش برای بقاء سازمان هاست که با نزدیک شدن ارتباطات و پیشرفت در تکنولوژی اطلاعات حاصل شده است. با ظهور زنجیره تأمین، واحدهای صنعتی و خدماتی ذهن خود را معطوف تأمین کنندگان خود کرده اند و با پیشرفت صنایع و خدمات به این نکته دست یافتند که قیمت پیشنهادی تأمین کنندگان تنها ملاک انتخاب و همکاری با آن ها نیست. سیاست های انتخاب تأمین کنندگان فرآیندی پیچیده است و قیمت، یکی از فاکتورهای آن است. مدل ارائه شده در این تحقیق که براساس فرآیند عملی انتخاب تأمین کنندگان در محیط های واقعی شکل گرفته است، ابتدا براساس رویکرد کارت امتیازی متوازن به انتخاب تأمین کننده می پردازد و سپس با استفاده از برنامه ریزی آرمانی مقدار بهینه سفارش از هر تأمین کننده را مشخص می سازد. در این تحقیق، ابتدا با مطالعه ادبیات موضوع، معیارهای موثر در انتخاب تأمین کنندگان شناسایی شد. معیارهای فوق براساس کارت امتیازی متوازن در 6 منظر؛ فرآیند های داخلی، محصول و r&d، مالی، مشتری- بازار، مسئولیت اجتماعی و تعامل با ذینفعان، فن آوری و سازمانی، مدیریتی و منابع انسانی قرار گرفتند. سپس با استفاده از آزمون فرض فازی 29 معیار که اهمیت بیشتری در انتخاب تأمین کننده داشتند، انتخاب شدند. این معیارها مبنای انتخاب تأمین کننده قرار گرفتند. وزن معیارهای فوق با استفاده از روش های fahp و آنتروپی مشخص شد. در مرحله بعد، شرکت های تأمین کننده با استفاده از تکنیک های vikor و topsis رتبه بندی شدند. در این تحقیق، همچنین از تحلیل عاملی استفاده شد. ضرورت استفاده از تحلیل عاملی، شناسایی معیارهای ناهم بسته است. پس از شناسایی عوامل جدید توسط تحلیل عاملی، شرکت های تأمین کننده ی ساپکو مجدداً با استفاده از روش های vikor و topsis رتبه بندی شدند. در نهایت جهت تعیین میزان سفارش مطلوب از برنامه ریزی آرمانی استفاده شد. آرمان های این مسأله حداقل کردن هزینه، حداکثر کردن کیفیت و مطلوبیت می باشد. در نهایت نتایج حاصل از این تحقیق با وضعیت موجود مقایسه شده و پیشنهاداتی جهت برآوردن اهداف ارائه شد.