نام پژوهشگر: سیده افسانه حسینی
سیده افسانه حسینی مهدی مدرس اول
کیفیت گیاه میزبان به عنوان اولین سطح زنجیره ی غذایی با تأثیر بر توانایی های زیستی حشره ی گیاه خوار می تواند بر انبوهی جمعیت آن تأثیرگذار باشد. در این مطالعه اثر مقادیر مختلف کوددهی نیتروژن به پتاسیم (n:k) گیاه لوبیا برابر با 60 : 40، 40: 40، 0 : 40 کیلوگرم بر هکتار و شاهد 0 :0، بر توانایی های زیستی شته سیاه باقلا scop. aphis fabae و شاخص های رشدی گیاه لوبیا مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش شامل دو بخش بود که در دو زمان مختلف انجام گرفت. در بخش اول آزمایش پس از اعمال تیمارهای کودی، درابتدا شاخص های شیمیایی گیاه شامل n، k و c اندازه گیری گردید و سپس شاخص های رشدی گیاه شامل نرخ فتوسنتز، درصد کلروفیل، رسانایی روزنه، وزن خشک و تازه گیاه لوبیا اندازه گیری گردید. به منظور تعیین نرخ رشد جمیعت شته سیاه باقلا، 12 عدد شته با ساختار سنی متفاوت (به منظور حفظ توزیع سنی پایدار جمعیت) روی گیاهان لوبیا در هر تکرار قرار گرفت. در بخش دوم آزمایش پس از اعمال تیمارهای کودی، به منظور بررسی توانایی زیستی شته، در هر تیمار 32 شته ماده تازه ظاهر شده به طور جداگانه داخل قفس های برگی قرار داده شدند. نتایج این تحقیق نشان داد که بالاترین میزان نیتروژن در تیمار 0 : 40 و بیشترین میزان پتاسیم در تیمار 60 : 40 در گیاهان مشاهده شد. نرخ رشد جمعیت (r)، نرخ خالص باروری (r0)، نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) و نرخ متناهی افزایش جمعیت (?) شته سیاه باقلا در تیمار های مختلف در سطح 5 درصد اختلاف معنی دار داشتند. بیشترین میزان rm و r در تیمار n:k با نسبت های 40 : 40 و 0 : 40 بدست آمد که نشان دهنده ی مناسب ترین تیما ر ها برای نشوونمای شته و کمترین میزان rm و r در تیمار 60 : 40 مشاهده گردید که نشان دهنده ی نامطلوب ترین تیمار برای شته سیاه باقلا می باشد. در نتیجه کاهش نسبت کوددهی نیتروژن: پتاسیم می تواند توانایی های زیستی شته سیاه باقلا را روی گیاه لوبیا کاهش دهد. کلمات کلیدی: کیفیت گیاه، توانایی زیستی، شته سیاه باقلا، نسبت نیتروژن به پتاسیم