نام پژوهشگر: بهزاد حسن‌پور

بررسی شرح نورمن کمپ اسمیت از حسیات استعلایی کانت
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز 1390
  بهزاد حسن پور   محمدرضا عبداله نژاد

نورمن کمپ اسمیت در بخش حسیات استعلایی اثر خویش به نام شرحی بر نقد عقل محض کانت ابتدا مفاهیم کلیدی و تعاریف ارائه شده توسط کانت را مورد تحلیل و بررسی قرار میدهد و به نقد و بررسی آنها میپردازد. سپس در بخش مربوط به بررسی دو صورت محض شهود حسی یعنی زمان و مکان بصورت تفصیلی وارد جزئیات بحث میشود و به روشنگری برخی ابهامات و پیچیدگیها در این زمینه میپردازد. این پایان نامه که به بررسی این بخش از اثر وی می پردازد ابتدا ویژگیها و امتیازات شرح اسمیت را در مقایسه با سایر شرحها و تفاسیر توضیح می دهد که اهم آنها را میتوان به صورت زیر ذکر کرد: 1- اثر اسمیت یک شرح است و نه تفسیر، و واژه commentary به معنای شرح جایگزین واژه interpretation به معنای تفسیر شده است. 2- اسمیت در این اثر نه خواسته است چیزی را حذف کند و نه تمایل به نقد اساسی کتاب نقد عقل محض داشته است. وی برخلاف سایر مفسران و شارحان در صدد نظریه پردازی نیست و کاملاً در درون خود متن کتاب نقد عقل محض باقی مانده است. 3- اسمیت در این شرح تابع هیچ مکتبی نیست و استقلال فکری وی کاملاً در این اثر هویداست. نگاه وی به فلسفه کانت نه مانند اشتفان کورنر و استراوسون از منظر فلسفه تحلیلی است و نه مانند دیتر هنریش و هنری آلیسون در بند آیدئالیسم استعلایی است و نه مانندهایدگر و یاسپرس از منظر اگزیستانسیالیستی است بلکه منحصر به فرد است. لازم به ذکر است که اسمیت ضمن شرح و بررسی بخش حسیات استعلایی انتقاداتی نیز بر کانت وارد میکند که عبارتند از : 1- بی احتیاطی و بی دقتی کانت در گزینش و کاربرد واژهها 2- وجود تناقض در آرای کانت 3- تزلزل و نوسان کانت بین دو گرایش سوبژکتیویستی و فنومنالیستی 4- فقدان توضیح و اثبات برخی مسائل و دیدگاهها 5- قابل قبول نبودن برخی از نتایج کانت 6- ارائه تفسیر دلبخواه از آموزه برکلی نکتهای را باید در اینجا بیفزائیم و آن اینکه کل انتقادات اسمیت بر بخش حسیات استعلایی را میتوان در چهار مقوله طبقه بندی کرد : 1- زبان شناختی از قبیل بی احتیاطی و بی دقتی کانت در گزینش و کاربرد واژهها 2- منطقی از قبیل وجود تناقض در آرای کانت 3- معرفت شناختی مانند تزلزل و نوسان کانت بین دو گرایش سوبژکتیویستی و فنومنالیستی 4- روان شناختی مانند ارائه تفسیر دلبخواه از آموزه برکلی به ویژه در مورد نقش قوای شناختی در حصول معرفت.