نام پژوهشگر: احسان فدایی
احسان فدایی محمد مهدی فرقانی
در این تحقیق با هدف بررسی فضای نقد در مطبوعات ایران، به بررسی ساختار مطالب انتقادی مطرح شده در روزنامه ایران (ارگان رسمی دولت)، کیهان(به عنوان نماینده جریان فکری اصولگرایان) و اعتماد ( به عنوان نماینده جریان فکری اصلاح طلبان) در سال های پایانی دولت های هشتم و نهم پرداخته ایم. نظریات هنجاری رسانه ها، اقتصاد سیاسی رسانه و حوزه عمومی هابر ماس به عنوان چارچوب نظری این تحقیق در نظر گرفته شده و نتایج پژوهش مرکز مطالعات و تحقیقات ر سانه ها دراین خصوص، دست مایه تحقیق حاضر قرار گرفته است. از مجموع شماره های مورد بررسی از این سه روزنامه در دو سال 83 و 87، مجموعاً 444 مورد نمونه انتقادی مشاهده و گرد آوری شده که به کمک روش تحلیل محتوا و بر مبنای دستورالعمل کد گذاری و فرضیه های پیشنهادی مجموعه نمونه ها را مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. بخشی از مهمترین نتایج این تحقیق عبارتند از: - روزنامه کیهان از حیث کمیت انتقادهای مطرح شده در صدر و اعتماد و ایران پس از آن قرار دارند. - بیشترین انتقادها در زمینه سیاست داخلی و پس از آن در زمینه فرهنگی - اجتماعی بوده است. - روزنامه نگاران در صدر گروه منتقدان این دو دوره قرار دارند. - بیشترین اتهام مطرح شده در انتقادها متوجه نا کار آمدی برای احراز پست بوده است. - بیشترین انتقادها در قالب گلایه و شکایت از مسائل عمومی و جاری کشور مطرح شده و مردم طرح کننده عمده این انتقادها بودند. - عدم صراحت و شفافیت در پرداختن به نشانگاه های حقیقی انتقاد، بسیار مشاهده شد. - در دوره اول بیشتر انتقادهای "تا حدی شدید" توسط نشریات در اختیار اصلاح طلبان و در دوره دوم "با شدت زیاد" توسط نشریات در اختیار اصولگرایان مطرح شده است. - هر چه مسائل حساس تر بوده شدت انتقادها بیشتر شده است . - بیشترین انتقادها با ادعای حمایت و حراست از منافع عمومی و ملی مطرح شده است. - فضای غالب انتقادها در دوره اول از لحن خرد گرایانه و مستدل و در دوره دوم از لحن اتهام زننده حکایت دارد. - ارگان رسمی دولت در دوره دوم نسبت به دوره اول، نشانگاه ها را با لحن تندتری مورد انتقاد قرار داده است. - در مجموع، بیشترین انتقادهای مطرح شده در روزنامه های ایران و کیهان در دو دوره مورد بررسی به بیان جنبه های منفی بدون ارائه راه حل پرداخته ولی در روزنامه اعتماد، حاوی رگه هایی از راه حل بوده است.