نام پژوهشگر: سمیرا والی اسعدی
سمیرا والی اسعدی مینو اسعدی
هدف از این تحقیق ارائه مروری بر توانایی بالقوه ی میان رشته ای هنر و روانکاوی است. تشریح این امر که هریک از این رشته ها می توانند باعث بسط دیگری و غنای آن شوند. این تحقیق، قطعی نیست اما مجموعه ای است از مطالب مرتبط به منظور تبیین دیدگاه های مبتنی بر روانکاوی که خلاقیت و دستاوردهای آن را تشریح می نمایند. در این تحقیق از منظر روش شناسی به اختلافات میان مورخین هنر و روانکاوان خواهیم پرداخت و مروری بر برخی خوانش های روانکاوانه آثار هنری و هنرمندان از منظر شمایل نگاری، متن، زندگینامه و زیبایی شناسی خواهیم نداشت. تمرکز بیشتر بر روی روشهای تاریخی و روش شناسی و بنابراین فروید به عنوان بنیان گذار تفکر تحلیل روانی خواهد بود. ارجاعات متعددی به دوران کلاسیک و مشاهداتی درباره رابطه میان رشد کودک و خلاقیت ارائه خواهد شد. روانکاوی در بهترین حالت –خواه روشی بالینی خواه شیوه تعبیر فرهنگی –ارتباط گذشته با حال را روشن می کند. بنابراین روانکاوی کلاسیک صحه ای بر این اصل است که دانستن تاریخ از تکرار آن جلوگیری نموده و آینده بهتری را فرارو خواهد گذاشت. بیشترین مرجع مورد استفاده این تحقیق کتابی با عنوان هنر و روانکاوی (لوری اشنایدر آدامز،1994)است.