نام پژوهشگر: جواد نورمحمدی

بررسی نقش فناوری اطلاعات در تعلیم و تربیت از منظر فیلسوفان پست مدرن
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1390
  جواد نورمحمدی   سعید ضرغامی همراه

فناوری اطلاعات همان گونه که عرصه های مختلف زندگی را دگرگون ساخته است ، بر تعلیم و تربیت نیز اثر گذارده است.اما این که این امر تا چه میزان مفید فایده می باشد محل اختلاف است.پاره ای از اندیشمندان ، آن را امری دانسته اند که می تواند موجب تحول بنیادی در تعلیم و تربیت شود.پاره ای دیگر از اندیشمندان این انگاره ی خوشبینانه را به چالش کشیده اند . از جمله ی این متفکران ، اندیشمندان موسوم به پست مدرنیست می باشند.هدف تحقیق حاضر بررسی نقش فناوری اطلاعات در تعلیم و تربیت از منظر متفکران پست مدرن بوده است و از دیدگاه سه تن از آن ها ( فوکو ، لیوتار و دریدا) به نقش فناوری اطلاعات در زندگی ، تعلیم و تربیت و برنامه درسی ( بر مبنای الگوی برنامه درسی اکر) توجه شده است. در این تحقیق از روش های تفسیر مفهوم ، استنتاج قیاسی ، قیاس عملی و تحلیل تطبیقی برای پاسخ گویی به پرسش های تحقیق استفاده شده است.در گذری کوتاه بر پاسخ ها می توان بیان کرد که ، در حالی که از نگاه لیوتار می توان به اطلاعاتی شدن دانش به عنوان یک تهدید نگریست و از دیدگاه فوکو ، بکارگیری فناوری اطلاعات در جهت ایجاد سراسربین را خطری برای آزادی و خلاقیت افراد فرض نمود ؛ از دیدگاه دریدایی ، فناوری اطلاعات می تواند حضور " دیگری" را در صحنه ی اجتماع تسهیل نماید.در فصل پایانی نیز پاره ای از افق ها و تنگناهایی که با حضور فناوری اطلاعات ، تعلیم و تربیت با آن ها مواجه می شود یادآوری شده است.در پایان نیز با اشاره به پاره ای از محدودیت های تحقیق ، برخی پیشنهادهای پژوهشی ارائه گردیده است. واژگان کلیدی : فناوری اطلاعات ، فیلسوفان پست مدرن ، تعلیم و تربیت

بررسی تأثیر روند جهانی شدن اقتصاد بر جایگاه دیپلماسی اقتصادی آمریکا پس از جنگ سرد تا 2013
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده اقتصاد و علوم اداری 1393
  جواد نورمحمدی   محمد جواد رنجکش

با سرعت گرفتن روند جهانی شدن به خصوص در دوره ی پس از جنگ سرد و اهمیت پیدا کردن عامل اقتصاد در نظام بین الملل، اقتصاد کشورها در جهان به طور فزاینده ای به یکدیگر پیوند خورده است و هر روزه به هم وابسته تر می شوند. از این رو کشورهای صنعتی به ویژه آمریکا سعی می کنند تا از ظرفیت های اقتصادی خود در قالب دیپلماسی اقتصادی به بهترین شکل ممکن در راستای رسیدن به اهداف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود استفاده کنند. در دوران جنگ سرد، نظام بین الملل به صورت دو قطبی بوده است ولی با پایان این دوران و تبدیل شدن آمریکا به یک هژمون در سطح جهان، آمریکا به عنوان تنها قطب بازمانده ی دوران جنگ سرد سعی در حفظ این هژمونی دارد. آمریکا به واسطه دارا بودن بزرگترین اقتصاد جهان طی سالهای پس از جنگ سرد تلاش می کند تا با استفاده از توان اقتصادی خود و فرصتهایی که جهانی شدن اقتصاد از جمله به هم وابسته شدن کشورها در زمینه اقتصاد به آن، از یک طرف به حفظ هژمونی خود کمک کند و از طرفی دیگر به اهداف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی خود برسد. در این راستا آمریکا با استفاده از دیپلماسی اقتصادی سعی در همراه کردن سایر کشورهای جهان از طریق ارائه کمک های مالی به موافقان و تحریم اقتصادی مخالفان خود دست یابد، از سویی دیگر آمریکا با استفاده از دیپلماسی اقتصادی خود و نقشی که در نهادهای اقتصادی بین المللی دارد، تلاش می کند علاوه بر حفظ موقعیت جهانی و امنیت سرزمینی خود به اهداف اقتصادی از طریق ایجاد امنیت انرژی، حمایت از شرکتهای آمریکایی، حمایت از کشورهای همراه و مبارزه با کشورها و گروههای مخالف خود را دارد. در این تحقیق، تلاش شده تا به این سوال پاسخ داده شود که جهانی شدن اقتصاد چه تأثیری در بکارگیری دیپلماسی اقتصادی در سیاست خارجی آمریکا پس از جنگ سرد داشته است. در این تحقیق، فرضیه این است که جهانی شدن اقتصاد شرایطی را برای آمریکا فراهم نموده است که سبب افزایش بکارگیری دیپلماسی اقتصادی در سیاست خارجی آمریکا پس از جنگ سرد شده است. روش پژوهش در این تحیق روش توصیفی می باشد که بر اساس آن سعی شده است تا تأثیر جهانی شدن اقتصاد را بر دیپلماسی اقتصادی در سیاست خارجی آمریکا پس از جنگ سرد تا سال 2013 مورد بررسی قرار گیرد. طی این تحقیق مشخص گردید که جهانی شدن اقتصاد شرایطی را برای آمریکا طی سالهای پس از جنگ سرد ایجاد کرد که موجب گردید این کشور از دیپلماسی اقتصادی به طور فعال تر نسبت به دوران جنگ سرد، در راستای اهدافی همچون حفظ و دفاع از امنیت انرژی مورد نیاز خود و متحدانش، حفظ هژمونی مالی و تجاری خود در جهت افزایش توان اقتصادی و جبران کسری بودجه، دفاع از امنیت ملی، کمک به پیشرفت و رشد کشورهای دوست و شرکتهای آمریکایی در سراسر جهان و کمک به رشد و توسعه کشورهای در حال توسعه، استفاده کند.