نام پژوهشگر: رویا ادیب زاده
رویا ادیب زاده امیر نصری
در بررسی اندیشه زیبایی شناسانه فیلسوف آلمانی، ایمانوئل کانت (1724-1804)، زوایای مختلفی از تفکر فلسفی را می توان یافت. اما بی تردید مهمترین مسأله کانت در نقد قوه حکم زیبایی شناسی درخصوص احکام ذوقی است. کانت درباره احکام ذوقی می پرسد که چگونه ممکن است چیزی را در طبیعت، برپایه چیزی بسیار ذهنی، یعنی یک احساس لذت، زیبا داوری کرد و در عین حال مدعی توافق همگان با حکم خود بود؟ اگر این احکام از نوعی اعتبار کلی برخوردار باشند باید حاوی نوعی ضرورت نیز باشند. کانت در دقیقه دوم نشان می دهد حکم زیبایی شناسی، به امور کلی مبتنی است یا اعتبار کلی دارد، یعنی این که هرکس که ابژه ی زیبا را درک کند، تصدیق می کند که این ابژه زیباست. از این رو حکم اعتبار کلی دارد و در دقیقه چهارم نظر خود را تکمیل کرده و بر این باور است که منظور از اعتبار کلی داشتن حکم در مورد امر زیبا، تنها این نیست که هرکس ابژه ی زیبا را ببیند، زیبایی آن را تصدیق می کند، بلکه کلیت این حکم متضمن این نکته است که هرکس زیبا را ببیند، می بایست زیبا بودن آن را تصدیق کند. از این رو این حکم ضروری است. نگارنده در این رساله در تلاش است تا ضمن بررسی آرا کانت در نقد سوم به مسأله کلیت و ضرورت در زیبایی شناسی کانت بپردازد. واژگان کلیدی: کانت، زیبایی شناسی، امر زیبا، امر والا، کلیت، ضرورت