نام پژوهشگر: فاطمه مهدیه
فاطمه مهدیه بخشعلی قنبری
َچکیده قباله؛ سنت قبول شده ، بدنه ی اصلی عرفان یهود است که درپی تفسیر و کشف رموزکتاب مقدس می باشد. این مکتب عرفانی دارای روحی گنوسی است و بسیاری از اصطلاحات، باورها و اسطوره های گنوسی ازطریق قدیمی ترین کتاب این مکتب، سفر هاباهیر وارد جریان اصلی عرفان یهود شد. قباله همه ی اعتقادات وآیین های عمده ی یهودیت را مطابق الاهیات باطنی خود از نو تعبیر کرد. تمثیل های مستحکم قباله، به طور یکسان برای عارفان و غیر عارفان همواره جذابیت داشته است. اساس اندیشه های قباله سفیروت یا تجلیات الهی است؛ سلسله ای از فیضانات که ازطریق مقام الوهیت یا ان سوف صادرشده است. این تجلیات دهگانه به شخینا یعنی حضور دایمی خداوند درجهان ختم می شود. هدف عارف نظری قباله دوقوت یا اتحاد باذات لایتناهی است. کتاب اصلی مکتب قباله؛ زوهر در اسپانیای قرن سیزدهم منتشر شد. مهم ترین تحول در اندیشه های زوهری، ظهور قباله ی اسحاق لوریا درقرن 16 بود که با نظریه ی صیمصوم «انقباض خداوند به درون خود» وفاجعه ی شکست ظروف مشخص می شود. این فاجعه که منجر به رسوخ شر درجهان گشت با فعل تیقون مرمت می یابد. درجریان تیقون « بازسازی» ممکن است عده ای از ارواح که وظایف معنوی خودشان را به انجام نرسانده اند دچار تناسخ «گیلگول» شوند وجهت تطهیر خود واصلاح اعمال، در کالبد های دیگر به این جهان رجعت کنند. با ظهور ماشیح وبازگشت قوم اسراییل به فلسطین، فرایند تیقون به پایان می رسد وجهان به الگوی اولیه ی خود که اعتدال کامل بود بر می گردد.