نام پژوهشگر: منصور صفایی
منصور صفایی حمیدرضا رضازاده
چکیده این تحقیق برای سنجش میزان رابطه بین محتوای کتاب های زبان و ادبیات فارسی تازه تالیف دوره ی راهنمایی با اهداف مندرج در برنامه ی درسی آنها در حیطه های (شناختی، عاطفی، روانی و مهارتی) در شهر تهران، با استفاده از نظر دبیران، مناطق منتخب، مولفان و صاحب نظران به روش توصیفی و پیمایشی انجام گرفت. نمونه ی جامعه آماری مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از 360 نفر دبیر (برای هر کتاب 120نفر) که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و 60 نفر از مولفان و صاحب نظران، در دسترس سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی. (برای هر کتاب 20 نفر) نظر شرکت کنندگان از طریق پرسش نامه های محقق ساخته جمع آوری گردید. لازم به ذکر است برای افزایش اعتبار پرسش نامه ها، از افراد صاحب نظر راهنمایی های لازم گرفته شد و سپس بازبینی ها و اصلاحات لازم اعمال گردید و برای افزایش پایایی پرسش نامه هاآنها در نمونه های کوچکی از جامعه مورد نظر، در چند مرحله ی متوالی به مورد اجرا گذاشته شدند که تقریباً نتایج حاصل نزدیک به هم بودند. سپس نتایج حاصل از اجرای نهایی پرسش نامه ها، با استفاده از روش کمی (آمار توصیفی و آزمون t تک متغیری) تحلیل شد. نتایج حاصل نشان داد که اکثریت شرکت کنندگان (بین 60 تا 70 ) درصد معتقدند در تالیف کتاب های زبان و ادبیات فارسی دوره ی راهنمایی، در گزینش محتوا به اهداف آموزشی (شناختی، عاطفی، روانی و مهارتی) توجه گردیده است. اما از نظر دبیران در محتوای این کتاب ها بیشتر به اهداف شناختی و روانی و مهارتی توجه گردیده است و هم پوشانی بین محتوا و اهداف عاطفی ضعیف تر از دو حیطه دیگر است. صاحب نظران در مورد دو کتاب اول و دوم از لحاظ میزان توجه به اهداف عاطفی با دبیران هم نظر هستند و فقط کتاب سوم را از لحاظ میزان توجه به اهداف عاطفی در رتبه دوم قرار داده اند. درضمن در مقایسه ی بین میانگین های بدست آمده دبیران از کتاب دوم بیشترین و از کتاب سوم کمترین رضایت را دارند و صاحب نظران از کتاب سوم بیشترین و از کتاب دوم کمترین رضایت را دارند. و میانگین های دو گروه در مورد کتاب اول تقریباًً به هم نزدیک است.وتفاوت چندانی با هم ندارند .