نام پژوهشگر: ساره پورجهان
ساره پورجهان حمید ضرغام بروجنی
از جمله کارکردهای اصلی بازاریابی مقصد به عنوان یکی از اساسی ترین مولفههای سیستم صنعت گردشگری، ایجاد توازن بین عرضه و تقاضا است. کاهش سطح تقاضا و در پی آن، عدم استفاده از تأسیسات و تسهیلات گردشگری در فصل هایی از سال، یکی از عمدهترین چالشهای مدیران مقصدها است که با عنوان فصلی بودن از آن یاد میشود. شهر همدان به عنوان یک مقصد گردشگری به دلیل عواملی از جمله شرایط اقلیمی، در فصلهای پاییز و زمستان (فصل غیر اوج گردشگری) با این پدیده مواجه است. تحقیق حاضر به دنبال ارائه راهکارهایی برای کاهش پدیده فصلی بودن در شهر همدان با استفاده از شاخصهای بازاریابی است. بدین منظور، محقق بر پایه مدل بازاریابی مقصد کراچ و ریچی و ترکیب آن با آمیخته بازاریابی خدمات، به تدوین مدلی مفهومی پرداخت و برای هر یک از اجزای مدل، شاخصهای پیشنهادی از تحقیقات مشابه داخلی و خارجی استخراج گردید. به منظور تعیین میزان تأثیرگذاری شاخصها بر افزایش تقاضا در فصلهای غیر اوج، پرسشنامهای حاوی شاخصهای مذکور میان 110 نفر از خبرگان و کارشناسان گردشگری سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری توزیع گردید. برای انتخاب اعضای نمونه از روش نمونهگیری در دسترس و برای تحلیل دادهها از آمار استنباطی پارامتریک و ناپارامتریک و آمار توصیفی با بهرهگیری از نرمافزار spss استفاده شد. بر اساس یافتههای تحقیق، تمامی اجزای مدل پیشنهادی در تعدیل فصلی بودن تقاضا تأثیر گذار تشخیص داده شده و بر پایه اولویتبندی آنها، آمیخته قیمت و پس از آن به ترتیب عنصر محصول، توزیع، ترفیع و ترویج، فرایند، افراد، شواهد فیزیکی در تعدیل فصلی بودن موثرند. مدیریت بازاریابی شهر همدان در تمامی متغیرهای مدل، بیانگر شکاف عملکردی است و این شکاف در بعد محصول و قیمت نمود بارزتری دارد.