نام پژوهشگر: مهدی توسلی
مهدی توسلی فرهاد خدادادکاشی
این پژوهش به دنبال برآورد کارائی فنی بانک کشاورزی و تشخیص عوامل موثر بر آن است. برای این منظور روش تابع تولید مرزی تصادفی به کار گرفته می شود. مدل های مورد استفاده در این پژوهش، مدل ناکارائی متغیر با زمان (یا خطای ترکیب) بتیس و کوئلی (1992) و مدل اثرات کارائی بتیس و کوئلی (1995) است. داده های مورد استفاده، آمار و ارقام 36 مدیریت ستادی بانک کشاورزی در استانهای کشور طی سالهای 1385 الی 1387 است. در تابع تولید مورد تخمین، حجم کل تسهیلات اعطایی مبین ستاده مدل می باشد و نهاده های مدل عبارتند از: حجم سپرده های ارزان ، سپرده های گران، حجم دارایی ثابت به عنوان متغیرجانشین عامل سرمایه، تعداد نیروی انسانی و زمان. نتایج به دست آمده نشان می دهد که کارائی فنی مدیریت های ستادی بانک کشاورزی با استفاده از مدل یک 79.57 درصد و طبق مدل دو 74.97 درصد می باشد. علاوه بر این ، کارائی فنی مدیریت های ستادی بانک با شبکه شعب گسترده تر، سهم بالاتر از کل سپرده های بانکهای دولتی استان مربوطه و نسبت تسهیلات پرداختی بالاتر در بخش کشاورزی رابطه مثبت داشته و همچنین با بی ثباتی مدیریتی، سهم بالاتر از کل سپرده های بانک، عدم وصولی و زمان دارای رابطه منفی می باشد . :