نام پژوهشگر: قاسم خوجانی
قاسم خوجانی محمود فال سلیمان
یکی از راهبردهای توسعه روستایی، توسعه پایدار است که در چارچوب آن توانایی های جوامع روستایی در راستای برطرف نمودن نیازهای مادی و معنوی و کنترل کارآمد و بهینه نیروهای شکل دهنده نظام محل سکونت آن ها رشد و گسترش می یابد. در بطن آن نبود تمرکز، مشارکت، توانمندی و خوداتکایی جوامع روستایی نهفته است. پروژه ترسیب کربن با چنین رویکردی و با همکاری ایران و نهادهای بین المللی در دشت حسین آباد غیناب از توابع شهرستان سربیشه، به منظور ارائه مدل ترسیب کربن گونه های مرتعی مقاوم در مناطق خشک و با هدف فقرزدایی و در نتیجه حفاظت منابع طبیعی با استفاده از روش های مدیریت مشارکتی به مرحله اجرا گذاشته شده است. شرط لازم برای مشارکت مردم و مدیریت مشارکتی وجود زیرساخت های مورد نیاز مشارکتی است که ایجاد گروه های توسعه روستایی به عنوان یکی از این زیرساخت ها در قالب گروه های مردان، زنان و مختلط شکل گرفته است. در این پژوهش اثرات اجتماعی اقتصادی این گروه ها بر زندگی مردم منطقه و همچنین میزان پایداری و انگیزه اعضای آن ها در صورت نبود سیستم های رسمی، مورد کنکاش قرار گرفته است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری مورد مطالعه اعضای چهل گروه توسعه ایجاد شده در روستاهای منطقه است که با توجه به محدودیت های موجود، حجم نمونه آن با روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای 267 نفر تعیین گردید. به منظور تجزیه تحلیل داده های آماری از آزمون های مختلف آماری(t استیودنت و تحلیل رگرسیونی)، جهت رسم نقشه از سیستم نرم افزار gisو همچنین از روش مدیریتی swot برای بررسی چالش های پیش روی گروه های توسعه روستایی استفاده شد. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که: 1-با ایجاد گروه های توسعه روستایی، شاخص های اجتماعی منطقه بهبود یافته است که در این بین بالارفتن روحیه همکاری و مشارکت، افزایش امکانات رفاهی، دوره های آموزشی و بهداشت از دید مردم چشمگیر بوده اند. 2-با ایجاد گروه های توسعه روستایی، وضعیت اقتصادی خانوارهای ساکن منطقه بهبود یافته و سبب افزایش درآمد اهالی از طریق ایجاد مشاغل پاره وقت و واگذاری وام های اشتغال زا به آن ها شده است. 3-در صورت پایان یافتن کار سیستم های رسمی در منطقه، گروه ها انگیزه و پایداری لازم را برای ادامه فعالیت هایشان به دست اد آورده اند.