نام پژوهشگر: مهدی ابوالحسنی ترقی
مهدی ابوالحسنی ترقی لقمان دهقان نیری
تغییر روش و بینش در تاریخ نگاری ایران از اواخر عهد قاجاریه و اوایل دوران پهلوی، نتیجهیتوسعه ارتباطات فرهنگی و شناخت جامعهیعلمی کشور از جهان غرب بوده است. تاریخ شفاهی که به عنوان روشی علمی و نوین در سال های پس از جنگ جهانی دوم (1945-1939م/1324-1318ش) در آمریکا به کار گرفته شد، امروزه جایگاه ویژه ای در میان محققین تاریخ و حتی سایر علوم یافته است. گرچه می توان نشانه هایی از کاربرد این روش در سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران یافت اما باید گفت که تکوین و توسعهیآن در ایران پیوندی انکارناپذیر با پدیده انقلاب اسلامی ایران و پیامدهای آن داشته است. تعدد مراکز و موسسه های دست اندرکار تاریخ شفاهی ایران در داخل و خارج کشور و تنوع تولیدات تاریخ شفاهی ایران، لزوم آشنایی با این مراکز و نقد و بررسی تولیدات آن ها را دوچندان می کند. تاریخ شفاهی، روش استفاده از مصاحبه هدفمند، فعال و آگاهانه با شاهد و ناظر یا عامل در یک رویداد برای گردآوری داده های تاریخی می باشد که با سنت شفاهی یعنی بستر، محمل و شیوهیانتقال تجارب نسل ها به وسیله نقل و روایت و بیان شفاهی، تفاوت و تمایز دارد. افزون بر این، تاریخ شفاهی با خاطرهنگاری نیز تفاوت دارد. ماهیت و چیستی تاریخ شفاهی، سازوکار و کارکردهای آن، نکات مشترک و تمایزات تاریخ شفاهی با سنت شفاهی و خاطرهنگاری، محورهای اصلی مبحث نظری این پایان نامه را تشکیل می دهد. از سوی دیگر، این پژوهش درصدد است میزان کارآمدی روش تاریخ شفاهی در بازسازی و بازنمایی تاریخ معاصر ایران را ارزیابی کند. در این راستا، افزون بر پیگیری مباحث نظری در برجسته سازی وضعیت این شیوه از گردآوری مدارک تاریخی، مولفه های اساسی و بحث برانگیز تولیدات در این عرصه هم از منظر درونی و هم از نگاه برونی مورد ارزیابی قرار گرفته است. مبنای اساسی تحلیل در حیطه ارزیابی درونی، کارکرد همه موسسه های دست اندرکار تاریخ شفاهی در داخل و خارج ایران بوده است. نتایج حاصل از تحلیل محتوایی تولیدات تاریخ شفاهی ایران در این پژوهش، به عنوان مزایا و آسیب های تاریخ شفاهی ایران ارائه و با طرح مبحثِ آسیب شناسیِ استفاده از روش تاریخ شفاهی در بازنمایی تاریخ معاصر ایران، راهکارهایی جهت بهبود وضعیت موجود و افزایش کارایی این روش عرضه شده است.