نام پژوهشگر: سید عبدالخالق یادگارنژاد

ارزیابی شیوه 15d در دانگهای اصلاحی جنگل بلوط لوه گرگان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری و مهندسی چوب و کاغذ 1390
  سید عبدالخالق یادگارنژاد   حشمت الله حیدری

این مطالعه با هدف ارزیابی شیوه d15 و پایش تغییرات بوجود آمده در اثر اجرای این شیوه در دانگ اصلاحی سری یک طرح جنگلداری لوه انجام شده است. نمونه‏برداری به روش تصادفی-سیستماتیک با پلاتهای دایره‏ای شکل 10 آری با شبکه آماری 150×200 متر جهت آماربرداری توده جنگلی و پلاتهای 1 آری متحدالمرکز جهت آماربرداری زادآوری در سطح دانگ اجرا شد. بر اساس داده‏های موجود در سابقه طرح و داده‏های حاصل از آماربرداری کنونی، رویه زمینی و حجم، ترکیب جنگل و پراکنش در طبقات قطری در سالهای 1361 و 1389 با آزمونهای تی و کای‏اسکور مورد مقایسه قرار گرفت و وضعیت کنونی نیز مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که در اثر اجرای این شیوه، پراکنش تعداد درختان در طبقات قطری گونه‏ها در سالهای 1361 و 1389 با وضعیت پیش بینی شده در روش دانه زاد همسال اختلاف معنی داری دارد. تغییرات سطح مقطع گونه‏های شیردار، کرب، ملج و ممرز دارای اختلاف معنی دار بوده ولی تغییرات سایر گونه‏ها معنی دار نبود. حجم گونه‏های بلندمازو، شیردار، ملج، ممرز و حجم کل اختلاف معنی‏دار داشتند. منحنی ارتفاع توده‏ها نشان داد که پس از اجرای شیوه مورد نظر، ارتفاع توده روند افزایشی داشته است. تعداد در هکتار نیز افزایش چشمگیری را نشان داد. بررسی نتایج زادآوری نشان داد که تعداد در هکتار زادآوری در طبقه ارتفاعی کوتاهتر از 3/1 متر برابر 1051 اصله و بیشترین تعداد آن مربوط به پلت و کمترین تعداد را گونه‏های نمدار، بلوط و زبان گنجشک داشتند. در طبقه ارتفاعی بلندتر از 3/1 متر تعداد در هکتار برابر 94 اصله و بیشترین تعداد مربوط به گونه ممرز و کمترین تعداد را گونه‏های خرمندی، نمدار و پلت داشتند. بررسی وضعیت زادآوری نشان داد که بیشترین میزان تجدید حیات در جهت شرقی، شیب 0 تا 20 درصد و تاج پوشش 60 درصد مستقر شده است. درجه آمیختگی زادآوری در طبقه خیلی خوب و کمیت آن در طبقه ضعیف دسته‏بندی شد. نتایج ما نشان می‏دهند که در اثر اجرای روش d15 ترکیب گونه‏ای توده تغییر یافته، ترکیب گونه‏ای ایجاد شده به ضرر گونه‏های مرغوب و بویژه بلوط بوده، ساختار توده تغییر زیادی را داشته، زادآوری مستقر شده در اثر اجرای این شیوه در حد نسبتامطلوبی بوده، گونه بلندمازو ترکیب مناسبی از تجدید حیات را در اثر شیوه مورد عمل داشته ولی این برشها نتوانسته‏اند توده را به سمت ساختار همسال هدایت کنند؛ و زادآوری مستقر شده به نحو مطلوبی مدیریت نشده است اما از زمان اجرای روش تا حال وضعیت جنگل به سمت شرایط مطلوب بوده است، بنابراین باید مبنای مدیریت ما بر مبنای ناهمسالی توده باشد. برای مدیریت آینده این توده‏ها عملیات پرورشی به مدت 20 تا 30 سال و انتخاب مثبت از بالا پیشنهاد می‏شود تا توده به ساختار و وضعیت مطلوب برسد و پس از این مرحله برای توده‏ها برنامه‏ریزی مناسب صورت بگیرد.