نام پژوهشگر: زهرا اعتباری
زهرا اعتباری سیامک نوری زاده
در قسمت اول، خاصیت آروماتیسیته در خوشه های فلزی (x2m2:(si,ge , y:al,ga با گروههای تقارنی d2h وc2v ، خوشه های (b2xy(x:n,p , y:o,s,se و al2mn(m:c,si,ge , n:s,se) از دیدگاه نظری توسط شاخص های جابه جایی شیمیایی غیر وابسته ی هسته (nics)و سرعت – nics مورد بررسی قرار گرفت. با استفاده از روش های *hf/6-311+g و *b3lyp/6-311+g، ساختار مولکول ها بهینه و سپسnics و سرعت – nics آن ها محاسبه شد. در بررسی آروماتیسیته ی کلیه ی ساختارهای مورد بحث، روش hf بهتر از b3lyp عمل می کند. همچنین نتایج نشان می دهند که نتایج nics و سرعت – nics بدست آمده از روش *hf/6-311+g با هم همخوانی بیشتری دارند. منحنی سرعت – nics ایزومرهای x2m2 فقط یک ماکزیمم نشان می دهد. مقادیر(nics(0و سرعت – nics، آروماتیسیته ی بیشتر را به ایزومر d2h ساختار x2m2 نسبت می دهد؛ همچنین نشان می دهد که آروماتیسته ی ساختارهای x2m2که در آن ها x=al می باشد به شدت به نوع تقارن وابسته می باشد. در منحنی سرعت – nics خوشه های b2xy یک ماکزیمم و در خوشه های al2mn، یک ماکزیمم و یک مینیمم وجود دارد. بر اساس نتایج بدست آمده، خصلت آروماتیسیته ی این ترکیبات به شدت تحت تاثیر اندازه ی اتم قرار دارد. در قسمت دوم، فوکویی خوشه های فلزی( al4m-(m:li,na,kو al4m2 مورد بررسی قرار گرفت. ساختار مولکول ها با روش های hf و b3lyp و مجموعه پایه های 6-311+g*، 6-31+g* ،6-31g* بهینه شدند. مقادیر فوکویی با سه روش محاسبه ی بار تحلیل جمعیت مولیکن، اوربیتال های پیوندی طبیعی (nbo) و روش تحلیل جمعیتی هیرشفیلد محاسبه گردید. نتایج نشان می دهند که طرح تحلیل جمعیت هیرشفیلد، با استفاده از روش b3lyp و مجموعه پایه ی *g+6-311+g در بررسی فوکویی این ترکیبات بهتر عمل می کند. برای خوشه های -al4m و al4m2 اندیسƒ? محاسبه گردید. بر اساس مقادیر ƒ? محاسبه شده، دو موقعیت در ساختار al4m- برای حمله ی الکتروفیلی مناسب می باشند؛ که اتم های آلومینیوم متصل به فلز، بیشتر از دو اتم آلومینیوم غیر متصل، به حمله ی الکتروفیلی تمایل دارند. برای خوشه های al4m2، هر سه موقعیت در خوشه های مربوطه برای حمله ی الکتروفیلی مناسب می باشند. اتم آلومینیومی که از دوجهت به فلز متصل است بیشترین تمایل را به حمله ی الکتروفیلی نشان می دهد.
زهرا اعتباری محمود الیاسی
تحلیل گفتمان انتقادی شاخه ای میان رشته ای است و حوزه های گوناگونی را برای شناخت و تحلیل بهتر به کار می گیرد. یکی از حوزه هایی که می تواند به این منظور مورد استفاده قرار گیرد، حوزه ی نظریه ی استدلال ورزی است. نظریه ی استدلال ورزی به بررسی مباحثه ها و استدلال های مربوط به آن می پردازد و در پی ارتقای مهارت های استدلال ورزیدن در افراد است. در این رساله به این دلیل که این حوزه در فارسی شناخته شده نیست، ابتدا تبیینی از نظریه ها و رویکردهای مختلف آن آورده شده است. به علاوه، یکی از ابزارهای این نظریه، شاکله های استدلال ورزی است که صورت هایی برای ساختارمند کردن استدلال ها هستند و در آن ها، فرض ها و نتیجه ی استدلال ها –به خصوص استدلال های روزمره- مشخص می شوند؛ در نتیجه، تحلیل گفتمان انتقادی می تواند با به کارگیری آن ها پیش فرض ها و باورهای یک جامعه در باب مبحثی مشخص را بهتر بشناسد. در این رساله، پس از شرح ماهیت و انواع شاکله های استدلال ورزی، برای نشان دادن چگونگی به کارگیری شاکله ها در تحلیل گفتمان انتقادی، پژوهشی در مبحث اجتماعی حجاب صورت گرفته و استدلال های برجسته ی آن بررسی شده اند.