در عصر حاضر،کارآفرینی در سطح سازمانی و گرایش کارآفرینانه در سطح فردی می تواند به عنوان مزیت رقابتی جهان امروز تلقی شود.سازمان ها برای بقا در عرصه رقابت،به لحاظ مولفه هایی مانند خلاقیت،نوآوری،ریسک پذیری و پیش گامی هم در امور پرسنلی و منابع انسانی و هم در زمینه ساختار و فرایندها ملزم هستند.در این پایان نامه گرایش کارآفرینانه کارکنان(در سطح سازمانی)،به عنوان متغیر وابسته و هوش هیجانی و سازمانی،به عنوان متغیرهای مستقلی که ممکن است با گرایش کارآفرینانه ارتباط داشته باشند،در نظر گرفته شده است.به عبارت دیگر،هدف اصلی،بررسی ارتباط میان هوش هیجانی و سازمانی با میزان گرایش کارآفرینانه کارکنان صنایع غذایی است.میزان هوش هیجانی 248 نفر از کارکنان صنایع غذایی،با استفاده از پرسش نامه هوش هیجانی گلمن،که ابعاد خودآگاهی،خود تنظیمی،خود برانگیختگی،همدلی و ارتباط اجتماعی را شامل شده است، و هوش سازمانی با استفاده از پرسش نامه آلبرشت که شامل هفت بعد(چشم انداز راهبردی،سرنوشت مشترک،روحیه،تمایل به تغییر،صف بندی و تجانس،به کارگیری دانش و فشار عملکردی)و همچنین گرایش کارآفرینانه آنان توسط پرسش نامه محقق ساخته که شامل سه بعد ریسک پذیری،نوآوری و پیش گامی است، سنجیده شد.نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین هوش هیجانی و گرایش کارآفرینانه و همچنین هوش سازمانی و گرایش کارآفرینانه رابطه ی معناداری وجود دارد.آزمون همبستگی اسپیرمن نشان داد که بین تمامی ابعاد هوش هیجانی و سازمانی با گرایش کارآفرینانه رابطه ی معناداری وجود دارد.تحلیل عاملی تأییدی توسط لیزرل حاکی از برازش مناسب مدل ها می باشد کلمات کلیدی:هوش هیجانی،هوش سازمانی،گرایش کارآفرینانه،ابعاد هوش هیجانی،ابعاد هوش سازمانی،ابعاد گرایش کارآفرینانه