نام پژوهشگر: مهران بهنام مرشدی
مهران بهنام مرشدی غلامرضا خواجه سروی
بازنگری قانون اساسی سال 68 و تجدید ساختارهای نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران برای دستیابی به هدف توسعه کشور صورت گرفت.پرسش این تحقیق این است که آیا پس ازگذشت دو دهه از بازنگری این هدف تحقق یافته است؟ توسعه یافتگی دارای وجوه مختلف است و از نظر نگارنده وجه توسعه سیاسی با اهمیت تر از سایر وجوه دانسته شده است. نهادینگی ساختارهای سیاسی به این معنا است که اگر یک نهاد از استقلال، انعطاف پذیری، عام گرائی، پیچیدگی و تطبیق پذیری برخوردار باشد آن ساختار نهادینه است و می تواند عامل توسعه یافتگی باشد. مشارکت سیاسی به معنای امکان رقابت غیر خشونت آمیز برای کسب قدرت سیاسی در جامعه است که در دو وجه امکان انتخاب کردن و امکان انتخاب شدن نمود دارد. در بررسی عملکرد ساختارهای سیاسی ج.ا.ا پس از بازنگری و تطبیق آن با شاخص های نهادینگی فراز و نشیب هائی مشاهده گردید ولی یک روند کلی قابل تشخیص است که نشان دهنده وابستگی،عدم انعطاف پذیری، خاص گرائی و عدم تطبیق پذیری در ساختارهای سیاسی کشور است که در نهایت ساختارهای سیاسی کشور راذیل عنوان ساختارهای کمتر نهادینه قرار می دهد. در بررسی مشارکت سیاسی به معنای ذکر شده در بالا با توجه به عدم نهادینگی نهادهای جامعه مدنی در رابطه با وجه امکان انتخاب کردن نوساناتی مشاهده گردید که تابعی از عملکرد ساختارهای سیاسی بوده است.هر زمان که جریانات سیاسی .اجتماعی، احزاب و گروههای بیشتری امکان حضور در رقابت های را پیدا کرده اند افزایش معنا داری در میزان حضور توده ها در انتخابات دیده شده و بالعکس.در وجه امکان انتخاب شدن به صورت کلی یک روند نزولی مشاهده گردید و در هر دوره تعداد افراد ، گروهها ، احزاب و جریانات سیاسی کمتری امکان حضور در رقابت های سیاسی پیدا کرده اند. در مجموع تاثیر عملکرد ساختارهای سیاسی بر توسعه سیاسی در دهه 70 و 80 منفی ارزیابی می گردد و تجدید ساختارهای سیاسی کشور و باز تعریف روابط بین این ساختارها به عنوان راه حلی برای دستیابی به توسعه سیاسی پیشنهاد می گردد.