نام پژوهشگر: رسول رضوی
محمد شاه حسینی سید کاظم طباطبایی
تکفیر سلاحی موثر برای جداسازی پلیدی و کفر از دامان اسلام است، دقت و توجه به معیارها و موارد جواز تکفیر در بکار گیری صحیح و بجا از آن ضروری است. شناخت دایره اسلام و مسلمین و تفکیک آن از دایره مومنین دارای اهمیت فراوانی است. حریم اسلام و مسلمین دارای قداست و ارزش فوق العاده ای است که ورود به آن سهل و آسان است و خارج کردن مسلمانی از این حریم به دلیلی یقینی نیازمند است. ابراز شهادتین برای قرار گرفتن در دامن اسلام و در زمره مسلمین کفایت می کند و روایاتی که متضمن کفر برای گروه هایی از مسلمین می باشد بیانگر کفر در مقابل درجات عالی اسلام و ایمان هستند واین با کفر به معنای خروج از اسلام کاملا متفاوت است. خلط این دو مبحث، لغزشگاهی است که اشتباه در آن منجر به خسارت های جبران ناپذیر بر پیکر اسلام خواهد شد. طبق آیات و روایات اهل بیت علیهم السلام عواملی مانند ارتداد و یا انکار ضروری دین می تواند شخص را از اسلام خارج کند که به معنای انکار شهادتین می باشد و یا بازگشت به انکار شهادتین یا یکی از آن دو دارد. البته باید توجه داشت، اگر مسلمانی سخنی بگوید که لازمه سخن او انکار نبوت و یا توحید باشد با شرایطی از جمله توجه به این لازمه و قبول این لازمه، می توان نام مرتد بر او گذاشت. گروهی معتقدند هر چند گروه های مختلف مسلمین را در دنیا مسلمان بدانیم اما خداوند با همه آنها در آخرت بسان کافران معامله خواهد کرد. این سخن را صحیح نمی دانیم زیرا هر چند ولایت و امامت ائمه اطهار علیهم السلام رکن بی بدیل اسلام است و ائمه علیهم السلام حجت بر مردم هستند، اما در صورت جهل و نرسیدن این اصل به مردم، نمی توان منکر امامت ائمه را کافر پنداشت و معامله خداوند بر اساس همین علم و یا جهل، قبول و یا جحد و مبارزه با حق و حقیقت است.
علی پناهی رسول رضوی
علل و عوامل متعدد روانی و اجتماعی مانند نژادپرستی، برتری جویی، حفظ منافع شخصی سران، مادی گرایی افراطی، جمود فکری و وجود روحی? تقلید کورکورانه باعث گردیده اکثر افراد در اقوام و جوامع مختلف نسبت به سنت های گذشتگان خود رفتارهای غلوآمیز داشته و نوعا به قداست بخشی به نیاکان و آثار برجای مانده از آنها بپردازند، این نوع رفتار آسیب های متعددی مانند ضلالت و گمراهی، ارتجاع و عقب ماندگی، نفی اراده و اختیار خود، و ایجاد تفرقه و درگیری را به دنبال داشته است، اما افرادی معدود نیز وجود داشته اند که برخلاف جریان عمومی جوامع خود حرکت کرده و با نگاهی معقول و منطقی به نیاکان خود و آثار ایشان توانسته اند از آسیب های این نوع تفکر مصون بمانند و به جای این که رفتار پدران خویش را معیار تشخیص حق از باطل قرار دهند از معیار های صحیح مانند علم، عقل و نقل صحیح استفاده کرده و از آن ها برای شناخت راه درست بهره گیرند. این گونه نگاه صحیح و معقول به گذشته و گذشتگان آثار و فواید فراوانی را درپی خواهد داشت که از آن جمله می توان به عبرت گرفتن از سرگذشت های ایشان، استفاد? صحیح از تجربه های آن ها و آگاهی از سنت های رایج الهی در جوامع اشاره نمود که حاصل آن هدایت و سعادت به جای گمراهی و ضلالت خواهد بود.
مهدی صبایی رسول رضوی
بررسی « مباحث مهدوی » با توجه به مهمترین کتاب شیخ طوسی در موضوع مهدویت یعنی کتاب « الغیبه» علاوه بر ایجاد آشنایی با أبعاد دیگری از شخصیت علمی ایشان زمینه های جدیدی را درتحقیقات مهدوی و ترویج وارتقاءفرهنگ مهدوی فراهم می آورد. در این رساله بعد از أخذ و استخراج نظرات شیخ طوسی و عنوان دهی به نکات استخراج شده به چینش منطقی مباحث پرداخته شده و بر همین اساس پایان نامه از فصول پنج گانه تشکیل شده است. اولین و مهمترین مسأله در این مباحث اثبات تولد آن حضرت می باشد که با به بوته نقد کشاندن دو شبهه مهم دراین رابطه یعنی شبهه در اصل مهدی باوری و شبهه در تولد آن حضرت، جواب های مختلفی با استناد به ادله عقلی ونقلی مختلف بر بطلان این شبهه استخراج گردیده است . همچنین شبهه عمر طولانی حضرت نیز از راه ادلّه نقلی، اثبات قدرت خداوند و وجود افراد با عمرهای طولانی در طول تاریخ، به نقد کشانده شده است. همچنان که برخی از ویژگی های حضرت و یارانش با استفاده از روایات، جمع آوری گردیده است. نظر به اهمیت بحث از « نائبان و مدعیان» به برخی از مهمترین وظایف نائبان خاص مانند پنهان نگاه داشتن نام و مکان حضرت ، رفع شک و تردید درباره آن حضرت، گرفتن اموال متعلق به امام و توزیع آن در موارد لازم، مبارزه با مدعیان دروغین نیابت، جلوگیری از فرقه گرایی و اختلاف بین شیعیان و... پرداخته شده است. همچنین برخی از ویژگی های نائبان خاص مانند راسخ ترین در دین، عاقل ترین، پرتلاش در انجام وظیفه، عالم به علوم آل محمد (9) و... إستقراء و در مورد علت نداشتن اطلاعات کامل در مورد زندگی آنها به اموری همچون زندگی ناشناسانه، التزام به رعایت تقیه، سرّ نگه داری نواب و از بین رفتن منابع تاریخی توجه داده شده است. در بحث مدعیان نیابت نیز بعد ذکر برخی از این مدعیان ، عوامل پیدایش مدعیان در سه دسته عوامل زمینه ساز ، تسهیل کننده وشتاب زا ؛ بر اساس مکتوبات شیخ تنظیم و به شیوه های برخورد با مدعیان (مانند: آوردن خبرهای غیبی، آوردن توقیعات علیه آنان، تبریّ از آنان و روشنگری برای مردم ) و تبیین ضرورت عقلی و نقلی نیابت در این عصر پرداخته شده است. در قسمتی دیگر بعد از اثبات استمرار حجت های الهی تا روز قیامت و بقاء تکلیف توسط مردی از خاندان رسول خدا (9) به دو دیدگاه موجود در مورد غیبت حضرت یعنی «دیده نشدن» و « ناشناس بودن» امام (عج) اشاره و دیدگاه دوم به شیخ طوسی استناد داده شده است. در ادامه، به برخی پیامدهای غیبت در جامعه شیعی مانند فرقه گرایی، تلاش در توجیه امر غیبت، تبیین امامت و... اشاره گردیده و ضمن ذکر برخی علل غیبت (مانند عدم آمادگی مردم، نبود جانشین، بیم از کشته شدن، امتحان مردم و...) و برخی آثار حضور امام (مانند واسطه فیض بودن، امید بخشی و...) به ضرورت انتظار سازنده و برخی آثار آن مانند صبر و پایداری، اصلاح و خودسازی خود و دیگران و... اشاره شده است. در قسمت پایانی نیز بعد از ذکر چهار ویژگی ظهور حضرت ( حتمی بودن، مخفی بودن، پدیدار شدن در ایام نومیدی، پدیدار شدن بعد از فراموشی) به تبیین تفاوت علایم و شرایط و برخی از علایم و شرایط ظهور همچون ندای آسمانی، امتحانات فراوان، فراگیری ظلم و... اشاره گردیده است. همچنین به برخی از ویژگی های حکومت آن حضرت همانند پذیرش همگانی، حکومت مستضعفان، حکومت صالحان، جهانی بودن اشاره شده است.
مظاهر ثامری ندافی سید علیرضا حسینی
چکیده : محمد بن علی أبو سمینه ازاصحاب امام رضا 7 است ، ازاو 386 روایت (بادرنظرگرفتن طرق مختلف سند) درموضوعات فقهی، عقیدتی واخلاقی درکتب أربعه نقل شده است که وی را درزمر? راویان پرحدیث شیعه قرار می دهد0 ولی دانشمندان رجالی اورا به دروغ گوئی، غلو و فساد مذهب متهم کرده اند وبه مجرد حضور نامش در درسند حدیث، آن را ضعیف وغیر قابل استناد می دانند0 درنگاه یک پژوهشگرحدیثی بین این نقل احادیث فراوان ازوی وتضعیف وی به دلیل غلو وفسادمذهب ناساز گاری به نظرمی رسد، از این رو بایسته است با استخراج اندیشه های کلامی واعتقادی او ازمیان روایاتی که ایشان نقل کرده به حل این تعارض بپردازیم0 سعی می کنیم بادیدی واقع بینانه به شخصیت أبو سمینه بنگریم تا ضمن دست یابی به اندیشه های کلامی وی ودرستی اعتقادات او،زمینه پذیزش روایات وی فراهم شود0 بابررسی روایات أبوسمینه ،آراء واندیشه های وی درموضوعات اعتقادی به دست آمده وی درخداشناسی شناخت خداوند راممکن می داند وبه تشبیه وتجسیم وتعطیل معتقد نیست، درنظر وی امامت منصب الهی است و ازطریق نص مشخص می شود و زمین هیچ گاه از حجت خدا خالی نیست0 درفرجام شناسی به اصل معاد وپاداش وجزاء معتقد است 0 نتیجه این که با تحقیق انجام شده در احادیث اعتقادی ابو سمینه هیچ ناهماهنگی وناسازگاری با آراء مشهور واندیشه های کلامیی که ازطریق راویان ثقه به مارسیده دیده نشده است0 وبا ثبوت این مطلب که یکی از مهمترین آثارونتائج غلو اباحه گری است و باتوجه به روایات اخلاقی و فقهی أبو سمینه که اکثر آن درکتاب الصلاه ،الحج، النکاح والأطعمه والأشربه می باشد اساسا اتهام غلو به وی صحیح نیست، لذا برای اثبات اتهام غلو وکذب او باید به دنبال دلیل دیگری بود0 درآخر با جمع بندی نتایج به دست آمده دراین پژوهش ، ضمن نشان دادن اندیشه های کلامی ابو سمینه درستی اعتقاداتش رانتیجه می گیریم 0
حسین کریمی رسول رضوی
شبهه به معنای به هم امیختن حق وباطل است به گونه ای در موارد فروانی تشخیص حق وباطل را برای انسان دشوار می سازد و در مواردی به گمراه شدن انسان می انجامد وبا واژه های مختلفی از قبیل ریب ، شک، لبس خلط ، زور ، فتنه ارتباط تنگاتنگ داردو با سوال از جهاتی متفاوت است و غالبا از طرف منافقان مستکبران عالم نمایان کفار مطرح می شودو کج فکری اعتماد به دشمن تشخیص حق به وسیله افراد دفاع ضعیف از ارزشهامی تواندزمینه پیدایش شبهات را فراهم سازد ضمن ان که شبهه افکنان نیزبا انگیزه های متفاوتی از قبیل حفظ موقعیت ومقام تضعیف دین امید به پیروزی حسد ورزی به شبهه افکنی روی می اورنددایره شبهه بسیار وسیع بوده ودر تمامی اصول وفروع دین به وجود می اید شایان ذکر است قرین بودن شبهه در عقاید انسان مومن امری مسلم است و کسی نمی تواند ادعا کند که شبهه هیچ گاه در زندگی اعتقادی من وارد نمی شود در این بین انجه بسیار مهم است شبهاتی است که در حوزه اصول دین یعنی توحید عدل نبوت امامت معاد مطرح میشودو در طول تاریخ شبهات فراوانی که در اصول دین برای مردم مطرح شده است ضربات سنگینی را بر عقاید انها وارد کرده است به عنوان مثال شبهات در زمینه توحید افرادی را دچار شرک و شبهات در زمینه عدل سبب بروز مکتب های مختلفی از قبیل اشاعره ومعتزله شده است شبهات در زمینه امامت گروه های مختلف منحرفی را به وجود اورده است وافراد فراوانی را از امام معصوم جدا ساخته است شبهه اثار مخرب خود را هم در زندگی فردی وهم در زندگی اجتماعی وهم در زندگی اخروی نمایان خواهد کرد از جمله اثار در زندگی فردی می توان به سست شدن اعتقادات سر گردانی در میدان نبرد دوری از حق وحقیقت واژگونی قلب اشاره کرد و از اثار اجتماعی اثار شبهه می توان به باز ماندن جامعه از راه حق پدیدار شدن فتنه ها و جنگهاو محرومیت از فرهنگ ناب دینی اشاره کرد شبهه اثار خود را در قیامت در زمینه های مختلفی از قبیل گرفتار بودن در قیامت جدایی از مومنین ملحق شدن به قوم عاد وثمود و.و.و.به مرحله ی بروز وظهور می رساند از مهمترین نکاتی که باید راجع به شبهه عنوان کرد اثار شبهه است که به صورت گام به گام خواهد بود یعنی شبهه در مرحله اول عقاید انسان را تضعیف می کند و در مرحله دوم سبب تحریف عقیده و در مرحله سوم چنان چه شبهه زدوده نشودبه کفر و انکار دین می انجامد که البته هر یک از این مراحل نیزدارای نشانه های است در این بین آن چه مهم است مقابله با شبهات است که راه های متفاوتی در قران و سخنان ایمه معصومین مطرح شده است که اهم این راه ها را می توان در مراجعه به قران ولایت مداری و اقتدا به پیشوایان هدایت تحلیل شبهات معرفی شبهه افکنان به جامعه کسب تقوی اگاهی بخشی به جامعه خواندن ادعیه خلاصه کرد
زهیر اسلامی قرایتی سید علیرضا حسینی
در این پژوهش، اندیشه ها ی کلامی محمّد بن ابی عمیر بر اساس روایات اعتقادی نقل شده از وی، بررسی می گردد. او از مردان بزرگ و مورد اعتماد علمای مکتب و ناقل روایت های فراوان در متون کهن می باشد. در گذشته راویان شاخص و موثق فقط روایاتی را نقل می کردند و به دیگران اجازه نقل آنها را می-دادند که مورد پذیرش آنها بود و از نقل روایاتی که قبول نداشتند، امتناع می نمودند. بنابراین بررسی روایات آنان، راهی مناسب برای دستیابی به آرائشان می باشد. با مطالعه جوامع روایی پیشین ( تا قرن هفتم) ، اندوخته ای از روایات اعتقادی ابن ابی عمیر بدست آمد که مجموعه ای ساختارمند از باورهای اصحاب امامیه در آن دوران را ارائه می دهد. این مجموعه در سه بخش مبداشناسی، راهنما شناسی و فرجام شناسی مورد بررسی قرار گرفت. در بخش مبداشناسی، پیرامون معرفت، کیفیت، زمان و مکان آن مباحثی مطرح گردید. سپس به شناخت خداوند، کیفیت و اقسام آن، یکتایی خداوند و اوصاف او پرداخته شد. مطلب مهم اینکه لسان روایات نقل شده از سوی ابن ابی عمیر در توصیف خداوند، بر اسلوب نفی نقص از خداوند ـ الهیات تنزیهی ـ است. بحث راهنما شناسی دربرگیرنده دو زیر عنوان نبوت و امامت است. متصدیان امر راهنمایی بشر، افرادی ممتاز در جمیع صفات انسانی و برگزیدگان خداوند ـ بدون دخالت احدی از خلق ـ هستند. در انتها به بحث فرجام شناسی، ضرورت، حتمیت و کیفیت آن، گونه های افراد از حیث اعتقادی و عملی و حساب و کتاب خلق پرداخته شده است. روایاتی که ابن ابی عمیر نقل می کند، زندگی اخروی و حتمیت آن برای همه را مسلم می داند. ?
سجاد منصوری رضی سید علی رضا حسینی
محمّد بن خالد برقی از راویان شناخته شده ی شیعی در قرن 2 و 3 هجری قمری و از خاندان شیعی بزرگی است. وی در قم به دنیا آمده و تحصیلات خود را علاوه بر این شهر در کوفه و بغداد ادامه داده است. روایات برقی در بحث خداشناسی به سه راه برای شناخت خداوند اشاره کرده و هرگونه تشبیه ای به مخلوقات در مورد صفات الهی و جبر و تفویض، نفی و بین این دو معنایی والا از مختصّات عقاید شیعه، تبیین شده است. بحث راهنماشناسی (نبوّت و امامت) با روایاتی دالّ بر لزوم حجّت آغاز شده است. تبیین معنای رسول و نبیّ و محدّث و فرق آنها و راه علم پیامبران به رسالت شان از مسائلی است که در بحث نبوّت عامّه طرح شده است. در بحث امامت که بیشترین روایات کلامی برقی است روایات جامعی مانند لزوم شناخت امام، استمرار امامت در تمام زمان ها، نصب امام از سوی خداوند و ... نقل شده است. بهترین حدیثی که از طریق شیعه بیانگر واقعه ی نصب امام در غدیر خمّ است توسّط برقی و با اسانید بسیار متعدّد و معتبر روایت شده است. روایات مربوط به موضوع فرجام شناسی به وضعیت خاصّ انسان در هنگام مرگ و جایگاه شیعیان در قیامت اشاره کرده است. از مجموعه روایات کلامی برقی که دایره المعارفی عقیدتی است اینگونه استفاده می شود که عقاید شیعه در طول تاریخ ثابت بوده و دچار تغییر نشده است. آنچه برقی نقل نموده از قطعیّات و مسائل استدلالی است که شیعیان از امامان معصوم ? آموخته و به آیندگان انتقال داده اند. از اینجا اعتماد اصحاب به او وثاقتش نیز استفاده می شود که آنچه او نقل نموده مورد پذیرش آیندگان نیز قرار گرفته است.
سید احمد احمدزاده علی راد
نظر به رخداد حماسه حسینی در دهه شصت هجری و فزونی بدعت ها و انحرافات نظری و عملی در جهان اسلام، رسالت امام سجاد7 در حفظ اسلام و مذهب تشیع با دشواری هایی روبرو شد و این دوره را به یکی از حساس ترین و مهم ترین اداوار تاریخی امامیه مبدل نمود. کاویدن ابعاد نهضت علمی و فرهنگی امام سجاد7، در پاسداری از معارف اعتقادی امامیه در جامعه بحران زده آن روزگار مساله اصلی این پژوهش است که قصد دارد با گرد آوری مستندات نقلی و تاریخی تلاشهای آن حضرت را در ساحت آموزه های اعتقادی امامیه بررسی کرده و چگونگی روش ایشان در تبیین معارف و مواجهه با مسائل نوآمد اعتقادی را روشن سازد و در نهایت تاثیرات تعالیم ایشان را بر نماید. امام سجاد7 در دوران امامت خود با وجود فشارها و شرایط دشوار سیاسی توانست معارف اعتقادی زیادی را در زمینه امامت و توحید تبیین کند. ایشان در زمینه امامت و تبیین آن توانست منظومه ای از ویژگی ها را برای امام تبیین کند و مفهوم مبهم امامت را در دوران امامت خود به صورت شفاف و مبتنی بر ویژگی هایی همچون عصمت و علم و نص و وراثت معرفی کند. امام سجاد7 همچنین در زمینه توحید به ساماندهی عقاید جامعه اسلامی در این زمینه پرداخت و موضع خود را در برابر عقاید انحرافی موجود همچون مرجئه و خوارج و مشبهه اعلام کرد. یکی از نکات برجسته در شیوه شناسی تعالیم اعتقادی امام سجاد7 بهره گیری ایشان از روش های متعدد و متنوع در بیان این تعالیم است که با تاسیس مدرسه علمی و تربیت شاگردان و موالی و استفاده از کتابت و فرصت های مختلف تبلیغی همچون ایام حج توانست از این روش ها در پیشبرد اهداف اعتقادی خود استفاده نماید.
محمد سجاد تقی زاده دلنواز حقیقی رسول رضوی
عدّه ای بر این عقیده اند که از نظر عرفِ جامعه، رابط? خویشاوندی با انبیا و اولیای الهی به نوعی برای افراد حقانیت به همراه دارد چرا که اگر فلان فرد حق نبود و مورد تأیید پیامبر و امامان: که در نهایت کمال بشری می باشند نمی بود، ایشان با آنان وصلت و روابط خویشاوندی بر قرار نمی کردند. پس می توان این نتیجه را گرفت که هر کس با اینان رابط? خویشاوندی (به ویژه از طریق ازدواج) داشته باشد مورد تأیید آنان است و هرکس مورد تأیید اولیا و انبیای الهی باشد، می تواند ادعای حقانیت نماید. پاسخ این سوال که آیا رابط? خویشاوندی می تواند برای افراد حقانیت به همراه داشته باشد را باید در دو منبع الهی یعنی؛ قرآن کریم و روایات که مفسِّر و مبیِّنِ قرآن می باشند و عقل که مهمترین عطی? الهی به انسان است مورد بررسی قرار دهیم. دراین رساله در بررسی دیدگاه قرآن و سنت، به این نتیجه رسیده ایم که خداوند رابط? خویشاوندی با افرادی همچون اولیا و انبیای خود را، عاملی برای حقانیت افراد نمی داند و این موضوع را به گونه های مختلف در قرآن رد و نفی نموده است. در عوض عوامل دیگری همچون تقوا، ایمان، قلب سلیم و از همه مهمتر تبعیت از ولی ای که از سوی خداوند بر مردم آمده است را عاملی برای حقانیت آنان می داند. به گونه ای که برخی همچون فرزند نوح به علّت پیروی نکردن از پیامبر خداوند از اهلیّت با این ولی خدا ساقط می شود و خداوند میان او و دیگر سرکشان فرقی قائل نشده و او را با دیگران عذاب می نماید. و همچنین أهل بیت: نیز در روایات خود، رابط? خویشاوندی با ایشان را در حقانیت افراد موثر نمی دانند بلکه علاوه بر تشویق و ترغیب مردم به ایمان، عمل صالح و تقوا، ولایت و تبعیت از ایشان که شرط پذیرش و قبولی طاعات الهی است، را عامل حقانیت ذکر می کنند، به گونه ای که فردی همچون فرزند نوح، همان گونه که قبل تر به آن اشاره شد به خاطر سرکشی اش از ولیّ خدا، از اهلیت ساقط می شود امّا فردی که نه تنها با أهل بیت: رابط? خویشاوندی ندارد، بلکه حتّی هم نژاد با ایشان نیز نمی باشد، حقانیت پیدا می کند و به مقامی می رسد که أهل بیت: در حق او می فرمایند: «منّا اهل البیت». و همچنین در این رساله بعد از بررسی معنای لغوی حقانیت و این که چه کسانی حق و معیار تشخیص آن می باشند, به این نتیجه رسیدیم که هر کس با حق مخالفت نماید باطل است، و این مطلب را به عنوان یک قانون کلّی و همیشگی بیان کرده ایم که اگر فردی هر چند از خویشاوندان بسیار نزدیک أهل بیت: باشد، امّا در صورتی که با ایشان مخالفت و دشمنی کند نه تنها نمی تواند ادعای حقانیت داشته باشد بلکه او فردی است باطل.
سیدحسن هاشمی مزرعه نو علی افضلی
اغلب مباحث مطرح شده در ذیل این موضوع، میان فرق مختلف کلامی، در ذیل تفسیر آیات قرآن بیان و طرح گردیده است. چرا که به نظر می رسد چالش اصلی را ظاهر متضادگونه برخی آیات، ایجاد می کند. متکلمین عموماًدر ذیل تفسیر آیات متعددی، وارد بحث از رابطه علم و اراده الهی با اختیار انسان و نحوه گزینش ایمان و کفر، گردیده اند و هر یک مواضع و رویکردهای مخالفان خویش را به نقد کشیده و به اثبات دیدگاه های خویش پرداخته اند؛ با وجود قدرتمندی این نظریه پردازان در تبیین مواضع خویش، به دلایل گوناگون، ایشان نتوانسته اند تعریف صحیح و سازگار با تمامی اصول وحیانی اسلام، ارائه دهند. و در نتیجه دامنه این بحث به حوزه های دیگر مباحث قضا و قدر و .... نیز کشیده شده است. پویش اصلی این پژوهش، ارائه بیانی روان، درست و سازگار از میان مستندات دین پژوهی، از معنای اختیاری بودن ایمان و کفر، و درنتیجه پاسخ به شبهات این حوزه می باشد. در تبیین مسئله جبری یا اختیاری بودن ایمان و کفر، پس از تبیین معناشناختی کلید واژه های "ایمان"، "کفر"، "جبر"، "اختیار"، "تفویض"، از جنبه های مختلف، به تفاوت کارکردهای هر یک از این واژگان، در جایگاه های مختلف، اشاره گردیده است. چرا که تعیین کارکردهای متفاوت هر واژه در آیات و روایات، در ارائه الگوی نهایی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در ادامه به بررسیآیات و روایاتی، که با صراحت کافی به بیان عاملی از عوامل موثر در ایجاد ایمان و کفر و یا ثبوت آن دو اشاره می کنند، پرداخته ایم. سپس علاوه بر طرح و نقد و بررسی آیات و روایات شبهه انگیز در این موضوع، به بیان دیدگاه امامان معصوم، در این زمینه، پرداخته و بر این دیدگاه و نظریه تاکید می کنیم. بر اساس این دیدگاه، "اختیاری بودن ایمان و کفر"ـ که عبارت است از: "اعتقاد و باور قلبی صادقانه" (ایمان) و یا هر نوع "عقیده و کردار منکرانه نسبت به طاعت خداوند" (کفر)، برترین گزینه انتخابی انسان و با تمایل وی و با پشتوانه قوا و استعدادهای خدادادیش تحقق می یابدـ قابل دفاع می باشد. در آخرین گفتار این پژوهش به بررسی آثار و پیامدهای اعتقاد به هر یک از نظریه های جبری یا اختیاری بودن ایمان و کفر پرداخته ایم.
محمدحسین بناکاران موسی ملایری
رهیافت های گوناگون برای بررسی مسأله ی خاتمیت و تفاسیر مختلف اندیشمندان از این مسأله وجود دارد. هر یک از این موارد براساس مبانی و ادله ای برای بیان ضرورت بحث نبوت و خاتمیت است. حال قرآن و روایات نیز به نحوی به تفسیر حقیقت خاتمیت پرداخته اند که شاید متفاوت با تفسیر برخی عالمان باشد. از سویی نیز پس از وفات خاتم انبیا صل الله علیه و آله، ارسال مردان آسمانی از سوی خداوند قطع نشد و مقامی به نام امامت ادامه یافت. چنین شد که برخی شئون و نقش ها نیز توسط ائمه علیهم السلام به عهده گرفته شد. این نقش ها و وظایف که هرکدام به نحوی بی بدیل برای امامان معصوم علیهم السلام در آیات و روایات فرض شده است، می تواند نحوه ی سازگاری مفهوم خاتمیت را با مقام امامت روشن تر سازد. اما از جهتی دیگر، برخی شبهه افکنان که بر اساس ارائه ی تفاسیر ناصحیح از خاتمیت و بعضاً امامت و همچنین طرح مباحثی تأمل برانگیز در نسبت میان آن دو، کوشیده اند مسأله ی امامتِ مورد ادعای تشیع را مورد تردید قرار دهند. ایشان معتقدند که تفسیر امامت از نظر شیعه، همان شوون پیامبری از جمله عصمت، ارتباط با غیب، حجیت و ولایت تشریعی را شامل میشود. از نظر آنان تشیع امامت را همان ادامهی پیامبری و نبوتِ همیشگی قلمداد میکند و این امر با اعتقاد به خاتمیت ناسازگار است. بنابر این خاتمیت در باورهای شیعیان تنها لفظی است که حقانیتی در برندارد. در برابر مخالفان سازگاری خاتمیت و امامت، اندیشمندان شیعه معتقدند که نه تنها این دو مفهوم با هم سازگار، بلکه لازم و ملزوم یکدیگر هستند. دین خاتم برای جاودانگی خود به کتاب آسمانی قرآن و شجرهی طیبهی امامت محتاج است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله)، با عنایت به همین مسأله به معرفی امامان بعد از خود پرداخت. تشریع احکامی که در 23 سال پیامبری حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) مجال و ظرفیت ابلاغ آن برای مردم یافت نمیشد، به دست پیشوایان معصوم (علیهم السلام) صورت گرفت و با انتظار حضرت موعود (عجل الله تعالی فرجه) تداوم خواهد یافت. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به واسطهی خاتم الانبیا بودنِ خود، قلههای کمال را فتح کرد و کمالات کشف نشده را تمام کرد، از این رو جانشینان معصوم او مقامی چون او یافتند. پیامبر نبوت را به سرانجام رساند ولی مقام بلند امامت ادامه یافت.
حامد داودوندی رسول رضوی
هدف از این نوشتار، کشف ادّله و آرای شیخ مفید (رحمه الله علیه) پیرامون زوایای مختلف «مهدویت» است. زیرا وی به عنوان یکی از مهم ترین متکلمین متقدم دارای جایگاهی ویژه است. همچنین با توجّه به شبهات مطرح پیرامون مهدویّت، انجام این پژوهش می تواند در راستای پاسخ دهی به شبهات، تثبیت ریشه دار بودن مهدویّت و تقویّت اعتقادات جامعه در حوزه ی مهدویت مفید واقع شود. این نوشتار در پی پاسخ به این سوال اساسی است که: «در آثار شیخ مفید (رحمه الله علیه) چه مطالبی پیرامون مهدویت و امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف) آمده است؟» برای پاسخ به این سوال، مطالعه ی آثار شیخ مفید (رحمه الله علیه)، در دستور کار قرار گرفته و محتوای موجود در آثار شیخ مفید (رحمه الله علیه)، پیرامون موضوع مهدویت، تلخیص گردید. سپس بر اساس محتوای به دست آمده، آموزه های مهدویت در آثار شیخ مفید (رحمه الله علیه) در چهار حوزه ی «زندگانی امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشّریف)»، «ویژگی ها و سخنان ایشان»، «ادّله ی امامت» و «غیبت و ظهور» دسته بندی شد. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، از مطالب موجود در آثار شیخ مفید (رحمه الله علیه) در زمینه های مذکور، می توان برای اثبات، تبیین و دفاع از آموزه های اعتقادی در حوزه ی مهدویت بهره برد. بسیاری از پاسخ های شیخ مفید (رحمه الله علیه) به سوالات و شبهات پیرامون مهدویت، امروزه نیز کاراست.
زهرا باقری وردوق رسول رضوی
عذاب های الهی اختصاص به جسم ندارد ومسئله پاداش وکیفر با اهداف ویژه به صورت های گوناگونی برافراد جاری است. عذاب خداوند گاه ـ جسم و روح ـ فرد رانشانه می رود و گاهی روح انسان است که باید عذاب الهی را بچشد. وجودعذاب های روحی امری مورد تایید قرآن و روایات می باشد .ما دراین رساله آیات قرآن رامورد بررسی قرار داده ایم، آیاتی که برای مجرمین دردنیا وآخرت از عذاب هایی خبر می دهد که علاوه برجسم، روح آن ها رامی آزارد و چه فراوانند کسانی که در برابر شکنجه های روحی به مراتب بیش از ضربه های جسمانی رنج می برند؛ اینان چه بسا حاضرند از همه چیز محسوس و جسمانی بگذرند ولی کوچکترین تحقیر، توهین، سرزنش، توبیخ و... به شخصیت آنان وارد نیاید. در این رساله به عذاب های روحی در دنیا وآخرت ، عواملی که موجب عذاب می شود و نیز اموری که مصونیت ورهایی ازعذاب را به دنبال دارد پرداخته ایم. امیدوارم مورد رضایت حق تعالی و ولی عصر (عجل الله فرجه ) قرار بگیرد.
معصومه موسوی علی افضلی
با بررسی تفسیرکبیر فخررازی، به عنوان تفسیری که نویسنده آن به جبر اعتقاد دارد، و حتی مورد احترام بسیاری نویسندگان پس از خود نیز بوده است و کتاب وی مبنای بسیاری از کتابهای دیگر قرار گرفته است، لازم بود موضوع جبر در کتاب ایشان بررسی شود به همین دلیل موضوع این رساله با موضوع "بررسی استنادات قرآنی فخررازی در اثبات نظریه جبر در کتاب تفسیرکبیر" نام گرفت. از این جهت در فصل اول به توضیح معانی و مفاهیم جبر و احتیار و در فصل دوم تا ششم، آیاتی که ذیل آنها به این موضوع اشاره شده بود مانند: آیاتی که نشان میدهند خداوند خالق اعمال انسان است، و هدایت و ضلالت به دست خدا و به خواست و اراده اوست، همچنین آیاتی که نشان میدهند همه چیز به قضا و قدر خداوند است، آیاتی که نشان میدهند مشیت انسان وابسته به اراده و مشیت الهی است، آیاتی که نشان میدهند اعمال انسان در علم الهی ثبت شده و امتناع از آن ممکن نیست. در پایان هر فصل دلایل عقلی در رد آن عقاید و تفسیر صحیح آنها بیان میشود، سپس آیاتی را که بیان کننده اختیار هستند در ادامه بیان کردیم. همانطور که در متن این رساله به تفصیل آمده است فخررازی به اختیار انسان اقرار میکند ولی خداوند را فاعل اعمال انسان میداند، در رابطه با این تناقض گویی باید بگوییم وی با خود کنار نیامده و نتوانسته میان جبر و اختیار یکی را بپذیرد و در آیات مختلف نظرات متفاوتی را ارائه داده است.
مصطفی ملاییان رسول رضوی
روند مدرنیته شدن جوامع که در نتیجه رشد روز افزون وسایل ارتباطی از قبیل جراید، ماهواره، اینترنت و عرضه سهل و آسان عقاید مختلف در میان جوامع را در پی داشته است. کشور ما نیز از این امر مستثنی نبوده و رفته رفته موجب شد علاوه بر عرضه تمام قد مکاتب و فرقه های وارداتی، برخی نیز با التقاط و یا بهره گیری از همان مکاتب شرق و غرب دست به تأسیس مکتب یا فرقه معنویت گرا بزنند. عرفان حلقه (کیهانی) نیز از این دست می باشد. این مکتب کوشیده تا با التقاط آموزه های شرقی همچون بودا، برخی آموزه های صوفیه و برخی از آموزه های اسلام آن هم به صورت تحریف شده و ترکیب آنها با علوم تجربی همچون نظریه کوانتوم با عنوان آشتی دهی دنیای عرفان، معجونی از این باورها به دست مریدان خود با نام عرفان ایرانی دهد. بنیان گذار فرقه عرفان کیهانی تاکنون چند کتاب با نام های «عرفان کیهانی»، «انسان از منظری دیگر»، «بینش انسان»، «اسب تراوا»، «چند مقاله» و «انسان و معرفت» به چاپ رسانده است. در میان این کتب کتاب «عرفان کیهانی» به دلیل اینکه حاوی اساسنامه و اصول این فرقه و پایه ی فکری این مکتب می باشد برای همین از جایگاه خاصی برخوردار است. از این رو قرار دادن این کتاب در ترازوی نقد می تواند ارزش آموزه های این مکتب را زیر سوال برده و کژ راهه بودن این به اصطلاح عرفان ایرانی را نمایان می سازد. با توجه به مطالب بالا در این تحقیق سعی بر این شد، علاوه بر نقد برخی آموزه های این مکتب، بیشتر تمرکز بر نقد اصول کتاب عرفان کیهانی که حاوی عقاید کلی آموزه های این مکتب است گذاشته شود. عقاید و آموزه های عرفان کیهانی دچار آسیب هایی همچون تناقضات درونی، مخالفت با آیات و روایات، تفسیر به رأی آیات قران، ابهام آمیز بودن مفاهیم و برخورداری از مغالطات بسیار می باشد. برای رسیدن به این منظور سعی شده از کتب معتبر و مورد اتفاق علما استفاده شود؛ نوع ایراداتی وارده به این تفکر بخشی در حوزه درون دینی و بخشی در حوزه برون دینی می باشد، اما با توجه به اینکه لازم بود در این تحقیق با استناد به آیات و روایات بحث نظری این تفکر مورد بررسی قرار گیرد لذا لازم است بخش ها و اقسام دیگر ایرادات وارده به عرفان کیهانی در رساله ها و کتاب های دیگر مورد بررسی و نقد قرار گیرد. در عرفان کیهانی برای رسیدن به پروردگار، عدم ضرورت پذیرش مذهب و عدم تقید به دین خاص به طور مستقیم مورد تأکید قرار گرفته است؛ در این راستا نه تنها سخنی از لزوم وجود اهل بیت^ به عنوان واسطه ی رسیدن به خداوند و دریافت فیض او به میان نمی آید، بلکه با مطرح کردن چیزی با عنوان شعور کیهانی به عنوان واسطه فیض، واسطه های اصلی فیض که همان اهل بیت^ هستند را از این مدار خارج می کنند. لازم به ذکر است با توجه به بومی بودن این فرقه و استفاده آن از ابزارهای جذب و تبلیغ متأسفانه در طول چند قرن اخیر شاید تنها فرقه نوظهوری است که توانسته است این همه ذهن افراد را درگیر و نهایتاً از نظر کمی تعداد زیادی از افراد را جذب خود کند. در این نگارش فصل اول به توضیح کلیات انحراف این تفکر و ذکر مفاهیم آن اختصاص دارد و فصل دوم به نقد برخی از آموزه های این تفکر با استناد به آیات و روایات پرداخته است و فصل سوم هم به تبیین مغالطات برخی آموزه های این فرقه توجه دارد. کلید واژه: شعور کیهانی، فرقه، عرفان، کتاب عرفان کیهانی(حلقه).
حمید ابراهیم زاده عز الدین رضانژاد
در عصرامام رضا(ع)،فرقه های کلامی متعددی، در جامعه اسلامی وجود داشتند، که در کنار هم و گاه علیه یکدیگر، اقداماتی انجام می دادند؛این رفتارها و اقدامات، عرصه های مختلف علمی ، اعتقادی، اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی را شامل می شد؛ در این تحقیق سعی شده است: چگونگی تعامل امامیه با محوریت امام رضا (ع)، در عرصه اعتقادی با سایر فرقه های کلامی مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد. پرداختن به این موضوع کمک به شناخت ابعاد جدیدی از تاریخ کلام می باشد؛ که در جهت نیل به بازشناسی عملکرد امامیه و در رأس آن امام رضا(ع)در برخورد با جریانات کلامی موجود در دوران امامت آن حضرت و نیز نحوه واکنشهای موجود درفرقه های کلامی و همچنین بالا بردن سطح آگاهی جامعه علمی، قدمی هرچند کوچک اماگرانبها برداشته است. وجود فرقه های کلامی مختلف، همچون : زیدیه، اسماعیلیّه، جهمیه وتا حد کمتری فطحیه وخوارج و فعالیتهای فکری-کلامی وتبلیغات منفی آنان وگسترش شبهه های اعتقادی از جانب مخالفین اعتقادی امامیه، بالخصوص غلات ،اهل الحدیث، واقفیه، قدریه و مرجئه و برداشتهای ناصحیح آنها از روایات و بعضأ جعل و تحریف احادیث که نشان دهنده ایجاد گروهها وحلقه های حدیثی در میان مخالفین بود، موجب تعامل کلامی شدید بین امامیه و فرقه های مذکور گشت. فتنه واقفیه،نیز پیامدهای ناگواری در جامعه بر جای گذاشت که کم ترین آن، تضعیف موقعیت امامت شیعی، ایجاد اختلاف میان مسلمانان و مشغول ساختن افکار عمومی به مسائل انحرافی وتا حدّی غفلت از نیرنگ ها و توطئه های اساسی دیگر مخالفین امامیه بود.در این شرایط امامیه بر آن بود که فعالیتهای اعتقادی- حدیثی خویش را افزایش داده تا مبادا انحرافات فکری فرقه های باطل، موجب انحراف عامّه و خاصه مردم شده وتأثیر منفی خود را برجامعه اسلامی بگذارد. لذا امامیه و در رأس آن امام رضا(ع)، ضمن معرفت شناختی درخصوص عقاید رایج، با ارائ? طرق شناخت حق و باطلدر راستای تثبیت عقاید حق به ترویج فرهنگ دینی و عقاید اصیل اسلامی پرداختند. از طرفی در دوران امامت امام هشتم(ع)،معتزل? عقل گرا، با ترتیب دادن جلسات بحث و مناظره، خود را پرچمدار علم کلام معرفی می کردند. عقل گرایی مفرط مسلمانان را به سمت تفکرات معتزله سوق می داد.در این موقعیّت، حضرتامام رضا(ع)،ضمنایجاد فضای علمی مناسب برای ارایه طرح و نظرات و اندیشه های مخالفان، به ترسیم مرز تشیع علوی و عباسی، تصحیح اعتقادات مسلمانان، تببین امامت و عصمت امام و پاسخ به شبهات پرداختند. این رساله در چهار بخش با روش توصیفی تحلیلی و با فیش برداری و تتظیم وتحلیل مطالب و ابزار تحقیق کتابخانه ای، علاوه بر کتاب ها و منابع نوشتاری، از نرم افزارهای پژوهشی مرتبط به تصویر سازی برخوردهای اعتقادی امامیه وگروه های کلامی موجود در آن عصر ونیز نحوه بازخوردهای عقیدتی آن پرداخته است که مورد استفاده موسسات آموزشی، پژوهشی و حتّی دستگاه های جرایی وفرهنگی وسیاسی خواهد بود که نتایج مذکور را در تعاملات خویش با گروه های مختلف در جامعه اسلامی به کار گیرند . کلید واژه :برخوردهای اعتقادی، تعامل،امامیه،امام رضا(ع)،فرق کلامی،عصرامام رضا (ع)، مناظره
اسماعیل شریفی رسول رضوی
چکیده: دراین پژوهش اندیشه های کلامی علامه امینی1بر اساس متن های کلامی بر جای مانده از ایشان بررسی شده است. از دیدگاه این اندیشمند بزرگ،معرفت خداوند آسانترین معارف است و از مخلوقات عالم می توان به خالق و مدبر آن پی برد و نظریه تشبیه و تعطیل در مورد صفات الهی باطل بوده و نظریه صحیح اثبات صفات برای خداوند بدون تشبیه به مخلوقات است.قدر به معنی صحیحش عبارت می باشد از ثبوت امر جاری در علم ازلی الهی با اعطاء قدرت بر فعل و ترک و با معرفی شدن هر کدام از خیر و شر برای انسانها. خداوند دو اراده دارد : اراده حتم و اراده اختیار.اگر اراده خداوند به طاعات و محبوباتش تعلق گیرد آن اراده حتمی و بالذات است و اگر اراده خداوند به کفر و عصیان عباد تعلق گیرد آن اراده اختیار و عرضی است یعنی خداوند اراده کرده است که عبادش اختیار کفر و عصیان را داشته باشند. صفات خداوند یا ذاتی است یا فعلی است. صفات فعلی صفاتی هستند که مقابل آن یک صفت وجودی برای خداوند باشد مانند صفت رضا که ضدش صفت سخط است وصفاتی را صفت ذاتی گویند که مقابلش یک صفت وجودی نباشد بلکه مقابلش ممتنع بالذات باشد مانند صفت علم که مقابلش صفت جهل است که برای خداوند ممتنع بالذات است. ازدیدگاه ایشان شباهت نبی و امام در این است که هر دو امارتی الهی هستند و تعیین آنها نیازمند نصب الهی است و تفاوت آنها در این است که نبی دارای مقام تشریع است و متصل به وحی الهی است اما شأن امام تبلیغ وتبیین احکام است. ازنظر وی معاد از اصول دین بوده و این مسأله نزد شیعه اجماعی است و براساس روایات، آخرت دار بقاء و قرار است و همه مراحل قبل از آن موقتی است. در روایات متعددی وارد شده است که در روز قیامت امیر المومنین تقسیم کننده بهشت و دوزخ هستند و شرط عبور از پل صراط اذن ایشان است.
علی محمد روشندل محمدهادی قندهاری
چکیده تصوف در صدر اسلام با گرایش برخی از صحابه رسول خدا| به زهد و بی رغبتی به دنیا، ترک خانواده و زندگی، تمایل به جدایی از اجتماع و دوری از مردم، پرداختن به اذکار وعبادات، حرام کردن حلال الهی و توجه به زندگی رهبانی در بین مسلمین شروع که در همان ابتدا بعداز اطلاع رسول گرامی اسلام |از رفتارها واعتقادات غیر شرعی وغیر اخلاقی حضرت بلافاصله بر منبر رفته وبا این رفتارهای افراطی مخالفت کرده وآنها را خارج از دین دانستند بدین ترتیب رفته رفته با گذر تاریخ این منش واعتقادات دچار تغییرات بنیادین در رفتار وگفتار واعتقادات شده و تبدیل به یک جریان شد. این تحقیق در پی آن است تا اولاً: عوامل فاصله گرفتن و جدا شدن از شریعت توسط برخی از صوفیان را شناسایی و کشف کندکه آیا این تغییر در رفتار به دلیل انحراف در مبانی اعتقادی وجهان بینی بوده یا عوامل دیگری در این امر دخیل است؟ و در ثانی: چگونگی شریعت گریزی را ریشه یابی کرده و علل آن را تبیین کندکه آیا ریشه آن داخلی و از درون خود صوفیان بوده یا از بیرون عواملی دست به دست هم داده و باعث جدایی این فرقه از شریعت شده است ثالثاً: مادر پی آن هستیم تا اثبات کنیم شریعت پوسته دین وغیر مهم نبوده بلکه از ضروریات دین بشمار می رود.
سید جعفر حسینی رسول رضوی
در مفهوم شناسی روح به این نتیجه می رسیم روح چیزی است که موجب حرکت می شود و روان است و حرکت دارد و بدن نیز چیزی است که خواص اجسام را دارد؛ با توجه به روایت توحید صدوق؛ روح بدون جسم حرکتی ندارد، نتیجه می گیریم که بدن با حضور روح به حرکت و حیات می رسد، و نشان خواهیم داد از میان پنج روحی که در انسان یافت می شود آنچه محور بحث این نوشتار است روح الحیات می باشد که عامل حیات و حرکت است و بقیه ارواح محل بحث نمی باشد. منظور از حیات، دمیده شدن روح الحیات است و منظور از موت، خروج روح الحیات است که در تعبیر روایات روح الحیات با چهار نام خوانده شده است، که عبارتند از: روح الحیات، روح البدن، روح المدرج و روح العقل و نشان خواهیم داد آن روحی که جسمانی حادث می شود همین روح الحیات است و ملاصدرا نیز حدوث جسمانی روح را از همین نقطه می داند و چون روح الحیات عامل حرکت و دب و درج و شروع انسان به فهمیدن و تعقل از همین جاست لذا در روایات فقهی نیز سقط جنینی که در او روح الحیات دمیده شده است را مستحق دیه کامل می داند. سپس باطرح مساله رابطه روح با بدن و بیان این که نه این رابطه آنقدر ضعیف است که در حد مرغ و آشیانه تنزل داده شود و نه معتقد شد که یکی از مراتب دیگری است. بلکه رابطه ی این دو رابطه کور و زمین گیر است که حوائجشان باهم دیگر رفع می شود، لذا در هر نشئه ایی که جدایی این دو حاصل شود؛ انسان درکی از آن نشئه نخواهد داشت. با بررسی این نکات در فصل اول و بررسی نظریه های همراهی روح با بدن پس از مرگ بر پایه آیات و روایات می پردازیم. بررسی نظریه های همراهی روح با بدن نشان می دهد، که به دلیل به تأویل رفتن متون دینی از ناحیه ی صاحبان این نظریه ها، همگی نمی توانند صحیح باشند. ما در این نوشتار کوشیده ایم از تأویل در متون دینی بپرهیزیم و نظریه ی منطبق با آیات و روایات، نظریه ی همراهی روح با بدن مثالی در برزخ و همراهی روح با بدن عنصری پس از آن را، نظریه ی نزدیک به واقع معرفی کنیم؛ چرا که نظریه ی مذکور، مویّد به ظواهر دینی است؛ در حالی که سایر نظریات، تلقّی نادرستی از متون دینی دارند. از مباحث جدیدی که بررسی شده، عدم ابتناء قائل شدن به بدن مثالی به مسئله ی تجرّد نفس است. تا کنون اعتقاد بر این بوده است؛ که قائلان به تجرّد نفس، وجود بدن مثالی را لازمه ی تجرّد می دانستند و قائلین به عدم تجرّد نفس متلزم به بدن مثالی نبوده اند. اما در این نوشتار تلازم بین قول به تجرّد و قول به بدن مثالی در برزخ انکار شده و اثبات گردیده است. با اینکه متون دینی حاکی از عدم تجرّد نفس است، اما همراهی با بدن مثالی در برزخ مویّد به تصریحات و ظواهر متون دینی است. لذا انسان در همه ی مراحل دنیا و برزخ و پس از آن، موجودی دو ساحتی است و در هیچ مرحله ای نفس بطور مستقل حیات ندارد و در هر نشئه ای همراه بدن می باشد، یعنی در نشئه ی دنیا و قیامت همراه با بدن عنصری و در نشئه ی قیامت صغری (برزخ) همراه با بدن مثالی می باشد. البته انسا نهایی هستند، که به دلیل عدم همراهی روح با بدن در برزخ، درکی نسبت به مسئله ی برزخ ندارند و به تعبیر روایات (یلهی عنه) هستند و خاطر نشان کرده ایم، که درک در هر مرحله ای از مراحل حیات وابسته به همراهی روح با بدن می باشد و در این بین فرقی بین قائل شدن به تجرّد و عدم تجرّد نفس وجود ندارد و وجود بدن به عنوان ابزار ادراک، در همه ی مراحل سه-گانه ضروری است و اثبات نموده ایم، که معاد جسمانی مدّ نظر شرع (همراهی روح با بدن) در هر سه نشئه ی دنیا، آخرت و برزخ وجود دارد. همچنین با ردّ تلازم بین عنصری بودن و زوال پذیری، به شبهات وارد بر همراهی روح با بدن عنصری در قیامت نیز پاسخ گفته ایم. در مجموع نظریه ی همراهی روح با بدن مثالی در برزخ و همراهی روح با بدن عنصری در قیامت را منطبق قرآن و حدیث معرفی کرده ایم.
رسول رضوی محمد رحمتی
یافتن اطلاعات، یکی از نیازهای روزمره کاربران اینترنت است. موتورهای جستجو، پراستفاده ترین ابزار برای یافتن اطلاعات در وب هستند. با گذشت مدت زیادی از حضور موتورهای جستجو، و با همه پیشرفت ها در این زمینه، کسانی که بدنبال نیاز اطلاعاتی خود به این موتورها مراجعه می کنند، با لیست طویلی از نتایج جستجو برخورد می کنند. آن چیزی که استفاده از آنها را مشکلتر می نماید، این است که معمولا ترتیب نتایج برگشتی منطبق بر نیاز کاربر نبوده و در نتیجه آنرا مجبور به صرف مدت زیادی برای پیدا نمودن سایت مورد نظر خود می نماید. راههایی برای بهبود این وضعیت و هوشمندتر نمودن آن، پیشنهاد شده است و این مشکل، اکنون بعنوان یکی از چالشهای بازیابی اطلاعات پیش روی محقیقن این رشته قرار گرفته است. یکی از این روشهای هوشمند، خوشه بندی نتایج جستجو است. بوسیله ی خوشه بندی، نتایج جستجویی که دارای موضوعات مشترک هستند و اصطلاحا به هم شبیه ترند بطور خودکار در یک دسته قرار می گیرند. بدین ترتیب، کاربر، بجای مواجه شدن با لیست طویلی از نتایج، جواب خود را در قالب چند دسته موضوعی مشاهده می کند و بدین ترتیب کار بررسی نتایج تسهیل شده و بهبود می یابد. در این پایان نامه، الگوریتم جدیدی به نام "تاک" برای خوشه بندی همزمان نتایج جستجوی وب، پیشنهاد شده که نسبت به کارهای مشابه دارای دقت و سرعت بهتری است. الگوریتم پیشنهادی در قالب یک نرم افزار پیاده سازی شده است. این نرم افزار با گرفتن مورد جستجوی کاربر، به عمل جستجو در google پرداخته و نتایج برگشتی از این موتور جستجو را بصورت خوشه بندی شده نمایش می دهد.
سعید علیزاده احمد بهشتی
در پاسخ به این سوال که «نیابت و قلمرو آن در عصر غیبت کبری، چه تبیین و پاسخی به شبهات پیرامون آن از ناحیه فرقه های بابیت، بهائیت و صوفیه دارد؟» تحقیق حاضر بر اساس مبانی و دلایل، با تاکید بر روش توصیفی و تحلیلی و با هدف دستیابی به زوایای مغفول عنصر نیابت در عصر غیبت کبری ، به پاسخ شبهات مزبور می پردازد. اندیشه استمرار رهبری دینی ، به رغم آغاز آن از زمان پیامبر(ص) و مسلم بودن آن در تاریخ شیعه در مقاطعی بعد از رحلت آنحضرت(ص)و نیز غیبت امام عصر(عج)، با تعارضاتی مواجه شده و وضعیت رهبری دینی را دچار بحران کرده است. البته اگر چه غیبت امام(ع) نافی حضور پنهان وی در میان مردم نیست؛ لکن به دلیل طولانی بودن آن، وجود رهبری آشکار از ناحیه ایشان ضروری می نماید. این مفهوم که در فرهنگ شیعی با نام «نیابت» شهرت دارد، به رغم فقهی بودن برخی اجزای آن، بالذات موضوعی کلامی بوده و فرع بر اصل امامت است و بر اساس آن، فقهاء نائبان عام امام(ع) در عصر غیبت کبری هستند و رهبری همه جانبه دین در این عصر، بر عهده آنان بوده و دیگران سهمی در آن ندارند. از دستاوردهای این تحقیق کشف غفلت از ظرفیت عنصر نیابت و به همین دلیل رفع سوءبهره از آن از ناحیه دیگران است و لهذا، توسط فرقه هایی از جمله؛ بابیت، بهائیت و صوفیه... با شبهاتی و تعارضاتی مواجه گشته است؛ چنانکه بر اساس عقاید شیخ احمد احسایی ، شیخیه کرمان نظریه رکن رابع را به جای نیابت خاص نشانده و این امر، خواه ناخواه بستر ظهور فرقه هایی همچون بابیت و صوفیه ... شده است. با اینکه با شروع غیبت کبری ، دوره نیابت خاص سپری شده است به زعم بابیت، نیابت مقبول همچنان نیابت خاص است از دیدگاه صوفیه نیز، نیابت بر مبنای ولایت شمسیه و قمریه، تفسیر می شود و اقطاب آنان از ولایت قمریه (نیابت خاص) برخور دارند؛ اما این اندیشه هم، به دلیل اعتقاد آنان مبنی بر عمومی بودن ولایت باطل است.
جواد حیدری رسول رضوی
در این پایان نامه، احادیث توحیدی کتاب صحیح بخاری از نظر محتوی مورد نقد و بررسی قرار گرفته و سعی شده تا نوع نگاه احادیث اهل سنت به خداوند مشخص شود و تفاوت آن با نگاه احادیث شیعی نسبت به مسال? یاد شده، مشخص گردد. برای این کار، کتاب حدیثی صحیح بخاری و شروح آن به صورت مکرر مورد مراجعه قرار گرفته است و از آن روی که مباحث توحید در مساله اثبات صانع و هم چنین تحلیل و بررسی صفات الهی متمرکز است، به این موضوعات پرداخته و در آخر به این نتیجه رسیده ایم که یا باید تأویل را پذیرفت و این احادیث را توجیه نمود و یا این که به خدایی بشرگونه اعتقاد پیدا کرد؛ بماند که برخی از احادیث ایشان حتی با تأویل نیز قابل حل نخواهد بود. بنابراین یا باید دست از صحیح بودن تمام احادیث صحیح بخاری برداشت و یا توحیدی خلاف توحید عقل و قرآن را پذیرفت.
حانیه صفاریان خوزانی رسول رضوی
رساله حاضر به بررسی واکنش علمای امامیه در برابر ترجمه و بومی شدن فلسفه ی یونان در طی قرن سوم تا پنجم می پردازد. ازآن جهت که فلسفه نیز مانند دین ادعای جهان شناسی و هستی شناسی و واقعیت گویی دارد و همچنین با عقاید و باورهای مسلمانان سروکار داشته است؛ از شروع ترجمهی فلسفه به زبان مسلمانان، واکنش های مثبت و منفی توسط علما در قبال فلسفه آغاز گردیده و در طول تاریخ نیز ادامه یافته است. این مواجهه ها، تأثیراتی را در کلام اسلامی و عقاید مسلمانان باعث شده است؛ تا آنجا که امروزه کلام اسلامی را کلام فلسفی گویند. با این توضیحات، بررسی موضع قدمای علمای امامیه در قبال فلسفه، به دلیل نزدیکی به عصر معصومین (علیهم السلام) و سیاست علمای قدیم در کسب معارف -که بیشتر مبتنی بر حدیث و روایات ائمه (علیهم السلام) بوده است- به فهم رابطه دین با فلسفه کمک قابل توجهی مینماید و این دوگانه را روشن تر می سازد. به این منظور نویسنده در این رساله ابتدا به علل ورود فلسفه به جامعه اسلامی پرداخته و آن ها را در سه قسمت علل اندیشه ای، علل معطوف به قدرت و نیز علل مربوط به شرایط اجتماعی بیان می نماید. مهم ترین علل ورود فلسفه به دنیای اسلام از نگاه نویسنده، مبارزه با اهل بیت (علیهم السلام) و غصب خلافت باطنی ائمه (علیهم السلام) می باشد. در ادامه و پس از بررسی علل فوق الذکر، به بررسی موضع علمای امامیه مقابل فلسفه از قرن سوم تا پنجم پرداخته شده است. تقسیم بندی در این بخش چنین است که بعضی از علما با فلسفه مخالفت داشتند و ردیه هایی علیه مطالب فلسفی نوشتند. عده ای از آنان نیز به مطالب فلسفی علاقه نشان دادند و حتی به ترجمه کتب فلسفی دست زدند و برای تبیین عقاید خود از فلسفه کمک گرفتند. بررسی مواضع علمای این سه قرن به تفکیک، بخش پایانی پایان نامه حاضر را شکل میدهد. واژگان کلیدی: فلسفه، مخالفت با فلسفه، علمای امامیه، واکنش به فلسفه، ورود فلسفه، نهضت ترجمه