نام پژوهشگر: رقیه هاشمی
رقیه هاشمی تقی پورنامداریان
ملکوت بهرام صادقی یکی از آثار ماندگار ادب داستانی است که با سبکی متفاوت نوشته شده است. بر اساس نظریه های جدید که در تحلیل داستان کارایی دارند، کمتر کار مهمی درباره ی ملکوت انجام شده است. این رساله نگاهی تازه به این داستان دارد و در پی آن است تا بعضی از خصوصیات زبانی، موضوعی و فنی آن را توضیح دهد. نگارش موجود با توجه به سه رویکرد نوین ساختارگرایانه، روان شناسانه و فمینیستی در سه فصل مجزا و مطابق با آرای نظریه پردازان معاصر تهیه شده است. در فصل اول تحلیل ساختاری اثر بر اساس نظریات ساختارگرایانی چون بارْت، ژُنت، تُودوروف و دیگران انجام می پذیرد که بیانگر ساختار منحصر به فرد و حساب شده ی ملکوت و توجه ویژه صادقی به فرم و ساختار روایت می باشد. در فصل دوم نقد روان شناختی، با توجه به آموزه های روانکاوانه ی فروید و یونگ که بیشترین تطابق را با داستان داراست، در دو حیطه ی روان شناسی مولف و روان شناسی شخصیت های داستانی صورت پذیرفته است. شخصیت ها، فضای موجود در داستان و گفتگوهای یکپارچه، زوایای مبهم و پنهان شخصیتی را به نحو مطلوبی آشکار می سازد. فصل سوم که مربوط به نقد فمینیستی است، چهره های شاخص موج اول، دوم، سوم و نظریات فمینیست هایی چون کریستوا، سیکسو، ایریگارای و... گنجانده شده است. نقد فمینیستی ملکوت با توجه به جلوه های زنان بیانگر نگاه مرد سالارانه ی صادقی به زنان و نقش حاشیه ای و کم رنگ آنها در داستان می باشد.