نام پژوهشگر: امیر جعفرزاده
امیر جعفرزاده مسعود درخشان
بسیاری از کارشناسان حوزه انرژی پیش بینی کرده اند که مصرف گاز طبیعی در قرن بیست و یکم، رشد فزاینده خواهد داشت و مهمترین منبع تأمین انرژی در کشورهای مختلف جهان خواهد بود. ایران از حیث برخورداری از ذخایر اثبات شده گاز طبیعی در سطح دنیا، با داشتن حدود 5/14 درصد ذخایر اثبات شده جهان بعد از روسیه، قرار دارد. همچنین به دلیل شرایط خاص بخش انرژی در ایران یعنی وجود منابع نفتی فراوان، بررسی دقیق و همه جانبه سیاستگذاری صادرات گاز ایران در تعیین سیاست های راهبردی و استراتژیک حوزه انرژی در کوتاه مدت و بلندمدت ضروری می باشد. تحقیق حاضر در راستای بررسی سیاست های بهینه صادرات گاز ایران در کوتاه مدت و بلندمدت با توجه به نقش ایران در بازار گازی اروپا-آسیا است. در همین راستا به قرارداد گازرسانی ایران-پاکستان-هند که موسوم به خط لوله صلح می باشد، به عنوان یکی از موارد مهم در سیاستگذاری صادرات توجه شده است. یکی از مهم ترین پروژه های گازرسانی که سال هاست دغدغه مسئولان کشور شده است، خط لوله گازرسانی ایران-پاکستان-هند می باشد، این قرارداد، با توجه به مسائل اقتصادی-استراتژیک خاص خود، مهم ترین تأثیر را در حوزه انرژی (در کنار تأثیرات سیاسی و منطقه ای که به همراه دارد) برای ایران به همراه خواهد داشت. از این رو بررسی و کنکاشی دقیق در خصوص پروژه فوق با تعیین چارچوبی نظری، هدف نگارش رساله حاضر بوده است. همچنین درک رفتار روسیه به عنوان مهم ترین کشور صادرکننده گاز در سطح بین المللی، در خصوص پروژه های صادرات گاز خود و کشورهای دیگر فعال در این زمینه، می تواند برای کارشناسان و مسئولان امر در حوزه انرژی مفید باشد. در این رساله در راستای تحلیل مسائل یاد شده، از چارچوب تئوری بازی ها بهره گرفته شده است تا تأثیر ائتلاف های ممکن میان کشورهای تولیدکننده و منتقل کننده گاز بر قدرت چانه زنی روسیه و شکل گیری همکاری میان ایران و پاکستان در زمینه انتقال گاز به هند و پاکستان و تأثیر آن بر قدرت چانه زنی ایران در شبکه گازی اروپا-آسیا، بررسی شود. پس از ارائه کلیاتی از طرح رساله فوق در فصل اول، پیشینه موضوع و مبانی نظری که شامل ارائه چارچوب نظریه بازی ها در خصوص بازی های همکارانه و غیرهمکارانه می باشد، در فصل دوم به نگارش درآمده است. با استفاده از این چارچوب، مبانی نظری مربوط به شبکه گازی اروپا-آسیا در فصل سوم آورده شده است. در فصل چهارم، با توجه مبانی نظری ارائه شده در فصول قبل، نقش و ارزش خطوط لوله مختلف از لحاظ استراتژیک بررسی و منافع اکتسابی ایران نسبت به ائتلاف کلی در شبکه فوق، در کوتاه مدت و بلندمدت تحلیل شده است. در فصل پنجم، خط لوله گازی مرسوم به خط لوله صلح، از بعد منافع ایران و روسیه مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت، در فصل ششم، پس از ارائه خلاصه ای از مطالب فصول مختلف، جمع بندی و پیشنهادات سیاستگذاری ارائه شده است. نتایجی که از مباحث ارائه شده در رساله فوق بدست آمده به این صورت است که همکاری میان کشورهای مختلف برای صادرات گاز بدون در نظر گرفتن نقش روسیه، سود و در نتیجه قدرت چانه زنی این کشور را کاهش می دهد اما شکل گیری همکاری میان ایران-پاکستان-هند، موجب کاهش قدرت چانه زنی روسیه نمی شود. همچنین درکوتاه مدت، مشارکت ایران در خط لوله مرسوم به صلح، تأثیر چندانی بر قدرت چانه زنی و منافع ایران در شبکه گازی اروپا-آسیا، در کوتاه مدت ندارد، درحالیکه در بلندمدت موجب کاهش منافع اقتصادی ایران می شود. بنابراین با توجه به نتایج بدست آمده، پیشنهاد می شود، قرارداد ارسال گاز به پاکستان-هند، مورد ارزیابی مجدد از منظر منافع اقتصادی-استراتژیک ایران در کوتاه مدت و بلندمدت قرار گیرد. همچنین پیشنهاد می شود، در این بررسی، نقش اقتصادی و تعیین کننده تزریق گاز به میادین نفتی کشور و تأثیر آن بر جایگاه اقتصادی-استراتژیک ایران در جهان آینده بررسی شود.