نام پژوهشگر: احمد دهقانی
احمد دهقانی محمد علی عباسیان
مسئله اصلی،تعارض یا عدم تعارض میان علم ودین است که بعد از رنسانس با پیدایش نظریات و کشفیات جدید علمی ایجاد شد ودر حل این مسئله عده ای به نفی واقع نمایی علم نظر دادند و عده ای هم دین را افیون توده ها نامیدندوعده ای هم سعی در اشتی دادن میان این دونمودند.در جهان اسلام برخی تلاش درایجاد علوم بر پایه دین کرده وعلم دینی را مطرح کردند،لذا در این پژوهش این مسئله باعنوان امکان وچگونگی علم دینی به صورت مقایسه ای وبا استفاده از منابع مکتوب در کتابخانه ها و مراکز پژوهشی مورد تحقیق و پژوهش قرار گرفت.شروع بحث با علم بود ومشخص شد که از علم دومعنا مستفاد میگردد:معنای اول که مطابق با دانش بوده و هر نوع معرفتی را شامل می شود ودر مقابل جهل است و دیگر معنای اصطلاحی خاص بوده که برابر با علوم تجربی است.حال باید دید علم دینی در صورت وجود ایا میتواند جزئ این دسته از علم محسوب شود یا خیر؟ودر خصوص دین ، درادیان ابراهیمی دین به مجموعه بایدها ونبایدها وگزاره های هستی شناسانه ای که ازطرف خداوندجهت هدایت بشراز طریق پیامبرنازل گردیده اطلاق میگرددوخواستگاه دین فطرت خداجوی بشراست.ازانجا که علم به معنای عام هرنوع معرفتی را شامل میشود پس وجود علم دینی در این معنا هیچ جای مناقشه ای نیست ضمنا معرفت دینی مو ضوعی معرفت شناختی نیست بلکه مقوله ای عمل شناختی است که ایمان نام دارد.صحیحترین تعریف علم دینی ان است که بتوان با استفاده از متون مقدس دینی علومی را تاسیس و جایگزین علوم غیر دینی نمود. لذا عده ای با رویکرد های ا)استنباطی که دین حاوی کلیه معارف بشری است ب)تا سیسی که درفرضیه های علمی دین ملهم است ج)رویکرد تهذیب وتکمیل علوم موجود ،موافق علم دینی بودند.ولی با امعان نظر به هرکدام ازاین رویکردها مشخص میگرددکه پذیرش علم دینی با هرکدام از این رویکردها منتفی است وبا توجه به نظرات مخالفان علم دینی مشخص میگردد علم دینی که مدعی دریافت اطلاعات علمی درباره جهان از وحی الهی باشد ممکن نیست.لذا دین ،زبان ،هدف و برنامه مخصوص به خودرا دارد که همان به سعادت رساندن انسان است وعلم در حوزه معرفتی خود وظیفه اش کشف وکاوش است ،پس علم ومذهب به دو قلمرو متعلق می باشند با دو زبان متفاوت لذا با این اوصاف علم دینی امکان تاسیس وجود ندارد.