نام پژوهشگر: فاطمه نوربخش
فاطمه نوربخش عزت اله عزتی
تمدنهای بشری بر پایه همکاریهای صلح آمیز شکل گرفته اند اما قدرت و سودجویی همواره در طول تاریخ بوده است . از این رو دانش ژئوپلتیک در صحنه جغرافیای سیاسی شکل گرفت یکی از این مناطق مهم ژئوپلتیکی که صحنه رویارویی منطقه ای و یا فرا منطقه ای است کشمیر می باشد . کشمیر ناحیه ای است که بعد از تقسیم شبه قاره هند در سال 1947 همواره مورد مناقشه بوده ودر حال حاضر بین سه کشور هند ، پاکستان و چین تقسیم شده است . این منطقه به واسطه دلایل زیر همواره مورد توجه بوده است : واقع شدن در محل تلاقی کشورهای هند ،پاکستان ،افغانستان ، چین ، روسیه و آسیای میانه که تعدادی از آنها از جمله کشورهای قدرتمند هسته ای می باشند. - منابع عظیم زیر زمینی - منابع سرشار آب - وجود شاهراه های مهم ارتباطی - وجود یخچالهای بزرگ و صعب العبور که بمانند یک سد دفاعی میم طبیعی عمل می کنند و ده ها دلیل دیگرکه این منطقه را مهم کرده است . لذا ضروری است با عنایت به : - وجود اکثریت مسلمان در منطقه - خلاء های موجود در جهت حل بحران در گذشته - بی توجهی بین المللی نسبت به حل مناقشه - طولانی شدن بحران با ریشه یابی دقیق و تجزیه و تحلیل مسائل موجود و عللی که بر منطقه کشمیر تاثیر گذار است به ارائه راهکار های مناسب در جهت رسیدن به صلح پایدار و عادلانه کوشید. که نتیجه این صلح : - ایجاد آرامش برای مردم منطقه که دارای اکثریت مسلمان است . - سرمایه گذاری در منطقه و تبدیل آن به یک قطب اقتصادی و به نوعی ایجاد یک منطقه آزاد تجاری - احتمال ایجاد اتحادیه های اقتصادی با حضور کشور های منطقه - جذب توریست - تحکیم روابط همه جانبه بین کشورهای منطقه - جلوگیری از مسابقه تسلیحاتی و هسته ای - کاهش نفوذ قدرتهای بزرگ و استقلال سیاسی کشورهای منطقه ومنافع بسیاری که نصیب مردم منطقه خواهد شد . پس از جنگ جهانی دوم در سال 1945 که بارشد آگاهی مردم جهان همراه بود بویژه کشورها تحت ظلم استعمارگران . مردم این کشورها با توجه به رشد حس ناسیونالیستی خود تلاشهای گستره ای جهت استقلال نمودند و کشورهای استعمارگر در مقابل جوامع بین المللی و فشار جهانی که این امر را مقبوح می شمردند . چاره ای جز تسلیم نداشتند به همین خاطر و به منظور دسترسی به خواستهای قبلی خود ضمن حفظ استراتژی قبلی خود یعنی استعمار با روشی جدید وارد عمل شدند روی همین اصل سیاست مداران انگلیسی در سال 1947 قبل از خروج از شبه قاره هند اقدام به تجزیه شبه قاره هند کردند . هند سکولار و پاکستان مسلمان اما منطقه کشمیر را بدون مشخص شدن وضعیتش رها کردند که از این موضوع هم اهداف خاصی دنبال می کردند . (عزتی، 1388،ص11) کشمیر ناحیه ای است کوهستانی واقع در شمال شبه قاره هند که از نظر تاریخی به دره ای در جنوب غربی دامنه هیمالیا گفته می شود منطقه ای نسبتاً پست و حاصل خیز که توسط کوههای بزرگی محاصره شده است و از نظر سیاسی شامل کشمیر لاداخ است . این منطقه به قرار زیر بین 3 کشور تقسیم گردیده است . پاکستان ، که قسمت شمال غربی را کنترل می کند که همان مناطق شمالی وکشمیر آزاد است که مرکز آن مظفرآباد است . هند، که نواحی مرکزی و جنوبی را کنترل می کند به نام جاموو کشمیر که مرکز آن سرینگر است چین که بخش شمال شرقی را اشغال کرده است این سرزمین به دلایل زیر از اهمیت ژئوپلتیکی زیادی برخوردار است 1) برسرراه چین – هند –تبت –پاکستان و روسیه است 2) پنج رودخانه مهم از این سرزمین یا سرچشمه می گیرند یا عبور می کنند . 3) دارای مناطق صعب العبور طبیعی است و به مانند سدی برای دفاع به حساب می آید 4) وجود منابع مهم زیر زمینی به طور کلی می توان گفت این سرزمین به دلایل خاصی برای کشورهای منطقه و خارج از منطقه مهم است . بطور نمونه : الف) هند : کوههای طبیعی این منطقه برای کشور هند به مانند یک سد طبیعی در مقابل تبت پاکستان ، چین و روسیه عمل می کند و از نظر دفاعی جهت مقابله با هر گونه تجاوز برای هند بسیار نقش اساسی دارد و برای همین است که از این منطقه به عنوان تاج سر هند یاد می کنند . ب) پاکستان : رودهای مهم و پرآبی که از این منطقه به پاکستان وارد می شود تقریباً 80%از نیاز آب پاکستان را برطرف می کنند و از این رو وابستگی اقتصادی وکشاورزی پاکستان به این منطقه بسیار زیاد است و این منطقه برای این کشور حائز اهمیت است البته این موضوع بدان معنانیست که هند وابسته به آب این رودها نیست بلکه هند نیز به آبهای جاری این منطقه بسیار نیازمند است . ج ) قدرتهای بزرگ از جمله انگلیس و آمریکا: این کشورها به جهت ادامه روند حفظ منافع خود در تمام نقاط جهان تحت عنوان نظم نوین جهانی همواره سعی داشتند از هر منطقه ای به فراخور موقعیت آن نهایت استفاده سیاسی اقتصادی را بکنند این منطقه نیز به دلیل وجود کشورهای مهمی چون هند ،چین روسیه،ایران ،پاکستان،افغانستان و...برای این قدرتها حائز اهمیت می باشد . لذا با ایجاد یک منطقه بحرانی و حمایت از یک طرف و محکومیت طرف دیگر سعی در سوء استفاده و اجبار به انجام امور موافق با نظرخود را دارند و یک همسویی را با این ترفند ایجاد می کنند به طور نمونه محکومیت ایران در شورای امنیت و سازمان ملل . شاید به همین دلیل است که بعد از این همه سال هنوز این بحران حل نشده است و چهار جنگ وسیع میان هند و پاکستان را به دنبال داشته است . از زمان 1947تا 1964 میلادی دو راه حل پیش گرفته شد که عبارت بود از اولی سعی برای حل و فصل بحران دوم سعی در وارد کردن آن در قالب موسسه ها و نهادها و آرمانهای بین المللی . در همین راستا قطعنامه هایی شورای امنیت در تاریخ های 21/4/1948 و13/8/1948 و15/1/1949 میلادی به تصویب رساند و یا وساطت ژنرال کانادایی فاکنوگتون ویا گفتگوهای دوجانبه هند و پاکستان که در سالهای 1952-1955-1962-1963 و ... انجام شد نمونه هایی از تلاشهای انجام شده برای پایان دادن به این بحران بوده است اما همگی به شکست انجامید و بحران همچنان ادامه یافت . به نظر می رسد به علت طولانی شدن بحران و توجه به مناطقی که منافعی دیگر برای قدرتهای بزرگ ایجاد کرده اند نسبت به این موضوع بی توجهی می شود و شاید هم برای ادامه استفاده از این بحران همانطور که گفته شد بلاتکلیف رها شده است لذا لازم است با بررسی مجدد مسائل و راهکارهای مناسب ، فکری برای حل این بحران کنیم که از این طریق ضمن برگرداندن صلح و امنیت به این منطقه زمینه رشد اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی برای مردم این منطقه فراهم گردد. که در این راستا می توان به این اهداف رسید . - ایجاد صلح و آرامش درمنطقه - بالندگی اقتصادی و افزایش سرمایه گذاری در منطقه - جذب توریست در منطقه زیبای کشمیر - احتمال ایجاد اتحادیه های اقتصادی قوی با وجود کشورهایی چون هند – پاکستان و روسیه – چین و ایران - ایجاد روابط اقتصادی فرهنگی در سطوح بالا بین کشورهای منطقه - ایران می تواند با ایفای نقش میانجیگری و ارائه راهکارهای متناسب با منطقه ضمن داشتن نقش فعال در معادلات منطقه ای و جهانی به پروژه انتقال انرژی دست یابد