نام پژوهشگر: زهرا حیدرزاده
زهرا حیدرزاده سوسن باستانی
این پایاننامه، در ادامهی یک بررسی اجمالی از الاهیات فمینیستی مسیحی، دیدگاه علامه طباطبایی را در مورد زنان، هم در الهیات و هم در نظریهی اجتماعی او در سه حوزهی ازدواج، طلاق و ارث مورد بررسی و نقد قرار میدهد. دیدگاه علامه طباطبایی به عنوان یکی از مهمترین مفسران شیعهی معاصر از اهمیت بسسیار و تاثیری گسترده برخوردار است. این پایاننامه با استفاده از چارچوب نظری الیزابت شوسلر فیورنزا، که یکی از مهمترین متالهان فمینیست معاصر است به تفسیر علامه در این سه حوزه نظر میافکند. این پایاننامه با روش هرمنوتیک رهاییبخش نگاه علامه به زن در المیزان را مورد نقد قرار داده است. این پژوهش با تکیه بر چارچوب نظری فیورنزا و همچنین روش هرمنوتیک رهاییبخش او نشان میدهد که همهی تفاسیر سوگیرانه هستند و تفسیر بیطرف وجود ندارد. با این پیشفرض باید در هر تفسیر متوجه سمت و سو و جانبداریهای مفسر بود. همچنین نشان داده میشود که نظریهی اجتماعی علامه در این سه حوزه که به طور منطقی باید ملهم از بینش الاهیاتی او باشد، از آن فاصله میگیرد و گاه حتی با آن اختلاف پیدا می کند. با حضور چنین فاصلهای، یک زن آسمانی و یک زن زمینی در تفسیر علامه قابل مشاهده است که نوع آسمانی آن در نگاه الاهیاتی وی و گونهی زمینی آن را در نظریهی اجتماعی علامه میتوان پیگیری کرد. علامه زنان و مردان را بر حسب وضعیت طبیعی و در شکلی عام مطرح میکند. در حالی که در عالم واقع زن و مرد خاص که تحت شرایط اجتماعی، تاریخی و فرهنگی خاص رشد یافته و تربیت شدهاند، وجود دارند. در نتیجه، نظریهی اجتماعی علامه به پرسشهای خاص زنان پاسخهایی عام میدهد. کلید واژهها: الاهیات فمینیستی، هرمنوتیک انتقادی فمینیستی، علامه طباطبایی، الیزابت شوسلر فیورنزا، ازدواج، طلاق، ارث