نام پژوهشگر: آزاده دشتبای روزبهانی
آزاده دشتبای روزبهانی حسن مقیاسی
رمانتیسم در ارتباطی تنگاتنگ با عصر جدید، درپی انقلاب فرانسه وبا رشد فرهنگی و اجتماعی مردم وصنعتی شدن جوامع غربدر اواخر قرن هجدهم واوائل قرن نوزدهم در کشورهای غربی رشد کرد، آنها که خرد وعقل را سرکوبگر ومحدود کننده ی احساسات وروح آدمی میپنداشتند،به تخیل وقدرت خیال ارزش زیادی دادند ومجال گسترده ای رابرای آن پدید آوردند وآنچه می نوشتند،جلوه های از جهان ناشناخته ی اندیشه وپندار بود . بابالارفتن سطح فکری وفرهنگی مردم در کشورهای خاورمیانه،بعد از آشنایی وارتباطشان با آنها ،ایجاد صنعت چاپ ورواج مطبوعات وگسترش مدارس ومحافل علمی،اعزام دانشجوبه اروپا ،ورود زنان به عرصه ی علمودرنهایت بحرانهای سیاسی واقتصادی به خاورمیانه واردشد وبدین صورت نهضت تجدد ادبی شکل گرفت.در این جریان پرویزخانلری وخلیل مطران که در جوامعی با شرایط سیاسی، اجتماعی ، فرهنگی وادبی مشابهی می زیسته اند، ازجمله کسانی بودند که برای آشنایی با مکاتب غربی تلاش نمودند.آنان کوشیدند تابا تکیه برآداب وسنن گذشتگان، به شکلی بنیادی واصولی ویژگیهای این مکتب رادر قالب جریانی مشخص در ادبیات سامان دهی کنند . این پژوهش علاوه بر شناخت کلی از رمانتیسم وتاریخچه وسیر آن در کشورهای عربی وایران بهبررسی نقش خلیل مطران وخانلری در طرح وتحول مکتب رمانتیک پرداخته است که در این رساله سعی شده است تا بنیادهای فکری مکتب رمانتیسم وچایگاه آن در آراء واشعارشان و همچنین علل گرایششان به آن با تکیه بر دیدگاههای ادبی وفلسفی پایه گذاران این مکتب به صورت تحلیلی – تطبیقی در قیاس بایکدیگربررسی شود. این دوشاعرکه هردو منادی تجدد ونوآوری در شعر بوده اند ،درچارچوپ اسلوب گذشتگان، به بازسازی مضامین ومعانی شعری پرداخته اند وسعی بر آن داشته اند که آن را بازبانی عامه پسند بیان می کنند . آنها بسیاری از جلوه های رمانتیک همچون عشق، پناه بردن به طبیعت، بازگشت به دوران کودکی، گریزاز واقعیتها وتوجه به سیاحت درعالم خیال، تمایل به زندگی عادی مردم، آزادی وانقلاب برضد اوضاع جامعه ودرنهایت فرار به سرزمین پررمزوراز قصه وداستان وبازسازی اسطوره ها رادر دامن اشعارشان پرورانده اند. شایان اهمیت است که خلیل مطران در همه این خصایص از جلوه ودرخشش بیشتری است وازنگاه عمیق وژرف تری در مکتب رمانتیک برخوردار است.