نام پژوهشگر: میترا قریب
میترا قریب محمدرضا سرمدی
تفکر انتقادی از جمله برون دادهای اصلی آموزش عالی است؛ با گسترش روزافزون اشتغال به تحصیل در دوره های مجازی، ارتقاء تفکر انتقادی در نظام آموزش از دور، مدنظر دست اندرکاران می باشد. پژوهش حاضر، پژوهشی با راهبرد ترکیبی کیفی و کمی است، که با هدف کلی طراحی الگوی توسعه فرآیند آموزش تفکر انتقادی در رشته "آموزش پزشکی از دور" انجام شد. در این پژوهش7 نفر از مدرسین و 11 نفر از دانشجویان دوره آموزش پزشکی مجازی دانشگاه علوم پزشکی تهران (مقطع کارشناسی ارشد) مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج بدست آمده در بخش کمی پژوهش بیانگر آن است که میانگین نمره مهارت تفکر انتقادی دانشجویان16 با انحراف معیار6.35 بوده است. همچنین میانگین نمره گرایش تفکر انتقادی دانشجویان 272.45 با انحراف معیار13.86 بوده است. در بخش کیفی نیز بر اساس تجربه شرکت کنندگان 6 طبقه اصلی شامل "ماهیت تفکر انتقادی"، "تفکر انتقادی در چارچوب رشته آموزش پزشکی"، "فرایند یاددهی یادگیری تفکر انتقادی در آموزش پزشکی مجازی"، "نظام های باور و ماهیت شخصی تفکر انتقادی"، "مدیریت آموزشی" و "تفکر در نظام آموزش مجازی" مفهوم سازی گردید. در نهایت و با توجه به یافته های بخش کمی "عدم تعادل" به عنوان هسته و متغیر مرکزی مشخص شد. این مفهوم نشان دهنده وضعیت موجود نظام آموزش مجازی در رشته آموزش پزشکی است؛ به این معنا که در عین حالی که اهمیت تفکر انتقادی مورد توجه دست اندرکاران آموزشی قرار گرفته و کوشش هایی جهت ارتقاء تفکر انتقادی دانشجویان می شود ؛ هنوز روش های به کار گرفته شده و سیستم مدیریت یادگیری به صورتی هدفمند و نظام مند ارتقاء تفکر انتقادی را مدنظر قرار نداده اند و نظام در مرحله عدم تعادل قرار گرفته است. پژوهشگر با توجه به متغیرهای پدیدار شده در طول پژوهش و مشکل اجتماعی پایه که عدم تعادل بود، مدل "تعادل یابی" را طراحی و پیشنهاد می نماید.