نام پژوهشگر: فرناز سماواتی پیروز

نقش نظریه صورت در معرفت شناسی ارسطو با محوریت کتاب زتا(کتاب هفتم متافیزیک)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1389
  فرناز سماواتی پیروز   احمد علی حیدری

چکیده در این نوشتار نگارنده می کوشد تا با بهره جستن از روشی تحلیلی که مبتنی بر شرح فصول هفده گان? کتاب زتای متافیزیک است نقش نظری? صورت را در معرفت شناسی ارسطو مورد بررسی قرار دهد.از این رو در وهله نخست به رویکرد ارسطو نسبت به آنچه که می تواند جوهرِنخستین تلقّی گردد پرداخته شده و سپس از رهگذر بحث پیرامون این همانی جوهرِنخستین و صورت، در صدد تبیین پاسخ ارسطو به این پرسش که متعلّق شناخت چیست و معرفت به آن چگونه قابل حصول می باشد برمی آییم. به نظر می رسد رهیافت ملهم از نظری? ارسطو حکایت از آن دارد که جوهرنخستین شیء چیزی جز صورت درون اشیا محسوس نبوده و بنابراین صورت است که ما را به سمت شناخت حقیقت اشیا رهنمون می گردد. بدین سان نگارنده بر آن است که پی بردن به ژرفای اندیش? نهفته در هستی شناسی و معرفت شناسی ارسطویی میسر نخواهد بود مگر آنکه به نظری? صورت به مثاب? حلق? ارتباطی این دو دیدگاه نگریسته شود. واژگان کلیدی جوهرِنخستین، صورت، ماهیّت، تعریف، مادّه.