نام پژوهشگر: نورراله محمدهاشمی ورنوسفادرانی
نورراله محمدهاشمی ورنوسفادرانی جعفر شانظری
پیدایش آفرینش از مسائلی است که تفکر بشری را همواره به خودمشغول داشته است . فخررازی و ملاصدرا از جمله افرادی اند که به تبین و تحلیل این مساله پرداخته اند . آن دو ، خلقت دفعی یا خلق مدام عالم که مد نظر برخی متکلمان است را مردود دانسته و خلقت تدریجی پدیده های عالم را مطرح نموده اند با این تفاوت که فخررازی با رویکرد کلامی و بعنوان یک متکلم به مساله حدوث عالم می نگرد وحتی به افعال انسان ، به شیوه کلامی خویش نگریسته و با مطرح نمودن مساله « کسب اشاعره » به تبین این مساله می پردازد . ملاصدرا با رویکرد فلسفی و با بیان مساله « جعل » و « حرکت جوهری » به حل مساله آفرینش عالم می پردازد و معتقد است واجب تعالی وجود را به جعل بسیط آفرید و این وجود ذاتاً نا آرام است ، وجودی که حرکت در جوهر و ذات آن است و می توان بسیاری از معضلات فلسفی را با این دیدگاه و نگاه حل کرد . در حرکت جوهری ، اشیا با پذیرش پی در پی صور و با ورود صور جدید بر ماده و صورت قبلی ، شی به مرحله وجودی جدیدی پا می نهد ، به این معنا که با حفظ وحدت و پیوستگی ، دیگر موجود قبلی نیست . ملاصدرا توالی صور را با « حدوث زمانی تجددی » عنوان می نماید و معتقد است که در هر آن و با ورود لحظه به لحظه صور جدید بر ماده و صورت قبلی ، حوادث جدیدی پدید می آید . در این پژوهش به صورت مبسوط به بررسی و تطبیق نظر این دو متفکر جهان اسلام ، در زمینه خلقت و آفرینش جهان هستی خواهیم پرداخت