نام پژوهشگر: زینب مختاری
زینب مختاری سید نعمت ا... مـوسوی
چکیده در مطالعه حاضر به بررسی آثار افزایش قیمت حامل های انرژی شامل فرآورده های نفتی و برق، بر رشد بخش کشاورزی در ایران طی سال های 1363 – 1386، پرداخته شده است. با توجه به اینکه امروزه حامل های انرژی به عنوان عاملی مهم در امر تولید مطرح می باشند، پرداختن به این عوامل تولیدی به ویژه در بخش کشاورزی ضروری به نظر می رسد. در این مطالعه ابتدا تابع تقاضای انرژی بخش کشاورزی با استفاده از توابع رگرسیونی برآورد شده است. نتایج تابع تقاضا حاکی از تأثیر منفی افزایش قیمت حامل های انرژی بر میزان مصرف انرژی بخش کشاورزی بوده است. سپس تولید واقعی بخش کشاورزی با بکارگیری تابع تولید کاب – داگلاس که در آن نهاده انرژی به عنوان یک نهاده مستقل در کنار دو نهاده ی دیگر کار و سرمایه لحاظ شده، محاسبه گردیده است. نتایج برآوردها بیانگر معنی دار بودن نهاده ی انرژی در تولید بخش کشاورزی و اثر مستقیم آن بر میزان ارزش افزوده واقعی و بالقوه ی این بخش، و در نتیجه کاهش اثرات رفاهی بوده است. پس از انجام مراحل فوق، رابطه ی علیت گرنجری میان متغیرهای تقاضای انرژی بخش کشاورزی و ارزش افزوده بخش کشاورزی با بکارگیری آزمون علیت تودا و یاماموتو و روش sur تخمین زده شده است. نتایج حاصل نشان داد که یک رابطه ی علیت گرنجری دو طرفه بین مصرف نهایی انرژی بخش کشاورزی و ارزش افزوده ی واقعی این بخش و همچنین میان مصرف فرآورده های نفتی بخش کشاورزی و ارزش افزوده واقعی بخش وجود دارد. یک رابطه ی علیت یک طرفه نیز از مصرف برق بخش کشاورزی به ارزش افزوده ی واقعی این بخش مشاهده گردید. در آخر نیز با استفاده از آزمون خود رگرسیون برداری (var) به بررسی روابط میان متغیر ارزش افزوده واقعی بخش کشاورزی با هر یک از متغیرهای مصرف نهایی انرژی بخش کشاورزی، مصرف فرآورده های نفتی بخش کشاورزی و مصرف برق در این بخش پرداخته شده است. واژه های کلیدی: حامل های انرژی، قیمت، مصرف، بخش کشاورزی، ارزش افزوده، رشد، ایران، تابع تولید کاب-داگلاس، علیت، روش تودا و یاماموتو، var.
زینب مختاری حیدر صادقی
یافتن و بکارگیری اطلاعات عینی و دقیق که اساسأ از طریق تحقیق و بررسی فراهم می گردد، به عنوان عامل اصلی موفقیت و پیشرفت در اکثر تیم های برتر گزارش شده است. با پیشرفت علم ورزش و طرح برنامه های متنوع بدنسازی از جمله تمرینات پلایومتریک لزوم انجام تحقیقاتی جهت بررسی اثرات این روشهای تمرینی بیش از پیش احساس می شود. با توجه به موارد ذکر شده و اهمیت سرعت، توان و چابکی در والیبال، محقق بر آن شد تا تأثیر یک دوره تمرین هشت هفته ای قدرتی، پلایومتریک و ترکیبی را بر توان، سرعت و چابکی والیبالیست های حرفه ای، مورد مطالعه قرار دهد. بدین منظور 30 والیبالیست حرفه ای به طور تصادفی به سه گروه تمرینات قدرتی، پلایومتریک و ترکیبی (قدرتی- پلایومتریک) تقسیم شدند. تمرینات به مدت هشت هفته و هفته ای دو جلسه برگزار شد. آزمودنی ها با آزمون پرش سارجنت، 30 متر شتابی و بورپی مورد آزمون قرار گرفتند برای تجزیه تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی برای گزارش میانگین و انحراف استاندارد داده ها، از آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای نرمال بودن گروه ها و اطلاعات و برای تفاوت پیش آزمون و پس آزمون (برای تأثیر تمرینات) هر گروه از t-test و برای مقایسه سه گروه از روش آمار استنباطی anova در سطح معناداری 05/0 استفاده شد. بررسی اهداف اختصاصی نشان داد که تمرینات قدرتی، پلایومتریک و ترکیبی موجب بهبود توان، سرعت و چابکی والیبالیست های حرفه ای می گردد و بین روش های تمرینی تفاوت معنی داری مشاهده نشده است.