نام پژوهشگر: شهرام رنجبری
شهرام رنجبری آزیتا افراشی
بدیهی است که هر زبان آموزی، تنها با مقوله بندی اجزای زبان در ذهن خود، قادر به یادگیری خواهد بود و یکی از ملزومات مقوله بندی، شناختنِ پیشنمونههاست. براساس پیشنمونگی، مقولهسازی در مرحله نخست، تحت تاثیر شناخت افراد است و تعیینِ پیشنمونه مقولات، مسئلهای متأثر از فرهنگ و محیط است. بنابراین، شناخت انسانها از جهان خارج و به تبع آن مفهوم سازی در حوزه های انتزاعی از محیط تأثیر می پذیرد و همان طور که نتایج پژوهش حاضر، نشان داد این امر حتی در بنیادیترین لایه های شناخت یعنی مقولهبندی نیز روی می دهد. براین اساس، در این پژوهش، به دنبال تأثیر سه عاملِ پایگاه اجتماعی، تفاوت جغرافیایی و جنسیت در تعیین پیشنمونه ها، بودیم. بدین منظور، با روش پژوهشی میدانی، ابتدا یک پرسشنامه 7 سوالی در اختیار 400 آزمونور سال چهارم ابتدایی در شمال و جنوب تهران، با جنسیت متفاوت قرار گرفت و براساس پاسخ آنها، پایگاه اجتماعی افراد مشخص گردید. سپس با یک پرسشنامه دیگر، هر یک از فرضیه ها در مورد 16 سوال پیش نمونه ها، مورد سنجش قرار گرفت تا با جمع بندی پاسخها، فرضیه ها محک زده شوند. همان طور که پاسخها و همچنین سطح معنی داری آزمون برای سطح اطمینان 95/0 نشان می دهد، افراد با طبقات اجتماعی، جنسیت و محیط جغرافیایی مختلف، پیش نمونه های متفاوتی از هر مقوله در ذهن دارند و این متغییرها، حتی در محدوده یک شهر، میتوانند برمقولهبندی کودکان از پدیده های مختلف، تأثیر قابل توجهی بگذارند. براین اساس، نظام آموزشی، نسبت به اینکه کودکان، حتی در محدوده یک شهر، با مقوله بندی مختلفی به نظام آموزشی وارد میشوند، نمیتواند و نباید بیتفاوت باشد و متون و انتخاب واژگانِ پایه کتابهای درسی، باید با اشراف به چنین تفاوتهایی شکل بگیرد تا رغبت به یادگیری و برخورد تعاملی با متن درسی صورت پذیرد. مقوله بندی - پیش نمونه - نظریه فازی - تشابه خانوادگی