نام پژوهشگر: عباس سعدی
عباس سعدی عباس گنجعلی
هم معنایی وتفاوتهای آن، زاده ی عصر ما نیست بلکه این مسأله عمری دیرینه داشته وهمواره مورد توجّه بوده است. از نظر زبان شناسان، دلایل پیدایش واژگان هم معنا عبارتند از:اختلاف گویش ها ،آمیزش زبان عربی با سایر زبان ها، مجاز گویی، تداخل زبان ها ،وام گیری این زبان از زبان های دیگ، قاموس نویسی واعتبارات گوناگون واژگان و دگر گونی هایی که بر واژگان عارض می شود البته نباید از نظر دورداشت آنها علل به کار گیری هم معنایی را نیز تنوّع در عبارت، پیشگیری از ملال آور بودن سخن و پرهیز از تکرار یک لفظ، ذکر کرده اند . اهمیت این مسأله در معنا شناسی، سبب ظهور دو نگرش موافق ومخالف شده است هواداران هم معنایی، زبان را اصطلاحی وساخت بشر دانسته و معنای استعمالی آن را در نظر می گیرند. درنظر این گروه هم معنایی عبارت ازاتّحاد دویا چند واژه درمعنای مراد(مصداق)است که گفت وگو را آسان نموده وباعث تاکید مضمون جمله وتنوع تعبیروتفنّن می شود. ازسوی دیگر، مخالفان هم معنایی ،به مصداق آیه«عَلَّمَ آدَمَ الأَسمَاءَکلَّها» (بقره /31) زبا ن را توقیفی دانسته و هم معنایی را عبارت ازإتّحاد دو یا چند واژه درمعنا به طور مطلق فرض کرده ومعتقدند هر لفظ مفید یک معنا است .اینان وجود ترادف را مخالف اصل، مخالف عقل و فصاحت، عامل سختی ترجمه، مخلّ تکلم و بی فایده می دانند .درباور این گروه بسیاری از واژگان هم معنا صفات یک اسم یا وجه تسمیه ویا اعتبارات گوناگون یک اسم است و دو واژه را که در یکی از موارد استعمال، صفات، تأویل، حروف تعدّی، نقیض، اشتقاق، صیغه و ضبط با هم فرق داشته باشند، هم معنا نمی دانند ودرمجموع اعتقاد به هم معنایی را ناشی از ضعف تتبع وکم دقتی می دانند.