نام پژوهشگر: زهرا آذرکیش

بررسی روابط خوارزمشاهیان با خلفای عباسی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  زهرا آذرکیش   کورش صالحی

از دوره ی خوارزمشاهیان به علت، زود گذر بودن دوران اقتدار آن ها، عدم توجه به تاریخ نگاری و پرورش مورخ رسمی، ناتوانی آنان در مقابله با مغولان و مناسبات خصمانه ی آنان با خلافت عباسی و سلجوقی، اطلاعات کامل و درستی در دست نیست. مقام خلافت، از آغاز تا عصر خوارزمشاهیان، همواره با چالش هایی رو به رو بود بنابراین، اختلاف میان خوارزمشاهیان و عباسیان امری بی سابقه نبود. خوارزمشاهیان براساس اندیشه ها ی سیاسی که توسط فقهایی چون، ماوردی و غزالی، ارائه شده بود، قدرت سیاسی را حق خود می دانستند و برای کسب مشروعیت حکومت خود، خواستار دریافت منشور سلطنت از سوی خلفا بودند. از سوی دیگر، خلیفه الناصرلدین الله، یکی از مشهورترین خلفای عباسی بود که قصد داشت، قدرت دینی و دنیوی خلافت را احیا کند. وی با این هدف، پس از این که صلاح الدین ایوبی در غرب جلو پیشروی صلیبیان را گرفت و خلافت فاطمیان را برانداخت و به نام خلیفه ی عباسی خطبه خواند، در شرق با خوارزمشاهیان ارتباط برقرار کردو به کمک آنان، سلجوقیان را از بین برد. وی برای حذف خوارزمشاهیان نیز اقدامات گسترده ای انجام داد. بنابراین به همان نسبت واکنش سلطان محمد خوارزمشاه از شدت عمل بیشتری برخوردار بود. سلطان محمد با قصد در اختیار قرار گرفتن هر دو مقام دینی و دنیوی، با انتخاب یک خلیفه علوی که مقام خود را مدیون خوارزمشاهیان بداند، به مقابله با خلیفه رفت. این لشکر کشی به علت شرایط بد جوی ناکام ماند. سلطان جلال الدین خوارزمشاه نیز، به سابقه ی خصومت میان پدر و جدش با خلفای عباسی، برای مقابله با مغولان، مورد حمایت خلفا قرار نگرفت، در نتیجه؛ ابتدا خوارزمشاهیان و پس از آن خلافت عباسی، توسط مغولان برافتادند. .