نام پژوهشگر: رضا برآبادی

مطالعات کانی شناسی، پترولوژی و اکتشافات ژئوشیمیایی در منطقه شرق کیبر کوه (جنوب غرب خواف)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1389
  رضا برآبادی   محمد رضا حیدریان شهری

چکیده: منطقه اکتشافی کیبر کوه در 45 کیلومتری جنوب غرب شهرستان خوافو 13 کیلومتری غرب روستای زوزن از روستا های شهر قاسم آباد قرار گرفته است. این رشته کوه در شمال شرق بلوک لوت واقع شده است. منطقه کیبر کوه به دلیل وجود توده های نفوذی عمیق و نیمه عمیق اسیدی و حدواسط پتانسیل رخداد کانی سازی پورفیری را دارد. از این رو مطالعات انجام شده در این پایان نامه در راستای بررسی وجود سیستم پورفیری و کانی سازی های احتمالی در این منطقه انجام شده است. توده های شناسایی شده در منطقه شامل هورنبلند دیوریت، هورنبلند دیوریت پورفیری، بیوتیت هورنبلند دیویت پورفیری، هورنبلند مونزودیوریت پورفیری، هورنبلند کوارتز مونزودیوریت پورفیری، بیوتیت هورنبلند کوارتز مونزودیوریت پورفیری، هورنبلند بیوتیت کوارتز مونزودیوریت پورفیری، هورنبلند مونزونیت پورفیری، هورنبلند گرانودیوریت پورفیری، بیوتیت هورنبلند گرانودیوریت پورفیری، هورنبلند گرانیت پورفیری، بیوتیت گرانیت، بیوتیت هورنبلند گرانیت می باشد. توده های آذرین موجود در منطقه از نوع سری اکسیدان (i) ، متا آلومینوس، کالک آلکالن پتاسیم بالا تا شوشونیتی هستند که در محیط زون فرورانش جزایر قوسی تشکیل شده اند. پذیرفتاری مغناطیسی بالای توده ها (متوسط si5-10×270) و ترکیب کانی شناسی آن ها شامل مگنتیت، هورنبلند، بیوتیت نشان می دهد که آن ها به سری مگنتیت (گرانیتوئید های اکسیدان) تعلق دارند. زون های آلتراسیون بسیار گسترده بوده و در ارتباط مستقیم با توده های نفوذی می باشند. زون های آلتراسیون هایی که در سطح منطقه شناسایی شده اند شامل زون های پروپلیتیک (ضعیف، متوسط، شدید)، پروپلیتیک متوسط + سرستیک، سرسیتیک شدید + پروپلیتیک، آرژیلیک متوسط + پروپلیتیک، آرژیلیک متوسط+ سرسیتیک، کوارتز+ سرسیت + پیریت، سیلیسی و اسکارنی (اسکارنی شدن) می باشد. تنها کانی سازی موجود در این منطقه کانی سازی پیریت می باشد که در زون هایqsp و اپیدوت اسکارن به صورت افشان وپراکنده در حد 2 تا 3 درصد مشاهده شد. کانی سازی پیریت موجود، در مراحل بعدی به هماتیت و گوتیت تبدیل شده است. دامنه تغییرات عناصر در نمونه های رسوبات رودخانه ای به صورت زیر است: مس: 24 تا 32 گرم در تن، طلا: کمتر از 1/0گرم در تن، مولیبدن: 1 تا 3 گرم در تن، سرب: 25 تا 195 گرم در تن، روی: 72 تا 216 گرم در تن، آرسنیک: 9 تا 14 گرم در تن. بنابراین فقط سرب و روی از خود آنومالی نشان می دهند. دامنه تغییرات عناصر در نمونه های خرده سنگی به صورت زیر است: مس: 3 تا 35 گرم در تن، طلا: کمتر از 5/0 تا 4/6گرم در تن، مولیبدن: 3/0 تا 9/2 گرم در تن،سرب: 2 تا 489 گرم در تن، روی: 4 تا 796 گرم در تن، آرسنیک: 1 تا 57 گرم در تن. بنابراین باز هم فقط سرب و روی از خود آنومالی نشان می دهند.سه عنصر مس، مولیبدن و طلا نه در نمونه-های رسوب روخانه ای و نه در نمونه های خرده سنگی هیچ آنومالی خاصی از خود نشان نمی دهند. بنابراین با وجود آنومالی سرب و روی و نبود آنومالی مس، طلا و مولیبدن در منطقه کیبرکوه می-توان نتیجه گرفت که به احتمال قوی این منطقه قسمت حاشیه یک سیستم پورفیری است و قسمت اصلی و مرکز سیستم که زون پتاسیک می باشد در سطح دیده نشده است. در نهایت پیشنهاد می شود به امید پیدا کردن مرکز سیستم و وجود کانی سازی احتمالی، قسمت میانی کیبرکوه مورد پی جویی تفضیلی قرار گیرد.

تجزیه و تحلیل قابلیت اطمینان تجهیزات خردایش، مطالعه موردی معدن آهک جاجرم
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود - دانشکده فنی 1393
  رضا برآبادی   محمد تاجی

این پژوهش با هدف پیشنهاد استراتژی مناسب قابلیت اطمینان برای واحد خردایش معدن آهک جاجرم انجام شده است. ارائة پیشنهاد استراتژی نگهداری وتعمیرات، پس از مدل کردن قابلیت اطمینان سیستم در مراحل مختلف و تحلیل نتایج حاصله صورت می گیرد. پس از تعیین سیستم و زیرسیستم های دپارتمان مذکور، داده های مورد نیاز در یک بازة زمانی 15 ماهه جمع آوری و مرتب شده و سپس تعداد، باز ه های زمانی بین خرابی ها و زمان تا وقوع خرابی در هر زیرسیستم محاسبه شد. در کل سیستم، تحلیل فراوانی خرابی انجام و معتبر بودن فرض مستقل بودن و داشتن توزیع یکسان داده ها با استفاده از آزمون های روند و خودهمبستگی مورد بررسی گرفت. بر اساس نتایج حاصل از آزمون های پیش گفته، مدل توصیف کنندة رفتار خرابی ها مبنی بر مانائی و نامانائی مشخص شد. برای مدل های نامانا، فرآیند قانون توانی طی و پارامتر های مربوطه محاسبه شد و برای مدل های مانا، از بین توابع توزیع معمول در قابلیت اطمینان، بهترین توزیع بر داد ه ها برازش شد. بر مبنای فرآیند و یا توزیع برازش شده در مرحلة قبل توابع قابلیت اطمینان، عدم قابلیت اطمینان، چگالی احتمال خرابی و نرخ مخاطره محاسبه و ترسیم شد. بعد از محاسبة اهمیت قابلیت اطمینان به منظور اولویت بندی زیرسیستم ها از جنبة بحرانی بودن، براساس رشد نرخ مخاطره، استراتژی کلی مبنی بر پیش گیرانه یا اصلاحی بودن، مشخص شد.