نام پژوهشگر: فاطمه قمری
فاطمه قمری علی عباسی
کتاب آرایی دوره قاجار دوران گذر کتاب آرایی ایران از سنت به دوران مدرنِ چاپ ماشینی است. سنت کتاب آرایی ایران در بستر چاپ سنگی تا اوایل دوران چاپ مدرن -حدود 1300 ش.- به حیات خود ادامه داد و دوران چاپ سنگی آخرین دوران شکوفایی سنت کتاب آرایی ایران است. کتاب آرایی نسخه های چاپ سنگی در ابتدا میراث دار بزرگ سنت کتاب آرایی است و تا سرحد تقلید از آن الگو برداری می کند ، اما به مرور زمان و نزدیکتر شدن به دوران جدید ارزش های زیبایی شناسانه حاکم برچاپ سنگی افول می کند و پاسخ به تقاضای روزافزون برای کتاب جای آن را می گیرد. برای شناخت و ایجاد ارتباط با هر اثر هنری از دوران گذشته ناچاریم آن را به دوران خود منتقل کنیم. دانش دوران معاصر برای تحلیل و خوانش اثر هنری ابزار نشانه شناسی را در اختیار ما می گذارد. در این پژوهش کوشیده شده است دو قران چاپ سنگی متعلق به دوران قاجار با تکیه بر اصول نشانه شناسی با یکدیگر مقایسه شوند و از این رهگذر ارزش های حاکم بر آخرین دوران سنت کتاب آرایی ایران در بستر چاپ سنگی بازشناسی گردند. از مطالعه موردی دو نسخه قرآن چاپ سنگی چاپ سال های 1283 و 1315 شمسی به روش نشانه شناسی در می یابیم که این دو متن تصویری از رمزگان خط و رمزگان شکل تشکیل شده اند. در قران چاپ سال 1283ش. از دو نوع خط کوفی بدون نقطه و نسخ استفاده شده، به خط کوفی از جنبه کارکرد ارجاعی و ادبی توجه ویژه ای شده است و خط نسخ کارکرد ارجاعی دارد. قطبهای خط/شکل به وسیله عناصر واسطه ای مانند نه خط/نه شکل به هم می پیوندند و در هم ادغام می شوند، درنتیجه متن از انسجام معنایی برخوردار است. رمزگان شکل که به وفور در آن به کار رفته، معانی ضمنی بسیاری را به ذهن متبادر می سازد و زمینه ی ایجاد چند معنایی و درنتیجه خوانش ها و تاویل های گوناگون از متن تصویری را فراهم می آورد. این متن رو به تاویل گشوده است. از منظر مبانی هنرهای تجسمی از تعادل، تناسب، ترکیب سیال و چشم نواز بر پایه تقارن برخوردار است و صفحه آرایی آن بسیار متنوع و منسجم است. می توان گفت این نسخه مربوط به دوران اوج شکوفایی چاپ سنگی در ایران است. در قران چاپ سال 1315ش. از خط کوفی استفاده نشده و خط نسخ صرفاً کارکرد ارجاعی دارد. قطب خط تسلط کاملی بر قطب شکل دارد و این به دلیل عدم حضور رمزگان شکل است. در غیاب رمزگان شکل معانی ضمنی راهی برای انتقال نمی یابند و زمینه ی ایجاد چند معنایی و درنتیجه تاویل های گوناگون از بین می رود. این متن به دلیل مرزهای بسته ی خود رو به تاویل محدود است. از منظر مبانی هنرهای تجسمی از تعادل و تناسب برخوردار است اما ترکیب بندی کاملاً قرینه و بدون هیچ گونه تنوعِ آن برای چشم آزاردهنده است. صفحه آرایی آن بسیار یکنواخت و راکد است. این نسخه دراواخر دوران چاپ سنگی به چاپ رسیده است و صفحه آرایی آن به صفحه آرایی کتب دوران مدرن شبیه است. با مقایسه تطبیقی این دو نسخه عملاً با نمونه هایی از دوران اوج و افول چاپ سنگی رو به رو هستیم.