نام پژوهشگر: سارنگ سعادت
سارنگ سعادت محمدرضا عباسی
مفهوم سازمان یادگیرنده در دهه های اخیر مورد توجه کامل ادبیات مدیریت بوده است ، زیرا فرآیندهای برتر یادگیری در برگیرنده منبعی از مزیت رقابتی هستند و انتظار می رود سازمان هایی که از راهبردهای سازگار با سازمان یادگیرنده استقبال می کنند به عملکرد بهتر دست یابند . در پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین مولفه های یادگیری سازمانی و عملکرد سازمانی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ، از مدل مارسیک و واتکینز استفادهگردیده است. بر اساس این مدل هفت مولفه یاد گیری سازمانی که همان ابعاد سازمان یادگیرنده هستند، در عین حال که با یکدیگر مرتبط می باشند با دو مولفه از عملکرد سازمانی نیز در ارتباط خواهند بود. جامعه آماری این تحقیق عبارت است از مجموعه ای از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که مباحث یادگیری سازمانی در آنها مورد توجه و اقدام بوده است . حجم جامعه آماری تحقیق ، براساس اطلاعات جمع آوری شده از بورس اوراق بهادار تهران و شرکت های آن ، تعداد 127 شرکت تعیین گردید. روش نمونه گیری در این پژوهش روش تصادفی ساده بوده و بدین ترتیب 82 شرکت از میان جامعه آماری مورد نظر، به عنوان نمونه انتخاب گردید . لازم به ذکر است این تحقیق با مشارکت مدیران ارشد و یا کارشناسان ارشد ستادی شرکت ها با حداقل 2 سال سابقه کار در شرکت مورد نظر انجام گرفته و از مشارکت مدیران عملیاتی و کارکنان رده صف سازمان ها صرف نظر شده است . داده های پژوهش به کمک " پرسشنامه سنجش ابعاد سازمان یادگیرنده " جمع آوری گردید و نتایج، حاکی از وجود رابطه مثبت و معنادار میان مولفه های یاد گیری با عملکرد سازمانی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بود .