نام پژوهشگر: آسو ابراهیم زاده
آسو ابراهیم زاده عبدالله خانی
مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای (capm) تنها عامل تبیین کننده بازده سهام را ریسک سیستماتیک آنها تعریف می کند و شرایط متقارنی را در نظر می گیرد که در آن سرمایه گذار برابر با ریسکی که متحمل می شود، بازده نیز دریافت می-نماید. با این وجود، شواهد تجربی موجود، حکایت از این دارد که بتا به عنوان شاخص ریسک سیستماتیک، به تنهایی قدرت تبیین اختلاف بازده سهام را ندارد و متغیّرهای دیگری نظیر اندازه شرکت، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و اهرم های مالی در تبیین بازده سهام نقش موثری ایفا می کنند و یک رابطه شرطی وابسته به مثبت یا منفی بودن بازده مازاد بر شاخص بازار، توانایی کسب بازدهی متناسب با ریسک را افزایش خواهد داد. پژوهش حاضر با بهره گیری از مدل رگرسیون مقطعی به بررسی توانایی توضیح دهندگی بازده توسط بتا، اندازه شرکت، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و متغیّرهای اهرمی در شرایط صعودی و نزولی بازار سرمایه ایران( یک رابطه شرطی) پرداخته است. این پژوهش از نوع توصیفی- رگرسیونی است و روش گردآوری مباحث نظری آن کتابخانه ای بوده و داده های آن از سازمان بورس اوراق بهادار و گزارش های شرکت ها به دست آمده است. نتایج حاصل از پژوهش صورت گرفته حاکی از آن است که بین بازده سهام و بتا در شرایط غیر شرطی بازار یک رابطه معنی دار و مستقیم وجود دارد. اما در شرایط نزولی بازار، رابطه معنی دار و غیر مستقیم است. در شرایط بازار صعودی رابطه همانند وضعیت غیر شرطی است. نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار هم توانایی توضیح دهندگی بازده را در شرایط غیر شرطی ندارد. اما در بازار نزولی رابطه معنی دار و مستقیم و در بازار صعودی رابطه معنی دار و غیر مستقیم بین بازده و این نسبت وجود دارد. اندازه نیز توانایی توضیح دهندگی بازده را در شرایط غیر شرطی با یک رابطه معکوس دارد. در بازار نزولی و بازار صعودی نیز این رابطه معنی دار و غیر مستقیم است. در ارتباط با اهرم دفتری، این نسبت توانایی توضیح دهندگی بازده را در شرایط شرطی و غیر شرطی بازار ندارد. اهرم بازار نیز توانایی توضیح دهندگی بازده را در شرایط شرطی ندارد. اما در شرایط روند نزولی رابطه معنی د ار و مثبت و در شرایط صعودی نیز رابطه معنی دار ولی غیر مستقیم است.