نام پژوهشگر: اعظم حشمتی
اعظم حشمتی فریبا یزدخواستی
هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان رابطه بین مولفه های مزاج و تعامل آنها با ادراک پذیرش و طرد پدر با رفتار های پرخاشگرانه نوجوانان شنوا و ناشنوا بود. 60 دانش آموز (30 دختر و 30 پسر) ناشنوا و 100 دانش آموز (50 دختر و 50 پسر) شنوا در مقاطع اول، دوم و سوم دردو مدرسه راهنمایی عادی و دو مدرسه راهنمایی استثنایی به صورت نمونه گیری خوشه ای (تصادفی) انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از سه پرسشنامه: پرخاشگری باس و وارن، طرد و پذیرش والدین ویژه کودک و مزاج کودکی میانه استفاده شد. در ابتدا رابطه مولفه های مزاج با عامل های پرخاشگری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشانگر آن بود که بین مولفه های مزاج (نزدیک شدن یا کناره جویی از محرک های جدید، شدت بیان خلق، حواسپرتی و سطح فعالیت) با عامل های پرخاشگری (پرخاشگری جسمی، پرخاشگری کلامی، خشم و خصومت) در گروه دانش آموزان شنوا رابطه معنادار وجود دارد. سپس رابطه تعامل بین مولفه های مزاج و ادراک طرد و پذیرش پدر با مولفه های پرخاشگری مورد بررسی قرار گرفت نتایج پژوهش نشان داد که: 1- تعامل حواسپرتی با ادراک طرد و پذیرش پدر پیش بینی کننده پرخاشگری جسمی در دانش آموزان شنوا می باشد، 2- تعامل فراخنای توجه با ادراک طرد و پذیرش پدر پیش بینی کننده پرخاشگری کلامی و خصومت در دانش آموزان ناشنوا می باشد، 3- تعامل حواسپرتی با ادراک طرد و پذیرش پدر پیش بینی کننده خصومت و پرخاشگری غیر مستقیم در دانش آموزان ناشنوا می باشد. نتایج نشان داد که در دانش آموزان شنوا مزاج سخت چه به تنهایی و چه در تعامل با طرد و پذیرش پدر می تواند پیش بینی کننده پرخاشگری باشد، ولی در دانش آموزان ناشنوا مزاج فقط در تعامل با طرد و پذیرش پدر پیش بینی کننده پرخاشگری است. از آنجایی که دانش آموزان از لحاظ ویژگی های مزاجی با هم متفاوت هستند، لازم است که شیوه های ارتباطی والدین با توجه به این ویژگی ها و به منظور بروز هر چه کمتر رفتارهای ناسازگارانه در فرزندانشان، انعطاف پذیری لازم را داشته باشد.
اعظم حشمتی احمد خامسان
هدف پژوهش حاضر، مقایس? طرحواره های ناسازگار نوجوانان دختر و والد شان در خانواده های دارای تعارض و بدون تعارض والد- نوجوان بود. روش پژوهش علی- مقایسه ای و حجم نمونه، 36 دانش آموز دختر به همراه والدشان بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای سنجش متغیر های پژوهش از پرسشنام? طرحواره های ناسازگار یانگ (ysq) و پرسشنام? رفتار تعارض (cbq)، استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون t گروه های مستقل و تحلیل تشخیصی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین دختران دو گروه دارای تعارض و بدون تعارض در طرحواره های انزوای اجتماعی، بی اعتمادی/ بد رفتاری، نقص/ شرم، محرومیت هیجانی، شکست، خود انضباطی ناکافی، اطاعت و استحقاق/ بزرگ منشی تفاوت معناداری از نظر آماری وجود داشت. اما بین طرحواره های ناسازگار پدران و مادران در دو گروه دارای تعارض و بدون تعارض، تفاوتی مشاهده نشد. براساس نتایج به دست آمده از تحلیل تشخیصی، طرحوار? نقص/شرم بیشترین توان پیش بینی معنی دار تعارض را داشت. بنابراین می توان به کمک طرحواره های ناسازگار اولیه تعارض والد- نوجوان را پیش بینی کرد و بر پای? این الگو می توان یک رویکرد پیش گیری از تعارض والد- نوجوان بر پای? نظری? طرحواره محور تدارک دید و یافته های این پژوهش را در محیط های بالینی و آموزشی برای کمک به خانواده های دارای تعارض به کار گرفت.