نام پژوهشگر: نفیسه سادات قادری
نفیسه سادات قادری سید محمد کاظم سجادپور
تهاجم دوازدهم جولای اسرائیل به لبنان در سال 2006، که پس از 33 روز پایان یافت، اهمیتی چشمگیر دارد، چرا که باعث دگرگونی های عمده در معادلات سیاسی، امنیتی و نظامی حاکم در خاورمیانه شد و اسرائیل در طول تاریخ جنگ های خود از سال 1948 و زمان تأسیس، برای اولین بار از دستیابی به نتیجه ای پیروزمندانه ناتوان ماند.نتایج این جنگ نه تنها لبنان، بلکه کل منطقه را در بر گرفت و بر اساس موضع گیری متفاوت کشورها در قبال آن، شکل جدیدی از قطب بندی ها در جهان آشکار شد و اسرائیل که تا پیش از این همواره با دول عربی در تقابل بود، این بار با جنبشی شیعی مواجه شد که از نظر اثرگذاری بر معادلات داخلی و بر منطقه چیزی از کارکردهای دولت ها کم نداشت.با توجه به این تحولات،دررسال? حاضر این سوال اساسی مطرح شده است که تأثیر پیروزی حزب الله لبنان در جنگ 33 روزه بر ساختار توازن قدرت در خاورمیانه چیست؟ در پاسخ به این سوال،بر پایه این فرض که پیروزی حزب الله در جنگ 33 روزه موجب تقویت جایگاه این جنبش به عنوان یک بازیگر غیردولتی در عرصه داخلی لبنان و تغییر توازن قدرت در منطقه خاورمیانه به نفع محور ایران- سوریه- حزب الله گردیده، با روشی توصیفی- تحلیلی و در چارچوب تئوری توازن قدرت،به تحلیل موضوع پرداخته شده است.در پایان به این نتیجه و جمع بندی رسیده ایم که پیروزی حزب الله علاوه بر درهم شکستن اسطوره شکست ناپذیری اسرائیل موجب تقویت جایگاه و افزایش میزان اثرگذاری محور ایران- حزب الله- سوریه در تحولات خاورمیانه شده است.