نام پژوهشگر: پرستو مصطفایی
پرستو مصطفایی مهدی سید مطهری
امروزه کسب مزیت های رقابتی در شرکت ها از حوزه دارایی های مشهود به دارایی های نامشهود انتقال یافته است. اگرچه سرمایه فکری برای شرکت های دانشی اهمیت قابل ملاحظه ای یافته، اما امروزه توجه به دارایی های فکری به یک ضرورت در همه شرکت ها تبدیل شده است، زیرا سرمایه فکری از طریق حاکمیت دانش در سازمان، برقراری تکنیک های سازمانی، استفاده از مهارت های حرفه ای، ارتباطات با مشتری و ... می تواند به ایجاد دارایی های نامشهود و به فعلیت درآوردن آن ها در قالب سود و مزیت های رقابتی پایدار کمک نماید. بنابراین با توجه به تغییرات صورت گرفته در عصر اقتصادی و دانشی امروز این سوال پدیدار مطرح می شود که آیا سرمایه فکری نیز به مانند سرمایه فیزیکی و مشهود می تواند بر ابعاد مختلف عملکردی شرکت ها تأثیرگذار باشد؟ در این پژوهش از مفهوم ارزش افزوده برای سنجش سرمایه فیزیکی، فکری و اقلام مختلف آن استفاده شد و در مرحله بعد تلاش شد تا ارتباط میان هر دو منبع خلق ارزش و ثروت در سازمان ها(سرمایه مشهود و نامشهود) با ابعاد مختلف عملکرد اقتصادی، مالی، بازار سهام و بازده سهام مورد بررسی و آزمون قرار گیرد. برای آزمون این ارتباط از روش رگرسیون چند متغیره استفاده شد و پیرامون معناداری ضرائب، تحلیل هایی انجام شد. نتیجه آزمون ها نشان داد که متغیر مستقل کارایی سرمایه فکری تنها با دو شاخص عملکرد مالی و اقتصادی که به ترتیب با نسبت های بازده دارایی ها و سود عملیاتی به فروش اندازه گیری شدند، دارای رابطه معنادار بوده و هیچ رابطه معناداری با دو شاخص عملکردی مبتنی بر بازار؛ بازده سهام و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری برای آن مشاهده نشد. همچنین متغیر مستقل ارزش افزوده سرمایه به کارگرفته شده با سه شاخص عملکرد مالی، اقتصادی و بازار سهام دارای ارتباط معنادار بود، اما با شاخص عملکرد بازده سالانه سهام هیچ رابطه معناداری نداشت. این تحقیق زمینه مساعدی را برای سرمایه گذاران، در ارزیابی هر چه بهتر عملکرد شرکت ها از زاویه دو منبع مشهود و نامشهود(سرمایه فکری) شرکت ها فراهم خواهد ساخت، ضمن آنکه می تواند حسابداران را در امر سنجش و اندازه گیری سرمایه فکری یاری دهد.