نام پژوهشگر: فرزین محمودی

تحلیل تأثیرات تراکم و ازدحام بر مطلوبیت محبطهای مسکونی نمونه موردی محلات پرتراکم شهرهای متوسط آمل و بابل
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1389
  فرزین محمودی   راضیه رضازاده

با توجه به لزوم افزایش تراکم های جمعیتی و جلوگیری از گسترشهای بی رویه شهری -مطابق با تأکیدات رویکردهای نوین در حوزه برنامه ریزی شهری- این تحقیق با هدف اساسی تدوین چارچوب مفهومی برای پاسخ به مسأله میزان تراکم جمعیتی مناسب ، با در نظر داشتن تأثیرات ذهنی میزان تراکم ها بر زندگی ساکنین صورت پذیرفت. بر این اساس ، سئوال محوری این تحقیق – که سئوال مطرح شده توسط منتقدین بر رویکردهای طرفدار متراکم سازی نیز می باشد- این مسأله است که افزایش در میزان تراکم های جمعیتی چه تأثیری بر میزان مطلوبیت محیطی بعنوان هدف پایه ای در برنامه ریزی شهری خواهد داشت ؟ . با توجه به این مسأله مطرح شده، پاسخ مفهومی(فرضیه) تبیین شده این است که اساساً ارتباط معنی داری بین میزان تراکم جمعیتی و میزان مطلوبیت محیطی در محیطهای پرتراکم وجود ندارد. جهت بررسی رابطه بین تراکم جمعیتی و مطلوبیت محیطی در محیطهای پرتراکم، ازآنجاکه میزان تراکم، زمانی نامناسب خواهد بود که اثرات منفی آن بر زندگی ساکنین ظهور یابد، از مفهوم ازدحام و شاخصهای معرف آن استفاده گردید. مفهوم ازدحام با توجه به تعریف عملیاتی پذیرفته شده از آن در این تحقیق ، عبارت است از: مفهومی نسبی، حاصل فرآیند ادراکی ساکنین-مطابق با خواسته های ذهنی آنها- از میزان پاسخگویی محیط سکونتی به نیازهایشان، که ممکن است در محلات پرتراکم ، بواسطه عدم دستیابی به منابع و رفع نیازها رخ دهد. انتخاب متغیرها در این تحقیق، متناسب با دو مدل محدودیت اکولوژیک و مدل کنترل-تراکم ، که از مدلهای تئوریک در جهت شناخت شرایطی که در تراکمهای بالا باعث بوجود آمدن تأثیرات منفی شده و در طی آن ازدحام حادث می شود می باشند، صورت پذیرفت. بدین ترتیب با محاسبه میزان ازدحام در هر یک از محلات مورد مطالعه در شهر آمل و تطبیق نتایج آن با بررسی صورت پذیرفته در شهر بابل، اینچنین نتیجه گیری شد که ؛ اساساً ارتباط معنی داری بین میزان تراکم جمعیتی و میزان مطلوبیت محیطی در محیطهای پرتراکم وجود ندارد و افزایش در میزان تراکم جمعیتی ضرورتاً منجر به کاهش مطلوبیت محیطی نخواهد گردید. بلکه آنچه که می تواند تراکمهای بالا را نامطلوب سازد حاصل حضور یکسری متغیرهای دخیل دیگر در یک محیط پرتراکم است که همراه با وجود تراکم بالا در محیط می تواند باعث ظهور اثرات منفی گردد. در واقع تأثیر منفی که عمدتاً تصور می شود تراکم های بالا بر میزان مطلوبیت محیطی دارد تابع عدم در نظر گرفته شدن یکسری متغیرهایی که معرف نیازهای فضایی ساکنین است می باشد و نه میزان تراکم جمعیتی.

منطقه شهری، چالش ها و راهکارهای توسعه ([محدودۀ مورد مطالعه] از نوشهر-رامسر)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  زینب کشوری   مجید یاسوری

شهرها به عنوان پدیده های پیچیده و پویا هستند که همواره دچار تحولات کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی می شوند و به دلیل رشد روزافزون جمعیت و پیشرفت تکنولوژی همواره با چالش های جدیدی رو به رو هستند. منطقه مورد مطالعه که قسمت غرب مازندران را شامل می شود دارای شرایط خاصی است که می توان آن را به صورت منطقه شهری چند هسته ای مطالعه کرد. هدف از این تحقیق بررسی چالش ها و ارائه راه کارهایی برای توسعه منطقه شهری در این بخش از کشور است. با توجه به اینکه فرایند توسعه منطقه شهری یک مقوله چند وجهی است برای رسیدن به نقطه ای قابل قبول باید چالش های موجود در منطقه را بررسی کرد و نقاط قوت و ضعف(عوامل داخلی) و فرصت ها و تهدیدها(عوامل خارجی) را در منطقه به خوبی شناخت تا بتوان راه کاری برای توسعه پایدار و منسجم در منطقه پیشنهاد نمود. به این منظور از مدل دلفی، تکنیک swotوqspm استفاده گردید. و از نظریات نخبگان مسئول در امور منطقه یاری گرفته شد تا به فرضیات پاسخ داده و راه کارهایی قابل قبول ارائه گردد. با توجه به نتایج حاصل از بررسی چالش های منطقه و راه کارهای به دست آمده از مدلهای دلفی و سوات و qspm ضمن تائید فرضیه اول، رتبه های نهایی، این فرض را که مدیریت یکپارچه می تواند در بهبود عملکرد منطقه موفق عمل نماید، تائید می نماید. راهبردهای wo1 , so1 در بین راهبردهای پیشنهادی در بخش خود دارای بیشترین امتیاز جذابیت گشته و تائیدی بر فرضیه دوم هستند. این تحقیق عمده ترین مشکلات مدیریت سرزمینی منطقه در راستای ایفای نقش و کارکرد شهرهای منطقه را در عملکردهای نامنسجم و بخشی دانسته و راهکار لازم برای رفع مشکلات و محدودیت های منطقه به منظور ارتقاء نقش کارکردی اقتصادی، اجتماعی منطقه را در برقراری مدیریت یکپارچه می داند. و در نهایت در این پایان نامه بیان شده که بهتر است برای جلوگیری از کلان شهر شدن مناطق و پیچیده شدن مشکلات و سخت شدن مدیریت آنها شهر های کوچک نزدیک و در ارتباط با هم به شکل منطقه شهری چند هسته ای دیده شوند و مدیریت گردند.

تعیین مناسب ترین مکان برای احداث هتل 5 ستاره با هدف توسعه گردشگری به کمک روش تصمیم گیری چند معیاره(مطالعه موردی استان مازندران)
پایان نامه موسسه آموزش عالی غیر انتفاعی و غیر دولتی شمال - آمل - دانشکده فنی 1391
  نگین توکلی بزاز   عبدالحمید صفایی قادیکلایی

کیده چکیده به زبان فارسی: یکی از مهم ترین و اساسی ترین مراحل در برنامه ریزی استراتژیک جهت احداث یک هتل 5 ستاره، انتخاب مناسب ترین مکان به لحاظ جذب مشتری بیشتر می باشد. با توجه به دلایلی نظیر توسعه سریع فناوری اطلاعات، رفتار بسیار پویای مشتریان، گسترش جهانی سازی، حجم سرمایه گذاری بالا، رقابتی شدن دنیای امروز و نیاز به انواع زیرساخت ها نظیر دسترسی به راه ، راه آهن، فرودگاه و... انتخاب مناسب ترین مکان جهت ساخت یک هتل 5 ستاره از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. از میان ابزارهای متعدد و متنوع جهت مکان یابی، یکی از رایج ترین روش ها استفاده از روش های تصمیم گیری چندمعیاره (mcdm) می باشد. این روش از بهترین روش هایی است که می تواند با بررسی معیارهای چندگانه، متضاد و نامتناسب در کنار هم تمامی جوانب را مورد بررسی قرار داده تا به مناسب ترین راه حل برسد. در این پژوهش با پرداختن به مطالعه ای موردی و بررسی شهرهای استان مازندران، سعی شده تا مناسب ترین شهر جهت احداث یک هتل 5 ستاره انتخاب گردد. برای انجام این تحقیق، از پارامترها و معیارهای منتخب حاصل از مطالعات پیشین، مصاحبه با خبرگان و متخصصان دست اندرکار استفاده گردید. سپس به کمک روش فرآیند تحلیل شبکه (anp: analytical network process) به تعیین وزن معیارها و به کمک روش راه حل توافقی و بهینه سازی چندمعیاره (vikor) به رتبه بندی شهرهای منتخب پرداخته شد و در نهایت مناسب ترین مکان جهت ساخت یک هتل 5 ستاره پیشنهاد گردید. کلمات کلیدی: مکان یابی، گردشگری، توریست،تأسیس هتل، تصمیم گیری چند معیاره.