نام پژوهشگر: اکرم السادات میرمحمدی
اکرم السادات میرمحمدی سیده مریم روضاتیان
مقایسه تحلیلی خوف و رجا در عرفان اسلامی و ترس و امید در روان شناسی تاریخ دفاع: 15/8/89 ارزش و منزلت هر انسان در عالم معنا به مرتبه علمی و میزان معرفت او بستگی دارد و این معرفت در جای جای متون اسلامی به طور خاص با نام عرفان به کار رفته است. عرفان یک جهان بینی روحانی و ساختار علمی و فرهنگیِ معنوی است که از راه تزکیه قلب و سیر و سلوک، به شناخت و معرفت حق تعالی می پردازد. از سویی دیگر روان شناسی علمی است که با قدرت اراده و تفکر صحیح، تفکرات منفی ذهن را از میان بر می دارد و ارزش انسان در این علم با عنوان ویژگی ها و خصایص روحی و رفتاری تعبیر می گردد. در میان تمام مسیرهایی که به تکامل بشر می انجامد، عرفان و روان شناسی راههای زیاد، نو و متفاوت برای ملاحظه و شناخت خود و حقیقت به انسان عرضه می کند، امّا باید اعتراف کرد که موازی بودن این دو مسیر آن چنان که شایسته است، شناخته است. در میان اندیشه های خاص عارفانه «خوف» و «رجا» به عنوان حالاتی از احوال عرفا جایگاه خاصی دارد و در متون عرفانی نیز مورد توجه قرار گرفته است. «خوف» در اصطلاح عرفانی ترس از به دست نیاوردن حالتی مطلوب یا از دست دادن آن حالت است و «رجا» امید به دست آوردن همان حالتِ مطلوب یا از دست ندادن آن. این مسئله در مکاتب روان شناسی به ویژه روان شناسی مثبت با وجود تفاوت هایی نسبت به همین مسئله در عرفان، به کار رفته است. «خوف» در روان شناسی با نام «ترس» یا «فوبیا» دیده می شود که به عنوان یک حالت منفی تلقی می گردد و «رجا» با نام «امید» و «امیدواری» به کار رفته است و به این معناست که انسان امیدوار باشد به خواسته ها و هدف هایش برسد. در این تحقیق کوشش می شود ضمن بررسی «خوف» و «رجا» در عرفان اسلامی و تعریف و بیان مراتب و درجات آن، مقایسه ای تحلیلی با مسئله «ترس» و «امید» در مکاتب روان شناسی، به ویژه روان شناسی مثبت انجام گیرد. واژگان کلیدی: عرفان، روان شناسی، خوف، رجا، ترس، امید.